انوری (قصاید)/صاحبا عید بر تو خرم باد
ظاهر
صاحبا عید بر تو خرم باد | کل گیتی ترا مسلم باد | |||||
از تو آباد ظلم ویران شد | به تو بنیاد عدل محکم باد | |||||
حزم و عزمت چو بر سال و جواب | بر قضا و قدر مقدم باد | |||||
خدمت چرخ جز به درگه تو | چون تیمم به ساحل یم باد | |||||
خطبه تعظیم یافت از نامت | همچنین سال و مه معظم باد | |||||
دایم از فتح باب ابر سخات | خشکسال نیاز را نم باد | |||||
در یمین تو خامهی آصف | در یسار تو خاتم جم باد | |||||
خواستم گفت ملک هفت زمینت | همه زیر نگین خاتم باد | |||||
آسمان گفت گر منم چو نگینش | اندر آن رقعه نام من هم باد | |||||
موکب حزمت ار نهفته رود | اشهب روزگار ادهم باد | |||||
گرد جیش تو در دماغ ظفر | چون دم آستین مریم باد | |||||
از بلندی سرای قدر ترا | سقف افلاک سطح طارم باد | |||||
وز نژندی به چشم بدخواهت | اشهب روزگار ادهم باد | |||||
دست سگبانت چون قلاده کشد | شیر گردون سگ معلم باد | |||||
چرخ اگر بارگاه تو نبود | تا قیامت شکسته طارم باد | |||||
زهره خنیاگریت گر نکند | تا ابد سور زهره ماتم باد | |||||
فتنه پیش زبان خامهی تو | چون زبانهای سوسن ابکم باد | |||||
پس به شکر تو تا زبان سنان | شاهراه حروف معجم باد | |||||
حبس خصم تو با زوال خلاص | چون نهانخانهی جهنم باد | |||||
بر رخی کز تو خال عصیانست | همه کارش چو زلف درهم باد | |||||
قهرمان تو موسوی دستست | ترجمان تو عیسوی دم باد | |||||
چتر میمون همت عالیت | سایهدار سپهر اعظم باد | |||||
همه سعی تو چون قران سعود | در مراعات نظم عالم باد | |||||
همه عون تو چون عنایت حق | در مهمات نسل آدم باد | |||||
بنده از مکرمات وافر تو | همچنین سال و مه مکرم باد | |||||
در خلافت و رضای تو همه سال | نحس و سعد زمانه مدغم باد | |||||
از همه فعلهات باطل دور | با همه رایهات حق ضم باد | |||||
رمحت از جنس معجز موسی | مرکب از نوع رخش رستم باد | |||||
گرد سم سمند تو مادام | در دو چشم عدوت توام باد | |||||
دست سرو ار دعای تو نکند | قامتش چون بنفشه پر خم باد | |||||
ور میان جز به خدمتت بندد | نیشکر در میان او سم باد | |||||
تا کم و بیش در شمار آید | دولتت بیش و دشمنت کم باد | |||||
قصبش بر سر از تو دری گشت | اطلسش در بر از تو معلم باد | |||||
مدتت با زمانه همآواز | راست چونان که زیر با بم باد | |||||
دلت از صد هزار دل به تو شاد | تا دمی در تنست بیغم باد | |||||
جانت ای صدهزار جانت فدی | تا به جان زنده است خرم باد | |||||
جنبش فتح و آرمیدن ملک | همه در جنبش تو مدغم باد | |||||
حاسدت را چو پای درگل ماند | از غم و رنج دست بر هم باد | |||||
عدل تو شب چو روز روشن کرد | روز تو همچو عید خرم باد |