انوری (قصاید)/این همایون مقصد دنیا و دین معمور باد
ظاهر
| این همایون مقصد دنیا و دین معمور باد | جاودان چون هست معمور از حوادث دور باد | |||||
| در حریم او خواص کعبه هست از ایمنی | در اساس استوار او ثابت طور باد | |||||
| از سر جاروب فراشان او هر بامداد | سقف گردون پر غبار بیضهی کافور باد | |||||
| وز نوای پاسبان نوبتش هر نیم شب | در دماغ آسمان از نغمت خوش سور باد | |||||
| آفتاب ار بیاجازت بگذرد بر بام او | روز دوران از کسوف کل شب دیجور باد | |||||
| فضلهای کز خاک دیوارش به باران حل شود | در خواص منفعت چون فضلهی زنبور باد | |||||
| استناد کنگرهش را ماه بادام نیم دست | واندرو پیوسته عالی مسند دستور باد | |||||
| چار دیوارش که از هر چار ارکان برترند | از جمالش جاودان این نه فلک مسرور باد | |||||
| حظ موفور است الحق این عمارت را ز حسن | حظ برخوداری صاحب ازو موفور باد | |||||
| ای سلیمان دوم را آصفی آصف اثر | تخت و بالش تا ابد بر هردوتان مقصور باد | |||||
| هرکه چون دیو سلیمان بر شما عاصی شود | در سرای دیو محنت دایما مزدور باد | |||||
| نظم و ترتیب وجود از رایت و رای شماست | سال و مه این رای و رایت صایب و منصور باد | |||||