انوری (غزلیات)/درد دل هر زمان فزون دارم
ظاهر
درد دل هر زمان فزون دارم | چه کنم بیوفاست دلدارم | |||||
همه با من جفا کند لیکن | به جفا هیچ ازو نیازارم | |||||
بار اندوه و رنج محنت او | بکشم زانکه دوستش دارم | |||||
یاد وصلش کنم معاذالله | کی بود این محل و مقدارم | |||||
تا توانم حدیث هجرش کرد | میرود صد هزار بیکارم | |||||
گفته بودم کزو کنم درخواست | تا نماید ز دور دیدارم | |||||
این قدر التماس خود چه بود | سالها شد که تا در آن کارم | |||||
باورم میکنی به نعمت شاه | کین قدر نیز هم نمییارم |