انوری (غزلیات)/یک زمان از غم نیاسایم همی
ظاهر
یک زمان از غم نیاسایم همی | تا که هستم باده پیمایم همی | |||||
میکنم تدبیر گوناگون ولیک | بستهی تقدیر نگشایم همی | |||||
چند باشم دروفای دلبران | چون دمی زیشان نیاسایم همی | |||||
جان و دل را در هوای مهوشان | جز غم و تیمار نفزایم همی | |||||
میروم هرجا و میجویم مراد | عاقبت نومید باز آیم همی |