انوری (غزلیات)/ای جهان را به حضرت تو نیاز
ظاهر
ای جهان را به حضرت تو نیاز | در جاه تو تا قیامت باز | |||||
درگهت قبلهای که در که و مه | خدمت او فریضه شد چو نماز | |||||
گره ابروی سیاست تو | آشتی داده کبک را با باز | |||||
نظر رحمت و رعایت تو | ایمنی داده آز را ز نیاز | |||||
در زوایای سایهی عدلت | فتنه در خواب کرده پای دراز | |||||
گر جهان را بود ز حزم تو سد | مرگ حیران ز دهر گردد باز | |||||
ور فلک را بود ز رای تو مهر | در شب تا ابد کنند فراز | |||||
آن حقیقت کمال تست که نیست | آسمان را درو محال مجاز | |||||
وان سعادت وجود تست که نیست | حدثان را برو امید جواز | |||||
ای ز جاهت شب ستم در سنگ | خرمت باد روز سنگانداز |