پرش به محتوا

برگه:تاریخ جرائد و مجلات ایران از محمد صدر هاشمی جلد دوم.pdf/۲۴۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
حرف ح بعده الياء
حیات ایران
 

پس از ورود از اسلامبول بطهران، بدستور عين الدوله باتفاق مجد الاسلام و مرحوم رشدیه شبانه دستگیر و پس از روانه نمودن آنان بكهريزك ، از آنجا بکلات نادری تبعید گردیدند . تفصیل این تبعید را ما در ذیل روزنامه ندای وطن در شرح احوال مجد الاسلام ذکر خواهیم کرد. در اینجا آنچه از زندگانی فلسفی مربوط بنمایندگی او از تبریز و حواد تیکه در این شهر برای او پیش آمده است شرح میدهیم . مرحوم کسروی در بخش دوم تاریخ مشروطه (ص ٩۶) درباره رفتار مردم تبریز با میرزا آقا اصفهانی اینطور می نویسد : در همان روزها ( منظور سه شنبه ۱۵ ربیع الثانی ۱۳۲۴ قمری است ) يك كار ناستوده از تبریزیان سرزد و آن آوردن میرزا آقا اسپهانی به تبریز بود که اینزمان از استامبول بیرونش کرده بودند تبریزیان نام میرزا آقا را در میان پیشگامان مشروطه خواهی شنیده و داستان بیرون راندن او از طهران و فرستادنش را بکلات در صدر اعظمی عين الدوله کم یا پیش دانسته بودند و از اینرو ارج بسیار باو مینهادند و چون گفته میشد انگیزه بیرون کردن او را از استانبول ميرزا رضا خان ارفع الدوله سفیر ایران فراهم آورده در سایه دشمنی که همگی آزادیخواهان با ارفع الدوله میداشتند واورا هوا خوا . روس و بدخواه ایران میشناختند بارج و جایگاه میرزا آقا افزودند و پیش خود او را یکی از گردان جهان آزادیخواهی پنداشتند و از اینرو در پاس و پذیرائی با او از انداز . بسیار دور افتادند و روزیکه او از راه مرند و صوفیان تبریز میرسید. نمایندگان و سران آزادی و انبوه آزادیخواهان و دستههای مردم تا پل آجی به پیشواز شتافتند و اورا باشکوه بسیار بزرگی بشهر آوردند و باین بس نکرده يك كس ناآزموده و ناشناخته ابراهمراز خود گردانیده در انجمن جا دادند و همگی گوش بچرب زبانیهای او تیز کردند و خواهیم دید که چگونه از این رفتار خود پشیمان گردیدند . از کارهای دیگر آسید میرزا آقا رفتن او نزد اقبال السلطان است. که ویرا متهم گرفتن پول وعليه مشروطه خواهان نمود. اقبال السلطان در ابتدا خود را مطیع انجمن و آزادیخواهان قلمداد میکرد و لی پس از آنکه محمد علیشاه برای سرکوبی آزادیخواهان تبریز لشکر بدانجا کشید اقبال السلطان نيز بكمك او قشونی بتيريز فرستاد . اينك شرح رفتن میرزا آقا را نزد اقبال السلطان از بخش دوم کتاب مشروطه ایران ( ص ٢۵٧ ) نقل مینمائیم : « از کارهای میرزا آقا یکی این است که پس از انتخاب شدن از تبریز با اینکه نمایندگان بتهران رفته وی هنوز بخواهش مردم در تبریز بود . روزی در انجمن از خرابی اوضاع خوی سته بودن بازار آنجا سخن بیان آمده، میرزا آقا داوطلب میشود بخوی برود و اوضاع آنجا را مرتب کند لهذا بهمراهی میرزا غفار زنوزی و یعقوب مجاهد ( در بان انجمن ) روانه گردید و چون بخوی رسید که گفتگوی آشتی در چورس پیش رفته بود لذا با كمي نصیحت مردم را بیاز کردن بازار واداشت و اين يك هنری از او شمرده شد و طرفدارانش در تبریز بمدح او پرداختند بعد میرزا تنها بما کو روانه شد که اقبال السلطان را به بیند و در این رفتن بود که سرزبانها افتاد از اقبال السلطان پولی گرفت.»

کسروی درباره رفتار انجمن تبریز و عاقبت کار نمایندگی آسید میرزا آقا در جای

-۲۳۷-