پرش به محتوا

برگه:تاریخ جراید و مجلات ایران از محمد صدر هاشمی جلد اول.pdf/۳۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
مقدمه

روز در طهران و آذربایجان و رشت تعطیل عمومی شد. در این هنگام در طهران انجمنی بنام ( انجمن گلستان ) تأسیس یافت و این اولین انجمنی بود که در طهرات منعقد شده بود؛ اجرای این انجمن عبارت از جمع زیادی فضلا و دانشمندان و جوانان تحصیل کرده در مدارس عالیه ایران و اروپا و محل انجمن درخانه ( شاهزاده محمد جفر میرزا ) منعقد می‌شد؛ و چون هنوز مجامع آزاد نبود از این جهت اعضای آن با کمال احتیاط کرد یکدیگر شده درباره مطالب مهمه مذاکره می‌نمودند و انصافا هم در آن تاریخ این انجمن خدمات مهمی نموده است. من جمله از کارهای انجمن مسأله آزادی مطبوعات است.

تفصیل این اجمال آنکه در یکی از جلسات انجمن؛ یکی از اعضاء؛ علی محمد مجیرالدوله که سوابق ممتدی در امور روزنامه‌های ایران و مدتی سمت مدیر دارالطباعه دولتی و روزنامه ایران را داشته است، مسأله آزادی مطبوعات را در انجمن مطرح مینمایند. بقیه این تفصیل را بعین عبارت از مرقومات خود مجیر الدوله نقل می‌کنیم:

« مسأله آزادی مطبوعات را بنده نگارنده در آن انجمن مطرح نموده واعضاء دانشمندان هر کدام معلومات خودشان را با کمال حرارت اظهار داشتند و باتفاق آراء گفتند که لوازم مشروطیت آزادی قلم است و تا آزادی قلم نباشد مشروطیت مستحکم نخواهد بود وجدا بلکه جازم شدند که بهر وسیله که ممکن شود نعمت آزادی قلم را بدست بیاورند و دریك مجلس مذاکره بسیار نمودند و بالاخره چنین رای دادند که دو سه نفر از محترمین و کلای آذربایجان را که تازه بطهران آمده بودند و بالنسبه بسایر وکلاً آزادیخواه‌تر بودند در انجمن حاضر نمایند و آن‌ها را در انجام این مقصد بزرگ با خود همراه نمایند و سه نفر از غیرتمندان اعضاء انجمن مامور شدند که و وکلای آذربایجان را در انجمن حاضر نمایند حضرات رفتند و بعد از یکساعت دو نفر از وکلای آذربایجان را بهر وسیله بود حاضر کردند و اعضای انجمن گلستان با آن‌ها مذاکرات بسیار نمودند و آن‌ها را ترغیب و تحریص نمودند که مسأله آزادی قلم را جدا در مجلس مطرح نمایند بعضی هم مامور شدند که با بعضی از وکلای محترم مذاکره نمایند و آن‌ها را در این مقصد عالی همدست کنند و در همان شب جناب آقا میرزا ابراهیمخان منشی سابق سفارت لایحه نوشت مشتمل بر اینکه آزادی قلم از شروطو لوازم کنستیتوسیون است و اگر قلم آزاد نباشد ابداً مشروطه نیست و شواهدی هم برای اثبات این مدعی ضمیمه نمود و جوانان غیرتمند مجلس هر کدام چندین نسخه از روی آن لایحه نوشتند و هر یك از اعضاء انجمن چند نسخه از آن‌ها را برداشتند متعهد شدند که فردا قبل از انعقاد مجلس مقدس بوکلای معظم برسانند و فردا طوری آن لوایح منتشر شد که هر کس از وکلاً و تماشاچی بطرف مجلس میر فتند یکنسخه از آن‌ها را در دست داشتند حتی آنکه خود نگارنده را در موقع ورود به بهارستان یك نسخه از آن لوایح دادند و بهمین جهت آنروز همهمه غریبی در مردم افتاد؛ و کلا