انوری (مقطعات)/ای هنر از آتش تو بویا همچو عود
ظاهر
ای هنر از آتش تو بویا همچو عود | وی فلک در خدمتت چون نیشکر بسته کمر | |||||
کار من با شکر و عود آمدست اندر زفاف | وین محقر نزد آن مهتر نداردبس خطر | |||||
عود و شکر ده به من کین غم به من آن میکند | کاب و آتش میکند پیوسته باعود و شکر |