که غالیا بقلم خود مدیر روزنامه میباشد و اگر از قسمت عدم سلاست جملات آن از لحاظ زبان فارسی صرف نظر کنیم مشتمل بر اهم وقایع سیاسی و پیشبینیهای حقیقی میباشد. علت عدم روانی مقالات هم معلوم است چون آقای یقیكیان بالا خر. ارمنی و آنطور که باید بزبان فارسی آشنا نیست. علاوه بر سر مقالههای سیاسی دارای یك قسمت یادداشتهای تاریخی تحت عنوان ( هفده ماه انقلاب در گیلان ۰ از ۱۲ جوزا ۱۲۹۹ الی آخر میزان ۱۳۰۰ ) که خود آقای بقیکیان شاهد حوادث بوده و آنها را بصورت یادداشت در روزنامه چاپ کرده است. و نیز ترجمهها و مقالات و رمانهای مفیدی در این روزنامه درج شده که رو همرفته روزنامه ایران کنونی را روزنامه مفید و قابل استفاده نموده است. تفسیر وقایع و حوادث جهان و اخبار مهم خارجی و داخلی نیز در روزنامه چاپ شده است. آقای یقیکیان در نامه خصوصی که باین جانب نوشتهاند و نگارنده کمال سپاسگزاری را ازایشان دارم در باره روش و مسلك روزنامه خود چنین مینویسد: « ایران کنونی طرفدار تمامیت ایران و عقاید دموکراسی روابط دوستی با ملل همسایه و ملل بزرك و مخالف د یکتا تو ر چپ یا راست هست ۲۰ و نیز مینویسد: « این روزنامه نقشه تجزیه آذربایجان را که حزب توده ایران حاضر کرده بود فاش کرد و نیز تجزیه نقشه گیلان را که حزب توده با همراهی روسها طرح کرده بود فاش کرد و در نتیجه فشار دو ستا نه د و ل آنگلوساکسن در مسکو این نقشه که حاضر باجری بود صورت عمل نگرفت ۴۰ در خاتمه این نامه آقای یقینگیان در باره مبارزه خود مینویسد: مبارزه ایران کنونی با حزب توده ایران و حزب دموکرات آذربایجان در ایام نخست وزیری قوام السلطنه نیز ادامه داشت. اگر چه قوام السلطنه ( نخست وزیر وقت ) طرفداری از سیاست مسکو میکرد و معاون سیاسیایشان ( مظفر فیروز ) قرار دادهای همکاری با حکومت آذربایجان منعقد میگرد و با حزب توده هم صدا و دوست بودند تا بالاخره مدیر روزنامه را ( منظور خود آقای یقیکیان است ) سازمان ارمنی حزب توده خواست ترور بره کند و اشخاص نا معلوم مومش کردند ( شاید بنا بحكم حزب توده ایران بود یا حزب دموکرات آذربایجان ) و روزنامه موقنا تعطیل گردید. »
آقای بقیکیان در همین نامه شرح حال جامع و مفصلی از خود مرقوم داشته که خلاصه این است: گریگور قبکیان متولد در سال ۱۸۸۰ میلادی؛ تحصیلات متوسطه خودرا در اسلامبول و تحصیلات عالی را در ونیز ایطالیا بیپایان رسانیده است. اولین مقاله او برضد سلطنت استبدادی سلطان عبدالحمید ثانی بزبان ترکی در روز نامه میزان منطبعه مصر بوده است. مسافرتهای وی در جنوب اروپا و قفقاز سبب آشنایی او با آزادیخواهان ترك - ارمنی - گرجی و روسی گردید و از اینرو در سال ۱۹۰۲