ایران در زمان ساسانیان/دیباچه مولف چاپ اول
دیباچه مؤلف چاپ اول
قریب سی سال از زمان نشر کتاب من بنام «شاهنشاهی ساسانیان» میگذرد. در این مدت بسی مواد تازه بدست آمدهاست، که نه تنها برای تحقیق و تتبع بیشتر در مباحث خاص تاریخ تمدن ساسانی، که موضوع آن کتاب بود، یعنی وضع مردم و دولت و دربار ساسانی مفید است، بلکه در مباحث دیگر نیز از قبیل صنعت و دیانت آن عصر مطالب گرانبهائی بدست میدهد. باین دلیل مصمم شدم بجای چاپ مجدد آن کتاب، که ناچار میبایستی تجدید نظر کلی در آن صورت میگرفت، به مطالعه تاریخ تمدن ساسانی از جمیع جهات بپردازم و آن را تا حدی که ممکن است موافق ترتیب ادوار تاریخی بیان نمایم. این طرح عاقبت بنگارش تاریخ عمومی ایران ساسانی منجر شد، که در آن تاریخ سیاسی آن عهد به منزلهٔ چهارچوبی است، که درون آن زندگی مادی و معنوی-اوضاع و شرایط اجتماعی افکار دینی و آراء فلسفی-وضع صنایع و غیره به معرض نمایش درآمده است.
کیفیت سازمان اداری شاهنشاهی بالطبع ضمن شرح تأسیس این سلسله بیان گردید و شرح تحولاتی، که در این قسمت در طول عهد ساسانی رخ داده، بترتیب در مکان تاریخی خود قرار گرفت، از طرف دیگر برای اینکه کتاب خود را زندهتر و روشنتر کنم، اطلاعات و مطالب مربوط به هریک از مباحث تمدنی و اجتماعی را در فصلی آوردهام، که برای تفسیر و توضیح وقایع سیاسی با اوضاع عمومی موضوع آن فصل مفید باشد. باین ترتیب وصف تشکیلات نظامی دوره اول عهد ساسانی در فصل پنجم قبل از بیان جنگهای ایران و روم صورت گرفته است و اطلاعات مربوط به محاکم و حقوق جنائی در فصل ششم به هنگام شرح آزار عیسویان و تعقیب آنان. تحقیقاتی راجع به مسائل خانواده و مالکیت آغاز فصل هفتم را تشکیل میدهد، که موضوع عمدهاش «فتنه کمونیستی مزدک» است. وصف مختصری از پایتخت ایران را در آن عهد در فصل هشتم، که مخصوص شاهنشاهی خسرو اول است، قرار دادهام، چه در زمان سلطنت این شاهنشاه، که بانی انطاکیه جدید در جنب تیسفون و سلوکیه بود، پایتخت ایران به بسط و عظمت نهائی خود رسید. در همین فصل اطلاعاتی راجع به تشریفات دربار ذکر کردهایم، زیرا بیشتر آنچه که مورخان ایرانی و عرب درباره این موضوع آوردهاند، مربوط به دوره اخیر عهد ساسانی است، که با جلوس خسرو اول پس از فرونشاندن نهضت مزدک آغاز میشود. اما هرچه درباره شکوه و جلال دربار بوده، در فصلی آمده است، که مخصوص خسرو دوم معروف به پرویز است، زیرا هیچیک از شهریاران ساسانی طرایف و ظرائف و جمال و جلال درباری را به پایه این پادشاه نرسانیدهاند.
نسبت به سیاست خارجی ایران راه اختصار را پیمودهام و شرح حوادث جنگی را به کمترین مقدار ضروری تقلیل دادهام. اما اگر قصه جنگ شاپور دوم را با رومیان از این قاعده مستثنی ساختهام، از آن سبب است، که ما در آثار امیانوس مارسلینوس[۱] روایت بینظیر مردی را در دست داریم، که خود شاهد عینی وقایع بوده و با استادی و مهارت، شاه بزرگ و لشکرهای او و صحنههای پرجنبوجوش آن جنگها را از نو در برابر دیدگان ما زنده و مجسم میکند.
در مطاوی این کتاب خوانندگان گاهی قطعاتی از کتاب قدیم من موسوم به «شاهنشاهی ساسانیان» مییابند، که یا عیناً نقل گشته و یا در هنگام ضرورت مطالبی به آن افزوده شده و لغزشهای آن اصلاح گردیده است. در مواردی، که تغییر بزرگی در عقاید تاریخی من رخ داده است، در متن یا حواشی تصریح کردهام. در اینجا بخصوص به تغییری که در عقاید من در باب مناسبات بین مرزبانان و پاذگسپانان و اسپاهبندان پس از انتشار مقاله آقای «اشتاین»[۲] رخ داده و درباره آن در ضمیمه دوم کتاب بحث خواهد شد، متوجه میکنم. اما باید اعتراف کنم که این مسائل هنوز به درجه وضوحی، که باید، نرسیده است. شرحی، که راجع به تاریخ سلطنت کواذ اول و مزدکیان نوشتهام نگارش مجدد قسمت دوم رسالهایست در این باب که بنام «سلطنت کواذ اول و کمونیسم مزدکی» جداگانه انتشار دادهام. بسی نکات از بخش نخستین آن رساله بر آن افزودهام.
در اینجا باید بگویم، که نسخه خطی این کتاب سه سال پیش آماده طبع بود ولی انتشار آن به عللی، که مربوط به من نبود، بتأخیر افتاد. در خلال این احوال ناگزیر شدم چندین بار در فصل چهارم، که راجع به مانویه است، دست ببرم، زیرا که چندین کتاب معتبر در این خصوص در این مدت انتشار یافته است و از این گذشته متون مانوی، که اخیرا بزبان قبطی بدست آمده و هنوز جز قسمتی از آن در دسترس عامه قرار نگرفته است، ما را نوید، میدهد، که در آینده اطلاعات وسیعتری از این جنبش دینی حاصل کنیم.
برای اینکه این کتاب زیاد منفور نظر آن دسته از مورخانی که مستشرق نیستند نباشد، از استعمال الفبای «صوتی»[۳] احتراز جسته و برای ادای اصوات حروف مرکب از قبیل bh, dh, gh, th, kh, zh, sh, dj, tch را، که مأنوستر است، به کار بردهام. در این کتاب حروف صوتی فقط در چند کلمه و نام اوستائی پیش میآید و من در این مورد از شیوه کتابت دیرین اهل فن تبعیت کردهام. املاء کلمات و نامهای پهلوی را بحروف لاتین کمی سادهتر کردهام و تا جائی که میسر بود، تلفظ مرسوم در اواخر عهد ساسانیان را مأخذ قرار دادهام. اما در خصوص نام پهلوی خدای بزرگ زردشتیان، من آن را برسم اکثر مورخان اوهرمزد[۴] نوشتهام، که نیم عالمانه و نیم عامیانه است و گویا تلفظ عامیانهی آن هرمزد[۵] بوده و بهمین شکل هم برای اسامی اشخاص بکار رفته است. از آنجا که اصوات (فونتیک) زبانهای ایرانی وسطی در دورۀ چهارصد ساله سلطنت ساسانیان تغییرات و تحولات بسیاری یافته است، البته نقل آنها بخط لاتین از خطا و خلل لااقل ظاهری محفوظ نتواند بود.
در نقل اسامی فارسی و عربی از خط عربی به خط لاتین حروف نقطهدار بکار بردهام، ولی خواننده میتواند آنها را بدون رعایت علامتهای مذکور بخواند.
نامهای جغرافیایی معروف را بهمان صورت معمول فرانسوی آنها آوردهام.
در مورد نقل مطالبی از مصنفان شرقی، هرگاه ترجمه خوبی از آنها به زبان فرانسه موجود بود، من تابع آن ترجمه شدهام، مگر در مواردی، که برای بعض عبارات ترجمه صحیحتری را لازم شمردهام. در نقل بعض مطالب از نامه تنسر ترجمه دارمستتر[۶] گاهی قائل به تغییر شدهام و این در نتیجه مقابله کتاب دارمستتر با متن چاپ جدیدی است، که «مجتبی مینوی» انتشار داده است.
در باب آثار صنعتی از ذکر همه منابعی، که میتوان به آنها رجوع کرد، خودداری کردهام. در کتاب ارزان قیمت و خوش قطع آقای زاره [۷] بنام «صنایع ایران قدیم»[۸] که محتوی تصاویر زیبائی از مهمترین آثار صنعتی ایران باستان است، کلیه اطلاعات لازم را میتوان یافت.
از آقای ژی استروپ[۹] که در مطالعه بعض متون عربی مساعدتهای گرانبهایی به من کرده است، تشکر میکنم و نیز از آکینیان نمازگزار دیر آباء مکی تاریست[۱۰] وین و کتابدار کتابخانه مکی تاریستها ممنون هستم، که یادداشتهایی در باب کتب و مورخان ارمنی برایم فرستادهاند.
همچنین از آقای «ف. زاره» سپاسگزارم، که اجازه نقل بعضی از تصاویر کتاب خود را لطف کردهاند.
در خاتمه از اوقاف «راسک-اورستد»،[۱۱] که از تأسیسات دولتی دانمارک است، باید اظهار امتنان نمایم، که با مساعدت مالی خود، طبع این کتاب را تسهیل کرده است.
آرتور کریستنسن |