انوری (مقطعات)/جفای گنبد گردان به پایه‌ای برسید

از ویکی‌نبشته
انوری (مقطعات) از انوری
(جفای گنبد گردان به پایه‌ای برسید)
  جفای گنبد گردان به پایه‌ای برسید کز آن فرازتر اندر ضمیر پایه نماند  
  خرد چو مورچه در تشت حیرتست ازآنک مدبران را تدبیر تشت و خایه نماند  
  از آفتاب حوادث چنان بسوخت جهان که کوه را به مثل دستگاه سایه نماند  
  کدام طفل تمنی کنون رسد به بلوغ چو در سواد و بیاض زمانه دایه نماند  
  طمع ببر ز سرایی که نظم عیش درو به هم سرایه توان داد و هم سرایه نماند  
  جهان وظایف روزی و امن باز گرفت مجاهزان فلک را مگر که مایه نماند