امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/زمستان می رود ایام شادی پیش میآید
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
زمستان می رود ایام شادی پیش میآیدز باد صبح ما را بوی آن بد کیش می آید من امروز از طریق اشک خون آلود خود دیدمکه بنیاد دل پر خون من برکنده می آید تو خود دانی که نتوان زیست بی تو لیک حیرانمکه ترک دوستان مهربان از دوست چون آید؟