انوری (غزلیات)/نگفتی کزین پس کنم سازگاری
ظاهر
نگفتی کزین پس کنم سازگاری | به نام ایزد الحق نکو قول یاری | |||||
بهانه چه جویی کرانه چه گیری | بیا در میان نه به حق هرچه داری | |||||
همی گویی انصاف تو بدهم آری | تو معروف باشی به انصاف کاری | |||||
همه عذر لنگست کز تو بدیدم | سر ما نداری بهانه چه آری | |||||
به انصاف بشنو چنین راست ناید | که دل میربایی و غم میگذاری | |||||
غم دل چه گویم تو زین کار دوری | به هرزه چه کوبم در خواستگاری | |||||
همان به که این دردسر بازدارم | کنم با تو در باقی آن دوستداری |