امیر خسرو دهلوی (گزیده از خسرو و شیرین)/شناسای معانی موبد پیر
ظاهر
شناسای معانی موبد پیر | چنین کرد این خبر در نامه تحریر | |||||
که چون خسرو ستد گنجینهی روم | خلافش رومیان را گشت معلوم | |||||
چو غالب گشته بود از تیغ کین خواه | نداد اندیشه را در خویشتن راه | |||||
زبانی پوزشی کان در حرم کرد | ز مریم چند گاه آن نیز کم کرد | |||||
ز شیرین عیش مریم بود چون تلخ | ازین کاهش فتاد آن ماه در سلخ | |||||
به تن عیسی جانش مانده بی دم | تنش چو نرشتهی مریم شد از غم | |||||
ز بیماری به بستر خفت ماهی | و زان پس جست دیگر خواب گاهی | |||||
ملک بایست و نابایست برخاست | به صد شادی بساط ماتم آراست | |||||
دل از سودای شیرین در غم افگند | بهانه بر فراق مریم افگند | |||||
به ماتم کرد پیراهن بسی چاک | ولیکن در هوای یار چالاک | |||||
چو شیرین دید کز خس رفته شد راه | به بی صبری شتابان گشت چون ماه | |||||
رسید آن در بی قیمت به دریا | چو خور در بره و مه در ثریا | |||||
گلشن تر شد خزان را باد بنشست | به آزادی چو سرو آزاد بنشست |