امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/باز بوی گل مرا دیوانه کرد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
باز بوی گل مرا دیوانه کردباز عقلم را صبا بیگانه کرد بازم از سر تازه شد مستی عشقبس که بلبل نالهی مستانه کرد گل چو شمع خوبرویی برفروختبلبل بیچاره را پروانه کرد جان برد از خانهی تن عاقبتاین چنین عشقت که در دل خانه کرد قصه شیرین عجب افسانهیی استکوهکن خواب اندرین افسانه کرد خورد خسرو نیست جز غم چاره چیستچون خدا این مرغ را این دانه کرد دوش دل در کوی او گم کردهامدوستان برخاک راهش بنگرید کور بادا چشمتان گر صبحگاهپی من آن روی چو ماهش بنگرید