پرش به محتوا

انوری (غزلیات)/یارم این بار، بار می‌ندهد

از ویکی‌نبشته
انوری (غزلیات) از انوری
(یارم این بار، بار می‌ندهد)
  یارم این بار، بار می‌ندهد بخت کارم قرار می‌ندهد  
  خواب بختم دراز شد مگرش چرخ جز کوکنار می‌ندهد  
  روزگارم ز باغ بوک و مگر گل نگویم که خار می‌ندهد  
  بخت یاری نمی‌دهد نی‌نی این بهانه است یار می‌ندهد  
  نیک غمناکم از زمانه ازآنک جز غمم یادگار می‌ندهد  
  این همه هست خود ولیکن اینک با غمم غمگسار می‌ندهد  
  زانکه تا دل به گریه خوش نکنم اشک بی‌انتظار می‌ندهد  
  انوری دل ز روزگار ببر که دمی روزگار می‌ندهد  
  هیچ‌کس را ز ساکنان زمین آسمان زینهار می‌ندهد