عمل موقوفات قم صحبت میکردند. بعد از لمحه جناب وزیر علوم با نگارنده بنای صحبت را گذاشتند که بعرض خوانندگان محترم میرسد.
سؤال- من دیروز رفتم بمجلس شوراسلی و در خصوص جریده صور اسرافیل صحبت کردم و قرار شد شما را سیاست کنیم. ولی بشما میگویم که بعد از این ا ینطور چیز نوشتن را ترک کنید.
جواب- همان آن که در مجلس خصوصی صحبت شد رجال الغیب و ارواح مجرد صورت مجلس را بجهت بنده نقل کردند. چیزی نوشته نشده که سیاست بشوم و در راه آسایش و آزادی ملت و خیرخواهی دولت اگر هم سیاست بشوم کمال افتخار را دارم جریده ما تاریخی است آنچه نوشته شده از وقایع مهمه عالم است.
سؤال- از این ماده میگذریم چرند و پرند یعنی چه؟
جواب- چرند پرند قسمت اخلاقی صور اسرافیل است.
سؤال- مگر اخلاق را نمیشود بلرز دیگر نوشت.
جواب- اخلاق را بطرزهای مخصوص نوشته و مینویسند طباع بشری باینگونه سخنان بیشتر راغب است.
سؤال- در اینخصوص هم خود دانید. مطلب دیگر راجع بمسئولیت قلم است این اگر چه خوب نخواندهام ولی شنیدهام که چه نوشتهاید و نمیدانم در کدام ستون درج شده (هفتگی دور اسرافیل را به بنده دادند) پیدا کنید. ستونی را که مقصود بود خواندم که دیو سیاه گنده مهیب بازوی مرا گرفت و گفت شیرینی مرا بده.
سؤال- برای چه نوشتهاید شیرینی خواستند مگر از شما با سایر مدیران جراید چیزی گرفته شد.. »
این سؤال وجواب مفصل و تمام صفحات هفت و هشت شماره دوم را فرا گرفته است. برای اطلاع از تمام آن بخود شماره دوم مراجعه شود. پس از انتشار شماره ۱۴ سال اول مورخ پنجشنبه ۱۰ شعبان ۱۳۲۵ قمری صور اسرافیل برای مدتی توقیف و شماره ۱۵ در تاریخ چهارشنبه ۲۹ رمضان ۱۳۲۵ قمری منتشر گردیده است. علت توقیف روزنامه ارتباطی با شماره ۱۴ نداشته و بلکه بعلت درج سرمقاله شماره ۱۲ بوده است. این سرمقاله تحت عنوان « آیا برای کمال و ترقی بشری سرحدی هست؟ آیا در مرتبه از مراتب کمال انسان متوقف میشود؟ آیا میتوان گفت خط سیر فرزند آدم بفلات نقطه منتهی خواهد شد؟ » نوشته شده و قسمت اول آن چنین است: د موافق عقاید کهنه برستان مملکت یعنی آن دسته از مردم که اوهام آباء گرام خود را بهر درجه از کتافت که باشد دو دستی چسبیده و حفظ آنرا از وظایف مقدسه خود میشمارند نقطه عز یمت انسان چند سال پیش از یعرب بن قحطان با تسخیر وتصرف رمههای گوسفند و شتر و خانه بر دوش ایلات وقبائل نواحی بین النهرین شروع شده و بکسالت و تنبلی و آن پروری و بیماری کنونی ایران منتهی میشود. مقصود قدرت کلیه از اختراع این آخرین شاهکار کارخانه هستی. خلقت اشرف مخلوقات، ایجاد مسجود ملائک، وابداع مصادیق (انا خلقنا الانسان فی احسن التقویم) فقط عرض یک جنکل هرج و مرج ویک مزبله اوهام و
-۱۳۵-