انوری (مقطعات)/پس دریده بریده پیشی چند
ظاهر
پس دریده بریده پیشی چند | که ندیمان حضرت شاهند | |||||
از چپ و راست خلق میرانند | که کسی چند پاره در راهند | |||||
خدایگانا آنی که دوستدارانت | ز نور رای تو دانم ستاره رای شوند | |||||
قبول درگه تو چون بیافتند به قدر | چو ساکنان مجره سپهرسای شوند | |||||
به بنده خانهی تو بر امید آنکه مگر | به یمن طائر بختت طربفزای شوند | |||||
نشسته چار حریفند شاهد و شیرین | بدانکه تا ز می لعل سرگرای شوند | |||||
شرابشان نرسیدست زان همی ترسم | که شاهدان همه ناگاده باز جای شوند | |||||
به یک دو ساغر پر شان که دردهد ساقی | به کام بنده همین هر سه چار پای شوند | |||||
اگر عزیز کنی شان به شیشهای دو شراب | حریف و بندهی تو تا شراب گای شوند |