این برگ همسنجی شدهاست.
شراب و خون
□
نیست یاری تا بگویم راز خویش
ناله پنهان کردهام در ساز خویش
چنگ اندوهم، خدا را، زخمه ای
زخمهای، تا برکشم آواز خویش
شراب و خون
□
نیست یاری تا بگویم راز خویش
ناله پنهان کردهام در ساز خویش
چنگ اندوهم، خدا را، زخمه ای
زخمهای، تا برکشم آواز خویش