انوری (غزلیات)/دوش آنکه همه جهان ما بود

از ویکی‌نبشته
انوری (غزلیات) از انوری
(دوش آنکه همه جهان ما بود)
  دوش آنکه همه جهان ما بود آراسته میهمان ما بود  
  سوگند به جان ما همی خورد گر چند بلای جان ما بود  
  بودش همه خرمی و خوبی شکر ایزد را که آن ما بود  
  از طالع سعد ما براند فالی که نه در گمان ما بود  
  بنشست میان ما و برخاست آزار که در میان ما بود