انوری (مقطعات)/سحرگاهی به نزد خواجه رفتم

از ویکی‌نبشته
انوری (مقطعات) از انوری
(سحرگاهی به نزد خواجه رفتم)
  سحرگاهی به نزد خواجه رفتم که بفزاید مرا جاهی و مالی  
  به دست خواجه در، ده بدر دیدم کز آن هر بدر بود او را ملالی  
  درآمد مرغکی وانگه به منقار ربود از فرق هر بدری هلالی