امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/هنگام گلست باده باید
ظاهر
هنگام گلست باده باید | ساقی و حریف ساده باید | |||||
گر غنچه گره بر ابرو افکند | پیشانی گل گشاده باید | |||||
ساقی برخیز و یار بنشان | کاین شسته و آن ستاده باید | |||||
جانست پیام اهل دل را | جانی که به کف نهاده باید | |||||
و آنگاه حریف ساده و مست | دردست من اوفتاده باید | |||||
خسرو ز بتان کرشمه بد نیست | معشوقهی خود مرا ده باید | |||||
مه بر ناید برابر تو | گر فرمایی برابر آید | |||||
در زلف بتان پیچ ای دل | کاین رشته سر دراز دارد | |||||
بیچاره کسی که بر درتو | یک سینه و صد نیاز دارد | |||||
نی نی غلطم خوش آنکه یاری | عاشق کش و دلنواز دارد | |||||
با ما سخن سمن مگویید | کو بوی بهار ما ندارد | |||||
آتش همگی گلست و ریحان | آنرا که جز از خدا نترسد |