انوری (غزلیات)/ای غایت عیش این جهانی
ظاهر
ای غایت عیش این جهانی | ای اصل نشاط و شادمانی | |||||
گر روح بود لطیف روحی | ور جان باشد عزیز جانی | |||||
گفتی که چگونهای تو بیما | دور از تو بتا چنان که دانی | |||||
از درد تو سخت ناتوانم | رنجی برگیر اگر توانی | |||||
کردیم به پرسشی قناعت | زین بیش همی مکن گرانی | |||||
گر دسترسی بدی به بوسی | کاری بودی هزارگانی |