در دوره دوم مجلس شورای ملی که در تاریخ دوم ذیقعده ۱۳۲۷ قمری افتتاح و در تاریخ سوم محرم ۱۳۳۰ انفصال یافت، از تبریز بنمایندگی مجلس انتخاب شد وصلک دموکرات داشته است در دوره سوم نیز از شهر بیرجند انتخاب گردیده است شرح احوال مشار الیه را بتفصیل آقای مرتضی مدرسی چهار دهی در شماره پنجم سال اول مجله جلوه نوشته و ما عیناً از آنجا نقل مینمائیم د محمد نجات فرزند عبد الکریم ملک التجار خراسانی نواده حاج قاسم طهرانی میباشد در سال ۱۲۵۶ شمسی در شهر مشهد تولد یافته تحصیلات مقدماتی خود را در آنجا آموخت و بعد قصد ادامه تحصیل بنجف اشرف رفت و پس از مدتی تحصیل و اقامت در آن صفحات بشهد مراجعت نمود تا اواخر صدارت میرزا علی اصغر خان بامر دولت بطهران آمده در باب آمدن خود به طهران چنین یاد داشت نموده است.
(در اواخر صدارت میرزا علی اصغر خان بواسطه اختلافات ملکی بامر دوات بطهران آمده دو سال تمام در محاکم شرعیه و عرفیه سرگردان و مبتلی بودم و از وضع حکومت استبدادی و رفتار حکام شرع و عرف که کاملاً منافی با اسلام و حقیقت عدالت بود بقدری با ملایمات دید. که عاقبت متنک آمده با جسمی از مظلومین و ستمدیدگان در صدد تخریب حکومت استبدادی بر و شروع بکار نمودم مقارن این احوال جمعی بعنوان عزل عین الدو» و بعضی از مقاصد دیگر از این قبیل بحضرت عبدالعظیم رفته موقع را مغتنم شمرده و با نها پیوسته متحصنین را بخط عدالت خانه خواستن وا داشته تا آنکه دستخط تأسیس عدالت خانه صادر و متحصنین بشه آمدند چون غرض اصلی و رفتن بحضرت عبد العظیم چیزهای دیگر بود و پس از آمدن بشهر مسأله عدالت خانه مسکوت ماند لذا مجدانه اقدامات خود را تعقیب و وسائل حاضر نمودن افکار عمومی را بر ضد حکومت فراهم تا اینکه مسأله مسجد جمعه پیش آمد. )
مرحوم نجات بطوریکه خود نوشته و بعضی دوستان وی که هنوز بخاطر دارند در واژگون ساختن حکومت استبدادی زحمات بسیار کشیده در انقلاب مشروطه ایران مدتی روز نامه (حقوق) و سپس روز نامه (نجات) را منتشر و چندین دفعه از طرف جلادان محمد علی میرزا گرفتار زندانی گردید راجع یکی از گرفتاریهان خود چنین نوشته است: ( چهارشنبه سیزدهم ذیحجه هزار و سیصد و بیست و هفت قمری نیم ساعت از شب گذشته غفلة جمعی مسلحانه داخل بنده منزل شده مرا بایک حالت شدید از منزل بیرون کشیده از فحش دادن و ناسزا گفتن بطوریکه رسم ایام قدیم بود که با یک مقصری معمول میداشتند کوتاهی نکرده با سرو پای برهنه و پشت گردنی دو نهایت عجله مرا بنظمیه (خیابان جلیل آباد خیام) آوردند و بمحبس انداختند در آن چند روز بقدری صدمه و آزارم دادند که از زندگانی قطعامید نمودم تا آنکه مرا بمنزل سعد الدواسه رئیس دولت وقت آوردند هفتاد و پنج روز در منزل او محبوس بودم تا آنکه بیگناه بودنم ثابت و مستخلص گردیدم. ».
مرحوم نجات از مؤسین و مروجین افکار حزب دموکرات ایران بوده و برای بقای این حزب زحمات بسیار کشیده است. یکی از خدمات نوع پرستانه آن مرحوم تأسیس مدرسه خریه ایتام در سال مجاعه بود. که عده از صفار و ایتام بیبضاعت را جمعآوری و بتحصیل و تربیت آنها همت گماشته و تا مدت سه سال از آنها نگاهداری نموده است. مدرسه ایتام را در سال
-۲۷۵-