انوری (مقطعات)/ای خواجه مکن تا بتوانی طلب علم
ظاهر
ای خواجه مکن تا بتوانی طلب علم | کاندر طلب راتب هر روز بمانی | |||||
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز | تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی | |||||
نی گوشهی کنجی و کتابی بر عاقل | بهتر ز بسی گنج و بسی کامروانی | |||||
گر بیخردان قیمت این ملک ندانند | ای عقل خجل نیستم از تو که تو دانی | |||||
فرعون و عذاب ابد و ریش مرصع | موسی کلیمالله و چوبی و شبانی |
- (در بعضی از نسخه های دیوان عبید زاکانی، این شعر متعلق به او دانسته شده است.)