انوری (مقطعات)/خداوندا همی دانم که چیزی نیست در دستت
ظاهر
خداوندا همی دانم که چیزی نیست در دستت | گرم چیزی ندادستی بدین تقصیر معذوری | |||||
ولیکن گر کسی پرسد چه دادستت روا داری | که گویم عشوه اول روز و آخر روز دستوری |
خداوندا همی دانم که چیزی نیست در دستت | گرم چیزی ندادستی بدین تقصیر معذوری | |||||
ولیکن گر کسی پرسد چه دادستت روا داری | که گویم عشوه اول روز و آخر روز دستوری |