امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/باز بوی گل مرا دیوانه کرد
ظاهر
باز بوی گل مرا دیوانه کرد | باز عقلم را صبا بیگانه کرد | |||||
بازم از سر تازه شد مستی عشق | بس که بلبل نالهی مستانه کرد | |||||
گل چو شمع خوبرویی برفروخت | بلبل بیچاره را پروانه کرد | |||||
جان برد از خانهی تن عاقبت | این چنین عشقت که در دل خانه کرد | |||||
قصه شیرین عجب افسانهیی است | کوهکن خواب اندرین افسانه کرد | |||||
خورد خسرو نیست جز غم چاره چیست | چون خدا این مرغ را این دانه کرد | |||||
دوش دل در کوی او گم کردهام | دوستان برخاک راهش بنگرید | |||||
کور بادا چشمتان گر صبحگاه | پی من آن روی چو ماهش بنگرید |