امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/رفت دل نیست روشنم حالش
ظاهر
رفت دل نیست روشنم حالش | برو ای جان تو هم بدنبالش | |||||
هر که بر حال عاشقان خندد | گریهیی واجبست بر حالش | |||||
من مسکین نه مرد درد توأم | کوه البرز و پشه حمالش ! | |||||
کتاب فقه ندانند در مدارس ما | دریغ عمر که شد صرف در اصول و فروع | |||||
فقیه شرع که ما را همی کند تکفیر | به عمر خویش نکردست سجدهیی به خضوع |