انوری (مقطعات)/چاکر ز روی عجز سوئالی همی کند

از ویکی‌نبشته
انوری (مقطعات) از انوری
(چاکر ز روی عجز سوئالی همی کند)
  چاکر ز روی عجز سوئالی همی کند از روی مهتری سخنم را جواب ده  
  مهمان رسیده باده ندارم ز مکرمت با چون خودی نمای مرا یا شراب ده  
  شب تاریک و باد سرد و ابر تند و بارنده غلاما خیز و آتش کن که هیزم داری افکنده  
  اگر از دود و آن آتش ترا مهمان فراز آید تو از مال من آزادی که مهمان بهتر از بنده