پرش به محتوا

برگه:اسیر فروغ فرخزاد.pdf/۳۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

شرمناک و پر از نیازی گنگ
با نگاهی که رنگ مستی داشت
در دو چشمش نگاه کردم و گفت:
باید از عشق حاصلی برداشت

سایه‌ئی روی سایه‌ئی خم شد
در نهانگاه رازپرور شب
نفسی روی گونه‌ئی لغزید
بوسه‌ئی شعله زد میان دو لب

تهران- مهر ماه ۱۳۳۳