انوری (مقطعات)/ای جوان بخت پیر ملت و ملک
ظاهر
ای جوان بخت پیر ملت و ملک | صدر دنیا امین دولت و دین | |||||
ای چهل سال نام و کنیت تو | بوده نقش نگین دولت و دین | |||||
چیست دانی محمد یوسف | علم آستین دولت و دین | |||||
خاتم و خامهی تواند هنوز | در یسار و یمین دولت و دین | |||||
تخم ذکر جمیل کاشتهای | سالها در زمین دولت و دین | |||||
داغ نام نکو نهادستی | عمرها بر سرین دولت و دین | |||||
دیده در عزم تو قضا پیدا | هم شک و هم یقین دولت و دین | |||||
کرده در حزم تو قدر پنهان | همه غث و سمین دولت و دین | |||||
نظر صائب ترا گوید | آسمان پیشبین دولت و دین | |||||
قلم منصف ترا خواند | چرخ حبل متین دولت و دین | |||||
چشم زخم قران کجا بیند | تا تو باشی قرین دولت و دین | |||||
راستی به ترا توان گفتن | خواجهی راستن دولت و دین | |||||
از تو معمور بود چندین گاه | حصنهای حصین دولت و دین | |||||
بیتو دیدی که از پی یک سهو | چون قفا شد جبین دولت و دین | |||||
تا قیامت چو باز دوخته چشم | مانده شیر عرین و دولت و دین | |||||
دیر مان ای به گونه گونه شرف | اختیار و گزین دولت و دین | |||||
تا کس از آفرین سخن گوید | بر تو باد آفرین دولت و دین |