انوری (غزلیات)/ترک من ای من سگ هندوی تو
ظاهر
...
...
...
...
...
...
...
...
| ترک من ای من سگ هندوی تو ... | دورم از روی تو دور از روی تو | |||||
| بر لب و چشمت نهادم دین و دل... | هر دو به طاق خم ابروی تو | |||||
| من به گردت کی رسم چون باد را... | آب رویت پی کند در کوی تو | |||||
| گویی از من بگذران مینگزرد... | این کمان را هم تو و بازوی تو | |||||
| نیست یک نیرنگ تو بیبوی خون... | گر مرا رنگیست در پهلوی تو | |||||
| روز را رویت به سیلی خواست زد... | گرنه دستی برنهادی موی تو | |||||
| زلف مرزنگوش را دور قبول... | با سری شد با سر گیسوی تو | |||||
| ماهی از خوبی خطا گفتم نهای... | پوست سوی اوست مغز از سوی تو | |||||