انوری (غزلیات)/تا دل من برده‌ای قصد جفا کرده‌ای

از ویکی‌نبشته
انوری (غزلیات) از انوری
(تا دل من برده‌ای قصد جفا کرده‌ای)
  تا دل من برده‌ای قصد جفا کرده‌ای نی بر من بوده‌ای نی غم من خورده‌ای  
  هست به نزدیک خلق جرم من و تو پدید من رخ تو دیده‌ام تو دل من برده‌ای  
  ای ز من دلشده بی‌گنهی سر متاب با خبری بازده گر ز من آزرده‌ای  
  دل ببری وانگهی بازکشی دل ز من من نه درین پرده‌ام گر تو درین پرده‌ای  
  چون به تو دارم امید روی مگردان ز من زانکه مرا پیش از این چون نه چنین کرده‌ای