انوری (غزلیات)/از من ای جان روی پنهان می‌کنی

از ویکی‌نبشته
انوری (غزلیات) از انوری
(از من ای جان روی پنهان می‌کنی)
  از من ای جان روی پنهان می‌کنی تا جهان بر من چو زندان می‌کنی  
  آشکارا گشت رازم تا ز من خنده‌ی دزدیده پنهان می‌کنی  
  خون دلهای عزیزان ریختن گرچه دشوارست آسان می‌کنی  
  زهره کی دارد به کردن هیچکس آنچه تو از مکر و دستان می‌کنی  
  هرچه ممکن گردد از جور و جفا با دل مسکین من آن می‌کنی