پرش به محتوا

برگه:تاریخ جرائد و مجلات ایران از محمد صدر هاشمی جلد دوم.pdf/۷۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
حرف پ بعده الراء
پرورش
 

وی ششماه طول کشیده است. در تمام مدت ششماه روزنامه پرورش بكمك و همت برادر پرورش میرزا عبد الحسين خان وحيد الملك منتشر گردیده و اداره روزنامه بعهده او بوده است.

وحيد الملك از جمله محصلینی بوده که برای ادامه و تکمیل تحصیلات يخرج دولت بارو: سفر نموده و در انگلستان تحصیلاتش را با تمام رسانیده و در این وقت یعنی زمانیکه میرزا علیمحمد کاشانی، مدیر پرورش ؛ باروپا رفت ، در مدرسه دارالفنون کمبریج سمت معلمی السنه شرقی را داشته پس از اطلاع از مسافرت برادرش قصد مصر نمود و در آنجا مدت ششماه؛ تا مراجعت برادرش توقف نمود مدیر پرورش درباره این آرزوی دیرینه یعنی سفر نمودن باروپا در شماره ۱۹ سال اول پرورش ؛ تحت عنوان ( شکر و سپاس ) اینطور مینویسد :

« شکر و سپاس - حمد خدا براكه بحكم من جد وجد بارزوی خویش نایل شدیم یعنی چنانکه منظور بود سیاحت اروپا میسر آمد و من شب تا صبح چون شمع سوختم و دیده بهر طرف دوختم که تا کی صبح اقبال بدهد و مرا وصل آن معشوق دست دهد وقصد من از زیارت اروپ نه دیدن نسوان و خوشگذرانی با ایشان بود یا اینکه محض لهوو لعب و شنیدن ساز و طرب دلم خواستار این سیاحت بود بلکه همه میخواستم بدایعی که و دایع اهالی اروپ است تماشا کنم و دریغ میآمدم که روزنامه نویس ایرانی اوضاع اروپ را سیر نکرده روزنامه نگارد که گفتهاند شنیدن کی بود مانند دیدن ـ سه ماه دراز مسافرت من در اروپ طول کشید و بقدر وسع خويش از دیدن هر کشوری بهره بر داشتم و بصیرتی حاصل نمودم و امیدوارم بخواست خدا بدون هیچ منکری از آنچه این مسافرت در گنجینه سینه دفینه کرده ام برور ایام بر ابنای ملت خویش بخش کنم که خداوند فرماید : فذكر فان الذكر تنفع المؤمنين . و هم شکر خدیرا که در غیاب ما بروزنامه پرورش سکته وارد نیامد و همه هفته بر منوال سابق بهمت و قلم برادر کهتر نگارنده میرزا نصر الله خان ) : ادر میرزا علی محمد خان چنانکه سابقاً یاد آور شدیم ميرزا عبد الحسين خان وحيد الملك بوده و معلوم نیست این اشتباه از کجا ناشی شده است طلوع بوقت مینمود و اگر مرك مجال دهد با اطمینان خاطر هیچگاه از حق گوئی و حق جوئى مضايقت نخواهیم کرد و آنچه بدانم خیر دولت و ملت است خواهم گفت که پادشاه غیور مهربان ما خود بنفسه وشخصه طرفدار مطبوعات حره است و آزاد قلمان را از صمیم قلب دوست دارد و ایشان را بعطایای خسروی همواره مروج ومشوق باشد تا آنچه میدانند بگویند و راه راست بجوینده ( علي محمد ) .»

( شماره ۱۹ سال اول روزنامه پرورش مورخ دوشنبه پنجم رجب ۱۳۱۸ قمری ) و نیز مدیر پرورش درباره مسافرت خود باروپا در شماره ۲۳ سال اول روز نامه چنین مینویسد : « چون از مصر باروپا مسافرت کردم سری پرشور و خیالاتی بلند داشتم و میگفتم خداوند مرا موفق خواهد کرد که بدولت و ملتم خدمتی نمایان کنم و نام نیکی از من در عالم بماند و اصلا اغراض شخصی و منافع خصوصی در خاطر من خطور نکرده بود و روز اولیکه در پاریس بحضور صدارت عظمی شرفیاب شدم هنگام مراجعت بدیدن یکی

-۶۳-