انوری (غزلیات)/کار جهان نگر که جفای که می‌کشم

از ویکی‌نبشته
انوری (غزلیات) از انوری
(کار جهان نگر که جفای که می‌کشم)
  کار جهان نگر که جفای که می‌کشم دل را به پیش عهد وفای که می‌کشم  
  این نعره‌های گرم ز عشق که می‌زنم این آه‌های سرد برای که می‌کشم  
  بهر رضای دوست ز دشمن جفا کشند چون دوست نیست بهر رضای که می‌کشم  
  دل در هوای او ز جهانی کرانه کرد آخر نگویدم که هوای که می‌کشم  
  ای روزگار عافیت آخر کجا شدی باری بیا ببین که برای که می‌کشم  
  شهریست انوری و شب و روز این غزل کار جهان نگر که جفای که می‌کشم