| | | | | | |
|
سر در خمار شب به کنار که بودهای ؟ |
|
لبها فگار همدم و یار که بودهای ؟ |
|
|
سنبل به تاب رفته و نرگس به خواب ناز |
|
شب تا به روز باده گسار که بودهای ؟ |
|
|
شمع مراد من نشدی یک شبی تمام |
|
ماه تمام در شب تار که بودهای ؟ |
|
|
با چشم آهو! نه که شیران کندشکار |
|
ای آهوی رمیده شکار که بودهای ؟ |
|
|
سروت هنوز هست در آغوش خواستن |
|
ای سرو نیم رسته به پای که بودهای ؟ |
|
|
کارت چنین که پردهی دلها دریدن است |
|
امشب به پرده محرم کار که بودهای ؟ |
|
|
ما را ز اشک صد جگر پاره در کنار |
|
تو پارهی جگر به کنار که بودهای ؟ |
|
|
بر ریش خسروت نمکی هم دریغ بود |
|
مرهم رسان جان فگار که بودهای |
|
|
ماییم رخنه کرده دل از بهر نیکوان |
|
مسجد خواب کرده و بتخانه ساخته |
|