کیهان/شماره ۳۰۶۶/جریان مشروح شروع و کشف کودتای ناتمام دیشب

از ویکی‌نبشته
روزنامه کیهان شماره ۳۰۶۶ (۱۳۳۲ خورشیدی) از موسسه کیهان
یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ - شماره ۳۰۶۶
جریان مشروح شروع و کشف کودتای ناتمام دیشب

ساعت ۴ بعد از ظهر امروز رویتر از بغداد گزارش داد

شاه و ملکه ایران باتفاق دو نفر دیگر با هواپیما وارد بغداد شدند

بغداد–رویتر– پادشاه و ملکه ایران با دو نفر دیگر با هواپیما ببغداد وارد شدند


جریان مشروح شروع و کشف کودتای ناتمام دیشب

دیشب افسران گارد شاهنشاهی با یک کودتای نظامی میخواستند دولت دکتر مصدق را ساقط کنند

عاملین کودتا ابتدا وزیران خارجه و راه، مهندس زیرکزاده و معاون ستاد ارتش را دستگیر و در بازداتشگاه موقت کاخ سعدآباد توقیف کردند

سرهنگ نصیری فرمانده گارد شاهنشاهی و رهبر کودتا تا پیش از انجام نقشه کودتا دستگیر شد

وی با ۴ کامیون سرباز و یک زره‌پوش و یک جیپ مخابرات بمنزل نخست‌وزیر ررفته و نامه‌ای از طرف دربار تسلیم کرده بود

کودتاچیان میخواستند سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش را نیز توقیف کنند ولی او در ستاد مشغول کار بود

سروان عزیزی مأمور گشت اطراف منزل نخست‌وزیر نیز از طرف کودتاچیان دستگیر شده بود

امروز صبح امینی کفیل وزارت دربار، بهبودی رئیس کاخ‌های سلطنتی، ارنست پرون و ۶ افسر توقیف شدند

تمام افراد گارد سلطنتی، خلع سلاح شدند و سربازان جدیدی برای حفاظت کاخها و دربار مأموریت یافتند

بازپرس نظامی در کاخ سعدآباد از وزیر امور خارجه تحقیقات کرد–رئیس ستاد ارتش برای ۵۰۰ تن از افسران امروز سخنرانی کرد

ساعت ۵ بعد از ظهر امروز، بدعوت فراکسیون سابق نهضت ملی متینگی در میدان بهارستان برپا خواهد شد– احزاب و دسته‌های مختلف اعلامیه‌هائی در پشتیبانی از دولت و تنفر از اعمال کودتاچیان منتشر ساختند و در خیابانهای پایتخت دست بتظاهراتی زدند

ابلاغیه دولت و مصاحبه رئیس ستاد ارتش– مهندس زیرک‌زاده جریان مشروح توقیف خود و مهندس حقشناس را شرح میدهد

مخبر اسوشیتدپرس از تهران گزارش میدهد: سرلشگر زاهدی در یک محل مخفی در شمال تهران فرمانی دایر بر نخست‌وزیری خود بخبرنگاران نشان داد و ادعا کرد که نخست‌وزیر قانونی ایرانست

اظهارات رئیس کارآگاهی بخبرنگار ما- عاملان کودتا محکوم به اعدام دستجمعی خواهند شد؟

سرهنگ نصیری رهبر کودتای ناتمام دیشب

سرهنگ پرورش سرهنگ ممتاز ابوالقاسم امینی

در مصاحبه مطبوعاتی امروز در ستاد ارتش

دکتر فاطمی بسئولات بازپرس نظامی در کاخ سعدآباد جواب میدهد

مهندس زیرک‌زاده جریان توقیف خود را برای مخبرین شرح میدهد

از چند روز قبل زمزمه یک کودتای نظامی در تهران همه جا شنیده میشد.

گر چه با توجه بحوادثی که در جریان سیاست خارجی و داخلی مملکت میگذشت عده‌ای از ناظرین امور معتقد بودند که بزودی حادثه فوق‌العاده‌ای بوقوع خواهد پیوست ولی اکثریت مردم و اشخاص وارد

سرهنگ ممتاز فرمانده تیپ ۲ کوهستانی که دیشب سرهنگ نصیری را توقیف کرد در برابر تانک محافظ منزل نخست‌وزیر

دکتر فاطمی مهندس حقشناس

بسیاست که دولت را از هر جهت حاکم بر دستگاههای مملکت میدانستند احتمال واقعه‌ای ناگهانی مخصوصا حادثه شبیه کودتا را نمی‌توانستند قبول کنند بهر حال نخستین بار موضوع کودتا از طرف روزنامه‌های وابسته بدسته‌های چپ عنوان شد و روزنامه‌های شجاعت و شهباز هر یک از چند روز پیش مطالبی در این خصوص نوشتند ولی با وجود تاکیدی که روزنامه‌های مزبور در انتشار خبر کودتا بکار میبردند در سایر محافل این موضوع چندان مورد توجه واقع نشده بود، بلکه بیشتر چنین تصور میشد که چون دولت از هر لحاظ متوجه جریان مملکت هست و بر کلیه امور نظارت دقیق و قطعی دارد شایعه کودتا چندان مقرون صحت نیست و از همین جهت این روزنامه های دیگر ابداً بحثی در اطراف این موضوع نکردند.

مطالب روزنامه‌های چپ

تا اینکه در دو روز اخیر در روزنامه های وابسته بچپ بحث در اطراف یک کودتای نظامی بنحو صریحتری عنوان گشت در روزنامه‌های مزبور بمردم هشدار داده میشد که خود را برای خنثی ساختن توطئه کودتا آماده سازند و نیز بمقامات دولتی تذکر داده میشد که مواظب جریان باشند و توطئه کودتا را عقیم نمایند.

در شماره دیروز روزنامه شهباز مسئله کودتای نظامی بنحو صریحتری مورد بحث قرار گرفت که اینک از نظر اهمیت وضوع قسمت هایی از آن ذکر میشود.

شهباز چه نوشته بود؟

شهباز در شماره دیشب خود اطلاع داده بود که قرار بوده است شب پیش (شب جمعه) کودتائی در تهران انجام شود شهباز در این شماره اشاره به - شرفیابی چند روز پیش شوارتسکف رئیس ساق مستشاران نظامی آمریکا در ژاندارمری کرده و کودتا را با ورود شوارتسکف ایران مربوط دانسته بود سپس چنین نوشته بود.

«سرهنگ نصیری فرمانده گارد سلطنتی که با شاه برامسر رفته بود غفلتا روز چهارشنبه عصر با هواپیما از رامسر به تهران آمد و تقریبا تمام شب را با لباس شخصی با اشخاص مختلف ملاقات کرد و صبح روز بعد مجددا با هواپیما برامسر مراجعت کرد و عصر پنج‌شنبه ساعت ۹ بعد از ظهر با اتومبیل استنشل بتهران آمد»

شهباز سپس اضافه میکند «وسیله سرهنک امیری صبح روز جمعه بتمام واحدهای گارد دستور داده شد که خود را برای انجام یک ماموریت آماده سازند و کامیونها و وسایل حرکت واحدهای گارد را برای شب مهیا نمایند»

قرار بود که دیشب با استفاده از مقررات حکومت نظامی حمله واحد های گارد فرماندهی سرهنگ ممتاز و قسمتهائی از واحدهای دیگر ساعت یک بس از نیمه شب بتهران آغاز شود.

اولین هدف کودتاچیان اشغال مراکز دولتی و رادیو توقیف نخست وزیر و عده ای از وزرا و افراد موثر سیاسی و اعدام فوری عده‌ای از آنها بود.

ساعت ۵ بعداز ظهر توطئه فاش شد و مقامات دولتی بوسیله عناصر آزادیخواه از جریان توطئه مطلع گردیدند و در نتیجه توطئه عقیم ماند و ببعد موکول گردید.

قرار بود فرمان حمله بوسیله موشک بکلیه واحدهای حمله‌کننده ابلاغ شود و انصراف از حمله نیز با موشک سفید باطلاع آنها رسانده شود دیشب چند دقیقه پس از ساعت نیم بعد از نیمه شب بوسیله موشک سفیدرنگی که از مغرب تهران بهوا فرستاده شد و همه افرادی که بیدار بودند آنرا دیده‌اند اعلام انصراف بواحدهای کودتاچی ابلاغ گردید و بدینوسیله یکبار دیگر توطئه عقیم ماند. ضمنا اطلاعات دقیق تابید میکند که همزمان با اقدامات کودتایی دیشب در تهران قرار بوده است ظرف دیشب و امروز و امشب در اغلب شهرستانها و واحدهای ارتش مراکز اصلی استانها و با برقراری حکومت نظامی در نقاطی که حکومت نظامی نیست با توقیف و اعلام مخالفین کار مرکز را تکمیل نمایند واحدهای نظامی در آذربایجان و شمال و اصفهان برای این اقدام آماده بوده‌اند

مندرجات روزنامه شجاعت

در دنبال این خبر امروز صبح روزنامه «شجاعت» که بجای بسوی آینده منتشر میشود تحت عنوان «چگونه کودتای نظامی که قرار بود یکساعت بعد از نیمه شب جمعه انجام شود عقیم مانده» نوشت:

«کودتای خائنانه‌ای که روز پنجشنبه خبر تهیه آنرا دادیم قرار بود جمعه یکساعت بعد از نیمه شب انجام شود تمام مقدمات کار فراهم شده بود» کودتاچیان تصور میکردند که اینبار دیگر ملت ایران را غافلگیر کرده‌اند ولی ساعت پنج بعدازظهر روز جمعه جریان توطئه باطلاع نخست‌وزیر و مقامات دولتی رسانده شد. افشاء توطئه ضربت در هم شکنی بر دسیسه کودتاچیان وارد کرد و کودتاچیان که نقشه‌های خودرا افشاشده میدیدند نیمساعت بعد از نیمه شب جمعه با موشک سفید تعویق کودتا را اعلام کردند اکنون ضمن اینکه جریان دقیق توطئه کودتا را منتشر میکنیم با کمال صراحت باطلاع هموطنان میرسانیم که هنوز کودتاچیان بشدت مشغول فعالیت‌اند از دولت میخواهیم که این خائنین شناخته شده را دستگیر و بشدت مجازات کند - ما با قطعیت میگوئیم که هر گونه سهل انگاری در این راه خیانت مسلم به مبارزه ضد است ماری ملت ایرانست »

هنوز اطلاع نداشته اند

این بود مطالبی که در شماره‌های دیشب و امروز صبح روزنامه‌های شهباز و شجاعت درباره کودتا درج شده بود ولی بطوریکه از مفاد نوشته های مذکور بر می‌آید نویسندگان این مطالب هنوز از کودتایی که در ساعت ۱۱٫۵ د شب انجام شد و رادیو تهران صبح امروز برای اولین بار خبر آن را منتشر کرد اطلاع نداشته‌اند و بهمین جهت نیز دو روزنامه‌های صبح امروز ایدا اشاره‌ای بجریان دیشب نشده بود فقط روزنامه «شاهد» در پاسخ شهباز و بسوی آینده مطلبی نوشته و در تحت این عنوان که «توده‌ایها قصد کودتا دارند و نظرشان از انتشار کودتای جعلی دربار انحراف افکار عمومی است.»

شاهد پس از آن نوشته است «اخبار بسیار موثق که بدست ما افتاده فاش کرده است که حزب توده در نظر دارد از موقعیت فعلی استفاده کرده و دست بیک کودتای کمونیستی بزند.»

طبق تحقیقاتی که بعمل آمده و گزارشهایی که بخود دولت رسیده تماما تائید میکند که از اواسط هفته گذشته بخشنامه محرمانه‌ای برای تهیه مقدمات کودتا از طرف کمیته حزب توده صادر شده است.

حزب توده .... از فرصت استفاده کرده ناگهان دولت و سایرین را غافلگیر کرده دست بیک کودتا بزند»

این بود اظهار نظری که روزنامه شاهد در شماره امروز صبح خود کرده بود. سایر روزنامه ها ابدا چیزی ننوشته بودند

توجه کنید، توجه کنید،

امروز صبح وقتی مردم در سر ساعت ۷ پیچ رادیو تهران را باز کردند ناگهان خبر عجیبی بگوششان خورد که از هر جهت غیرمنتظره بود گوینده دوباره کلمه «توجه کنید: توجه کنید» را تکرار کرد و بعد اعلامیه زیر را که از طرف دولت صادر شده بود دوبار قرائت کرد:

اولین اعلامیه دولت

از ساعت ۱۱ و نیم دیشب یـک کودتای نظامی بوسیله افسران گارد شاهنشاهی بمرحله اجرا گذارده شد. بدین ترتیب که ابتدا در ساعت مزبور نفرات نظامی مسلح بشصت تیر و اسلحه دستی وزیر امور خارجه و وزیر راه و مهندس زیرک‌زاده را در شمیران توقیف کردند و برای توقیف رئیس ستاد ارتش نیز بمنزلشان مراجعه نمودند ولی چون تیمسار ریاحی در ستاد ارتش مشغول کار بود بدستگیری ایشان موفق نشدند.

در ساعت ۱ بعد از نصف شب نیز سرهنک نصیری رئیس گارد شاهنشاهی با ۴ کامیون نظامی مسلح و ۲ جیپ ارتش و یـک زره‌پوش بمنزل آقای نخست وزیر آمده بعنوان آن که میخواهد نامه‌ای بدهد قصد اشغال خانه را داشته است.

ولی چون محافظین منزل نخست وزیر مراقب کار خود بودند بلافاصله سرهنگ مزبور را توقیف کردند. توطئه‌کنندگان قبل از توقف اشخاص تلفن‌های منازل آنان را قطع کرده همچین ارتباط تلفنی ستاد ارتش را با پادگان گارد شاهنشاهی باغ شاه قطع و تلفن‌خانه بازار را به وسیله سرهنگ آزموده و همراهان مسلحش اشغال کرده بودند و معاون ستاد ارتش را که برای سرکشی باغشاه رفته بود در همانجا توقیف نمودند

وزیر خارجه و وزیر راه مهندس زیرک زاده را از توقیف‌گاه سعدآباد بوسیله چهار کامیون نظامی مسلح بشهر آورده بستاد ارتش بتصور اینکه همکارانشان قبلا آنجا را شغال کرده‌اند برده ولی چون در آنجا وضع را مساعد ندیدند آنانرا مجددا بسعدآباد برده و در توقیف‌گاه گارد شاهنشاهی تا ساعت ۵ صبح نگاه داشتند.

در این ساعت که نقشه کودتا بلا اثر شده بود معاون ستاد ارتش که از توقیف باغشاه رهائی یافته بود بسعدآباد رفته آقایان را بمنزلشان بر گرداندند

مامورین انتظامی از این ساعت ابتکار عملیات را بدست گرفته و تاکنون چندتن از توطئه‌کنندگان دستگیر گردیدند»

مصاحبه مطبوعاتی در ستاد ارتش

بدنبال اعلامیه امروز صبح دولت ساعت ۸ بامداد امروز جلسه مصاحبه مطبوعاتی در دفتر تیمسار سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش تشکیل شد

رئیس ستاد ارتش درباره کودتای دیشب بخبرنگاران چنین اظهار داشت:

چون اعلامیه مفصلی از طرف دولت انتشار خواهد یافت بنده چند موضوع را بطور مختصر باطلاع آقایان میرسانم و قبل از همه باید بگویم باز هم از آنجایی که خداوند با ما همراه است از روی اطلاعاتی که ما داشتیم و آقای نخست‌وزیر نیز ببنده اطلاع دادند برای جلوگیری از هر گونه اتفاقی پیش‌بینی‌های لازم را کرده بودیم.

جریان دیشب بدین قرار است:

ساعت ده دیشب بر خلاف معمول تصمیم گرفتم که در دفتر کار خود در ستاد ارتش حاضر گردم بهمین منظور کلاه و کیف خود را برداشته و بطرف ستاد ارتش حرکت کردم.

در بین راه جیپی را مشاهده کردم که در تعقیب من بود و بعدا معلوم شد که بوسیله همین جیپ آقایان مهندس حقشناس و مهندس زیرک‌زاده را برده‌اند.

و نوکر مرا هم کتک مفصلی زده‌اند من بستاد ارتش آمده و تیمسار کیانی معاون ستاد ارتش را بباغشاه جهت بازدید فرستادم و ایشان در همانجا از طرف سرهنک نصیری بازداشت شدند. در این موقع آقایان رئیس شهربانی و فرماندار نظامی در دفتر کار من بودند.

سرهنگ ممتاز فرمانده تیپ ۲ کوهستانی که در کلانتری یک ماموریت داشت و در خیابان حشمت‌الدوله بسرهنگ امیری برخورد کرده بود و یکنفر را نزد من فرستاد و بوسیله وی اطلاع داد که سرهنگ امیری با چند نفر دیگر بطرف منزل نخست وزیر میرفتند.

بلافاصله دستور بازداشت این همه را دادم و ساعت یک و ربع بعد از نیمه شب بود که سرهنگ نصیری را دستگیر کردند و بزندان دژبان فرستاده شد

تیمسار سرتیپ ریاحی بعدا در اسخ بسٔوال دیگر خبرنگاران اظهار داشتند سرهنگ نصیری در باره این کودتا هیچگونه اطلاعی بافسران خود نداده و شاید فقط عده قلیلی از همکاران او در این جریانات شرکت داشتند پس از توقیف سرهنک نصیری چهار کامیون حامل سربازی که با او همراه بود بسعد آباد فرستاده شدند

بعدا بواحدهای گارد که در باغشاه بوده و در این عمل شرکت داشتند و همچنین واحدهای گارد که در سعدآباد بودند اطلاع داده شد که چون فرمانده آنها خیانت کرده است بایستی سلاحهای خود را تحویل دهند و آنها نیز فرمان مزبور را بدون چون و چرا اجرا کردند.

اکنون نگهبانی کاخها با واحدهای نظامی در مرکز میباشد.

رئیس ستاد ارتش بعدا اضافه کرد: کودتاجبان دیشب رفتن مرا بخانه‌ام می‌دانستند اما از بازگشت مجدد بستاد ارتش خبری نداشتند.

تلفن نخست‌وزیر و حالت آماده‌باش

سرتیپ ریاحی اضافه کرد: دیروز آقای نخست وزیر تلفنی بمن اطلاع دادند که حالت آماده‌باش اعلام گردد و بیش از پیش مراقب امور باشیم.

البته تا کنون ما چندین بار چنین پیشینیهایی کرده بودیم منتهی هیچوقت چنین اتفاقی نیفتاده بود.»

مخبرین سوال کردند تا کنون چند نفر باتهام شرکت در کودتا دستگیر شده‌اند؟

رئیس ستاد ارتش در جواب گفت:

سرهنگ دوم آزموده در حال قطع سیم تلفن‌های بازار بود که از طرف مامورین دستگیر می‌گردد و عده ای هم برای اشغال ایستگاه رادیو رفته بودند ولی چون بیش‌بینی‌های لازم شده بود هیچگونه اتفاقی نیفتاد و در باره دستگیری آقای دکتر فاطمی وزیر امور خارجه گفته شد چون منزل ایشان در یکی از ویلاهای سعدآباد است در همان جا ایشان را گرفتند.

تظاهرات امروز در خیابانها

امروز صبح بعد از آنکه خبر کودتای دیشب رسما انتشار یافت و مردم تهران از آن با خبر شدند تظاهرات دامنه‌داری در خیابانهای مختلف پایتخت صورت گرفت.

این تظاهرات ابتدا از طرف احزاب و دسته‌های چپ بصورت میتینگهای کوچک موضعی شروع شد و عده زیادی از مردم نیز برای آنکه از جریان کودتا اطلاع بیشتری کسب کنند دور ناطقین جمع شده و باظهارات آنها گوش میدادند.

اظهاراتیکه میشد بیشتر باستناد مطالبی بود که در چند روز اخیر راجع بتوطئه کودتا در جراید شهباز و شجاعت (بسوی آینده) انتشار یافته بود.

ناطقین میگفتند «تاکنون چند بار کودتاچیان بدستور امپریالیسم انگلیس و آمریکا برای ساقط کردن دولت و روی کار آوردن یک دیکتاتور نظامی توطئه کرده‌اند ولی تاکنون بر اثر بیداری ملت ایران موفق باجرای نقشه‌های شوم خود نشده‌اند تا اینکه آنها تصمیم خودرا برای دیشب قطعی کردند.

ولی قبلا از وقوع چنین کودتائی بدولت خبر داده شده بود و سرهنگ نصیری و چند تن دیگر از کودتاچیان دستگیر شدند و اکنون دولت باید بی درنگ کلیه کسانی را که در طرح نقشه کودتا شرکت داشتند دستگیر و به شدیدترین وضعی مجازات کند اگر دولت در دفعات قبل اقدام بدستگیری کسانی که در کودتا شرکت دارند کرده بود هرگز واقعه‌ای نظیر دیشب روی نمیداد»

عده ای دیگر کودتا را با آمدن شوارتسکف رئیس سابق مستشاران آمریکایی در ژاندارمری ارتباط داده و حملاتی بدربار میکردند و لزوم تشکیل مجلس مؤسسان را یادآور میشدند.

این تظاهرات ابتدا در لاله‌زار، میدان فردوسی، خیابان فردوسی، چهارراه حسن‌آباد، خیابان شاهرضا (جلو دانشگاه) شروع شد و تظاهر کنندگان با دادن شعار در خیابانها راه افتادند و تظاهرات آنها تا بعدازظهر امروز ادامه داشت.

در تمام مدت مامورین انتظامی مراقب اوضاع بوده و مانع از هر گونه حادثه‌ای میشدند.

احزاب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم)، ملت ایران بر بنیاد پان ایرانیسم، جمعیت آزادی مردم ایران ، حزب ایران و سایر احزاب و دسته‌های طرفدار دولت نیز از ساعت ده بامداد در خیابانها براه افتاده و شروع بتظاهر کردند. گروه زیادی نیز اطراف آنها را گرفته و شعارها و اظهارات آنها را مرتبا تایید میکردند.

تظاهرکنندگان ضمن تایید دولت آقای دکتر مصدق مردم را بشرکت در متینگی که بعد از ظهر در میدان بهارستان تشکیل خواهد شد دعوت میکردند.

در شهرستانها

گزارش رسیده از شهرستان‌ها حاکی است که بمحض انتشار اعلامیه دولت بوسیله رادیو تظاهرات مردم شروع شد و در اکثر نقاط کشور متینگهای بزرگی تشکیل شده و عده‌ای نیز در تلگرافخانه ها متحصن گشته اند

تحصن در تلگرافخانه

گزارش تلگرافی از اهواز حاکی است که از ساعت ۷ صبح امروز بمجرد اطلاع اهالی اهواز از ابلاغیه دولت و حمله بخانه آقای نخست وزیر با بستن دکاکین و مغازه‌ها رو بتلگرافخانه نهاده با فریاد مرگ بر دشمنان میهن - مرک بر خائنین، در تلگرافخانه متحصن و اعلام نمودند تا حصول اطمینان اعاده وضع عادی و آرامش و صدور علامیه دولت مبنی بر دستگیری مسببین از تلگرافخانه خارج نخواهند شد و تا آخرین قطره خون وفاداری و استقامت در حفظ پایه‌های نهضت ملی از پای نخواهند نشست.

امروز خبرنگار ما از کرمانشاه اطلاع داد که بمناسبت انتشار خبر وقوع کودتا و عقیم ماندن نقشه کودتاچیان در کرمانشاه نیز شور و هیجان عجیبی بمردم دست داد و دسته دسته در خیابانها راه افتاده و فریاد های «مرک بر کودتاچیان» میکشیدند

تا ساعت ۱ بعد از ظهر در ۵ قسمت از شهر تظاهرات ادامه داشت

متینگ بعد از ظهر امروز

امروز از طرف فراکسیون نهضت ملی اعلام شد که ساعت ۵ بعد از ظهر امروز متینگی در میدان بهارستان بر پا میشود متعاقب اعلامیه فراکسیون نهضت ملی سایر دسته‌های طرفدار دولت نیز اعلامیه‌هائی انتشار دادند که در زیر از نظر خوانندگان میگذرد:

اعلامیه فراکسیون نهضت ملی

هموطنان عزیز

از شما مردم رشید تهران دعوت می‌شود که برای استماع مطالبی در باب توطئه دیشب و وقایع جاری کشور و شرکت در میتینگ ملی در ساعت پنج بعد از ظهر امروز در میدان بهارستان اجتماع فرمایید.

از طرف فراکسیون نهضت ملی اعضاء حاضر در مرکز جلالی موسوی حاج‌سیدجوادی - مهندس حسیبی - مهندس رضوی - ریگی - مهندس زیرک‌زاده - دکتر سنجابی - دکتر شایگان - شبستری – دکتر فلسفی دکتر ملکی - نجفی

اعلامیه جامعه بازرگانان و اصناف و پیشه‌وران

هموطنان عزیز مردم قهرمان تهران جامعه بازرگانان و اصناف و پیشه‌وران تهران پیرو اعلامیه نمایندگان محترم فراکسیون سابق نهضت ملی بدین وسیله از عموم اهالی محترم تهران دعوت می‌نماید تا جهت استماع گزارش توطئه نیمه شب ۲۵ر۵ر۳۲ ساعت ۵ بعد از ظهر ضمن تعطیل عمومی در میدان بهارستان حضور بهمرسانید

جامعه بازرگانان و اصناف و پیشه‌وران
دعوت

هیئت مدیره اتحادیه‌های اصناف قهوه‌چی و میوه‌فروشان و سبزی و طواف تهران پیرو اعلامیه نمایندگان محترم سابق فراکسیون نهضت ملی بدینوسیله از عموم اهالی محترم تهران دعوت می‌نماید تا در ساعت ۵ بعدازظهر امروز (۲۵ر۵ر۳۲) جهت استماع گزارش توطئه نیمه شب ۲۵ر۵ر ۳۲ ضمن تعطیل عمومی در میدان بهارستان حضور بهمرسانید

هیئت مدیره اتحادیه‌های اصناف قهوه‌چی - میوه فروشان و سبزی و طواف تهران و توابع

اعلامیه حزب ملت ایران بر بنیاد پان‌ایرانیسم

زنان و مردان ایران زمین، مردم دلاور تهران. یکبار دیگر نوکران فرومایه بیگانه توطئه ناجوان مردانه‌ای برای در هم شکستن رستاخیز ملت ما بپا کردند اما بیاری خدای توانا و با بیداری مصدق قهرمان این تلاش دیوانه‌وار هم بجایی نرسید.

اکنون باید سر از نو مشت کوبیده ملت بر مغز دشمنان شناخته شده رستاخیز ملی فرود آید و بازمانده نیروهای اهریمنی را تار و مار کند اکنون حزب ما حزب دشمن‌شکن ملت ایران بر بنیاد پان ایرانیسم از شما همه کارگران دانشجویان . پیشه‌وران ، دانش‌آموزان کارمندان میخواهد که به پیروی از دعوت نمایندگان فراکسیون سابق نهضت ملی در ساعت ۵ بعد از ظهر در میدان بهارستان گرد آمده و بدشمن نیرنگ‌باز نشان دهید که رستاخیز ملت ایران و مصدق بزرگ شکست ناپذیر است

سازمان مرکزی حزب ملت ایران بر بنیاد پان ایرانیسم

اعلامیه جمعیت آزادی مردم ایران
بنام خدا

هموطنان عزیز . مردم قهرمان ایران

یکبار دیگر عمال منفور بیگانه با کمک ارتجاع فرسوده ایران برای در هم خنثی کردن مبارزات پی گیر و دامنه‌دار شما و ایجاد یک حکومت سیاه دست نشانده اجنبی به کودتای نظامی مبادرت ورزید.

ولی بدان جهت که خداوند بزرگ پشتیبان نهضت عمیق مردم ایران است این توطئه‌های بیگانگان و دشمنان ملت ایران نقش بر آب شد.

جمعیت آزادی مردم ایران که در سخت‌ترین شرایط پشتیبان سر سخت نهضت ملی و مظهر آن دکتر مصدق بوده است اینک از شمادعوت می‌کند که ساعت ۵ بعدازظهر امروز ۲۵ مردادماه در میدان بهارستان برای استماع نمایندگان فراکسیون نهضت ملی اجتماع نمایند.

درود بمردم ایران مبارزین سر سخت ضد استعمار

پیروز باد دکتر مصدق

بیروز باد مردم ایران

اعلامیه کمیته مرکزی حزب ایران

در روزهائی که نهضت نجات بخش ملی آخرین مراحل تکامل خود را می‌پیماید ملت ایران در سراسر ایران با اراده خود آخرین پایگاه دشمنان نهضت را در هم کوبیده از این راه مصدق تسخیرناپذیر را در پیروی بسوی هدف آرمان‌های ملی یاری مینماید امپریالیسم حیله‌گر بار دیگر بحربه پوسیده و فرسوده خود کودتا متوسل دیشب به کمک عده‌ای از عناصر خیانت‌کار نقشه کودتای خائنانه‌ای طرح و بمرحله اجرا می‌گذارد.

توطئه‌چیان ضدملی چون کاملا درک کرده بودند که هسته محکم مرکزی این نهضت حزب وفادار میباشد که از روز اول یک دقیقه از پشتیبانی مصدق و نهضت کوتاهی نکرده است آغاز این کودتا را با توقیف ارجمندترین و مبارزترین افراد ما شروع می ‌مایند بوسیله گارد خیانت‌کار سلطنتی که عامل اجرای این نقشه بوده بمنازل رفقای ما هجوم آورده قبل از همه آقای مهندس زیرک‌زاده نماینده دیپلمات و مبارز ما و مهندس حق شناس وزیر راه و هم‌مسلک با ایمان و هم‌مسلک باایمان و رئیس سابق هیئت عالی نظارت حزب را بازداشت و در کاخ سلطنتی محبوس مینمایند. ولی هوشیاری دولت ملی و وظیفه‌شناسی افسران و سربازان وطنخواه بموازات افکار عمومی و پیروی از مبارزات مردم نقشه‌های کودتا را خنثی و نطفه این جنین را در رحم خفه مینماید

امروز بمناسبت ابراز تنفر نسبت باین دسیسه ضدملی و قیام مسلحانه علیه حکومت مشروطیت و برملا ساختن نقشه های خائنانه این کودتا متینگ بزرگی در ساعت پنج و نیم بعدازظهر در میدان بهارستان برگذار می‌باشد از عموم مردم قهرمان تهران و هم مسلکان عزیز بدین وسیله دعـوت میشود و در این اجتماع و متینگ شرکت نمایند تا کاملا از جریان این توطئه باخبر شوند و در خاتمه ما برای چندمین بار از دولت میخواهیم که سیاست مشکوک و غیرقاطع را درباره کودتا چیان کنار گذاشته با یک روش محکم و فوری قیام‌کنندگان علیه حکومت مشروطه را تیرباران نمایند بار دیگر کیفر آنان را بدست این مقررات و قوانین کند و پیچیده و حاکم و اصول دادرسی ارتجاعی و انعطاف‌پذیر نسپارند و با تشکیل دادگاههای صحرائی و انقلابی فوری آنهارا بکیفر خود رسانده ازینراه تصور هر گونه توطئه و خیالات باطل ضد ملی را امکان نا پذیر و نقش برآب نمایند. جاوید باد ایران . کمیته مرکزی حزب ایران

در جلو منزل نخست‌وزیر

یکی از خبرنگاران ما جریان رفتن سرهنگ نصیری رئیس گارد سلطنتی را بمنزل نخست‌وزیر و بازداشت یکی از افسران کلانتری یک و حوادثی را که تا ظهر امروز در آنجا روی داده بدین ترتیب شرح میدهد!

صبح امروز که بطرف منزل نخست‌وزیر رفتم مشاهده شد در چهار راه کاخ مقابل کاخ سلطنتی و وزارت دربار چند کامیون سرباز مسلح بحال آماده باش متوقف شده‌اند در چهارراه کاخ و حشمت‌الدوله یک تانک و چند کامیون سرباز مشاهده میشدند.

بطور کلی تمام خیابان ها و کوچه هایی که بمنزل نخست‌وزیر در خیابان کاخ منتهی میشدند بوسیله عده زیادی سربازان مسلح شدیداً تحت حفاظت قرار گرفته بودند.

دستگیری سروان عزیزی

سروان ابراهیم عزیزی افسر کلانتری یک دیشب ماموریت محافظت قسمت خیابان کاخ نزدیک منزل نخست وزیر را داشت و پاسبانان کلانتری یک بدستور وی در خیابان حشمت‌الدوله و کاخ و قسمتهای دیگر مامور گشت بودند.

وی امروز بخبرنگار ما گفت ساعت یک و دقیقه بعداز نیمه شب بود و من در چهار راه حشمت‌الدوله و کاخ مشغول قدم زدن بودم که ناگهان صدای چند کامیون توجه مرا بخود جلب کرد و مشاهده کردم که کامیون های مزبور بسمت خیابان کاخ بالا (سمت منزل نخست‌وزی ) میآیند من بدون توجه به نیت سوء آنان در کناری ایستاده بودم که ناگهان دیدم یکی از کامیونها که حامل سرباز است جلو من توقف نمود و افسری از آن پیاده شد وقتی بعقب نگاه کردم دیدم سه کامیون دیگر

مسلح و یک زره پوش واژه ناخوانا

گوشه‌ای از تظاهرات امروز احزاب در خیابان‌های تهران

تظاهرات امروز افراد احزاب و دسته‌های ملی در نزدیکی منزل نخست وزیر

ثانیه شش سرباز بسرعت از کامیون پیاده شدند و هنگامیکه من دست باسلحه بردم یک مسلسل سبک در روی سینه من گذاشتند و مرا محاصره کرده و تسلیم کردند و دستور داده شد که مرا با خود ببرند. من نیز مجبور بتسلیم بودم و در حالیکه ۸ نفر اطراف مرا محافظت مینمودند مرا بکاخ سلطنتی هدایت و در اطاق نگهبان کاخ بازداشت کردند.

در آنجا افسر نگهبان بمن میگفت چرا شما هنگام دستگیر شدن مقاومت کردید من مدت سه ربع ساعت در نگهبانی کاخ سلطنتی بازداشت بودم در این هنگام افسر نگهبان بیرون رفت و پس از چند لحظه وارد اطاق شد و گفت شما مرخص هستید ولی خواهش میکنم ازین مقوله با کسی صحبتی نکنید زیرا سوء تفاهمی رخ داده بود و برطرف شد و بنده از شما خیلی معذرت میخواهم

بدین ترتیب مقارن ساعت ۲ بعد از نیمه شب من از کاخ سلطنتی خارج شدم و هنگامیکه وارد خیابان کاخ شدم دیدم سرهنگ امیری رئیس گارد سلطنتی را که در ماشین بیوک سبز و یک گارد سلطنتی سوربود توقیف کرده و دارند میبرند.

اظهارات یکی از افسران محافظ منزل نخست‌وزیر

مقارن ساعت بک بعد از نیمه شب بود که خبر دادند از قسمت پائین خیابان کاخ چند کامیون سرباز مسلح بسوی منزل آقای نخست وزیر میآیند.

در این هنگام سرهنگ امیری رئیس گارد سلطنتی از ماشین پیاده شد و در حالیکه چند نفر مسلح بدنبال وی بودند بست منزل آقای نخست وزیر آمد.

مامورین محافظ مانع از ورود ایشان بداخل منزل شدند و سرهنگ نصیری دست در جیب کرد و نامه‌ای در آورد و گفت این را به آقای نخست وزیر بدهید و رسید آنرا برای من بیاورید و پس از چند دقیقه که رسید نامه را گرفت مراجعت کرد ولی هنوز از خیابان کاخ خارج نشده بود که دستگیر شد.

وی گفت من از متن نامه اطلاعی ندارم ولی همینقدر متوجه شدم که واژه ناخوانا قصد کودتایی داشته‌اند که با توقیف سرهنگ نصیری و مسلط شدن بر اوضاع این موضوع منتفی گردید.

دکتر فاطمی در منزل نخست وزیر

اولین کسی که صبح امروز بمنزل نخست‌وزیر رفت دکتر فاطمی وزیر امور خارجه بود. وی مقارن ساعت ۷ در حالیکه موهای سرش ژولیده شده و جوراب بپا نداشت و بجای کفش نعلینی پوشیده بود با وضع نامرتبی که حاکی از وقوع حادثه‌ای برای ایشان میکرد بمنزل نخست‌وزیر آمد.

پس از وی مقارن ساعت ۵ر۹ سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش و بعد فرمانده ژاندارمری و بعد آقایان دکتر شایگان و مهندس رضوی برای ملاقات بمنزل آقای نخست‌وزیر آمدند.

اجتماع مردم در خیابان کاخ و سخنرانی وزیر کشور

مقارن ساعت ۱۰ عده زیادی جمعیت در حالی که یک پرچم سه‌رنگ و چند عکس بزرگ آقای دکتر مصدق را در دست داشتند وارد خیابان کاخ شدند.

مامورین انتظامات از ورود آنها بداخل خیابان کاخ و نزدیک شدن به منزل آقای نخست‌وزیر جلوگیری نمودند.

این جمعیت با صدای بلند شعار هایی بنفع دولت میدادند و فریاد می کشیدند «مصدق پیروز است» رفته رفته بر تعداد جمعیت افزوده شد در این هنگام آقای دکتر صدیقی وزیر کشور نزدیک شده و طی سخنرانی کوتاهی مردم را بنظم و آرامش دعوت کرده اظهار داشتند «من قول میدهم که دولت در اسرع و مسببین این واقعه را تعقیب و مجازات نماید»

جمعیت با این وضع بخیابان نادری سرازیر شد و هر دقیقه بر تعداد آنها افزوده میشد تا جائی که بصورت دمونستراسیون عظیمی در آمد

نخست وزیر چگونه مطلع شد؟

یک مقام مطلع ارتش که در کشف کودتا موثر بوده درباره کودتا اظهار داشت «از چند روز قبل زمرمه‌ای درباره کودتا شنیده می شد و روزنامه‌ها جسته و گریخته مطالبی در این خصوص می‌نوشتند بهمین مناسبت از دو روز قبل نسبت بتحکیم وضع محافظت خانه نخست وزیر اقدامات لازم شروع شد

دیشب دو ساعت قبل از انجام کودتا محافظین منزل نخست‌وزیر اطلاع حاصل کردند که امشب کودتای موعود انجام خواهد یافت لذا آقای سرهنگ ممتاز فرمانده تیپ ۲ کوهستانی که مدت شش ماه است حفاظت جان نخست‌وزیر را بعهده دارد پیش‌بینی های لازم را بعمل آورد از جمله اینکه تمام خیابان‌های اطراف منزل آقای نخست‌وزیر را با تانک رده‌بندی نموده و در پشت تانکها سربازان بحال آماده باش در آمدند.

آقای سرهنگ ممتاز و چند افسر و سرباز نیز در بالای کلانتری یک ستادی تشکیل داد.

و از همانجا بهمه نقطه خیابان کاخ دستورات کافی می‌دادند در ساعت یک و ربع بعد از نیمه شب شخص ناشناسی باقای سرهنگ ممتاز تلفنی اطلاع داد که سرلشکر باتمانقلیچ بریاست ستاد ارتش منصوب شده و دیگر سرتیپ ریاحی ریاست ستاد را بر عهده ندارد و جنابعالی و کلیه افسران آنجا بعد از این باید بر طبق اوامر سرلشکر باتمانقلیچ عمل نمائید. فورا آقای سرهنگ ممتاز جریان را تلفنی به آقای سرتیپ ریاحی اطلاع دادند ولی سرتیپ ریاحی این موضوع را تکذیب کرد و بعد از این کلیه تلفن‌های منزل آقای نخست وزیر مرکز و ستاد حفاظت منزل ایشان قطع شد.

در همانحال تانک‌های اطراف منزل آقای نخست‌وزیر در اطراف خانه مانوری داده و سوت‌های خطر کشیدند بطوریکه کلیه همسایگان سراسیمه از منزل هایشان خارج شدند. تانکها پس از مانور کامل مجددا رده‌بندی شده و آماده هر گونه مقابله گردیدند

در همین موقع اطلاع رسید که مهاجمین با تانک و کامیون مسلح نظامی بسر در سنگی رسیده‌اند در اینجا بود که سرنوشت تعیین می‌شد زیرا اگر کودتاچیان توانسته بودند یکربع زودتر بتهاجم بپردازند یقینا موفقیت با آنان بود ولی سرهنگ ممتاز خیلی زودتر باین وضع پی برده و ده دقیقه قبل از اینکه آنان بآن محوطه برسند سنگربندی کامل بعمل آورده بود و خلاصه این که مامورین حفاظت منزل نخست وزیر ده دقیقه زودتر از رسیدن آن‌ها خودرا مجهز بمبارزه نموده بودند.

نقشه کودتاچیان

نقشه مهاجمین آن بود که ابتدا منزل نخست‌وزیر را تصرف کرده و بعد وزراء را توقیف نمایند ولی در حینی که عده‌ای از آنها بطرف منزل نخست وزیر می‌آمدند عده‌ای معاون ستاد ارتش را توقیف کرده و بقیه بسراغ دیگر وزراء و افسران ارشد ارتش رفته بودند و حتی چند تن از وزراء و وکلاء را توقیف کرده و بمنزل سرتیپ ریاحی رفتند ولی رئیس ستاد در منزل نبود و حتی یکی از افسران با طپانچه دختر ۷ ساله سرتیپ ریاحی را مورد تهدید قرار داد که فورا محل پدرش را بگوید

مهاجمین بنزدیکی منزل نخست وزیر رسیدند ولی با وضعی روبرو شدند که هیچ انتظار آن را نداشتند آنان تصور میکردند که با تجهیزات کاملی که در دست دارند میتوانند بدون مانع منزل نخست‌وزیر را تصرف کنند ولی وقتی که اوضاع را چنین دیدند پی بردند که با وضع مستحکمی که برای مقابله با آن‌ها پیش‌بینی شده تاب مقاومت ندارند و لذا حیله‌ای بکار برده و عده‌ای از افسران گارد شاهنشاهی و چند نفر ناشناس بریاست سرهنگ نصیری فرمانده گارد با طپانچه بجلو آمدند و به سرهنگ ممتاز اظهار داشتند که نامه‌ای برای آقای نخست‌وزیر دارند و تقاضای ملاقات ایشان را نمودند

این تقاضا بآقای دکتر مصدق و سرتیپ ریاحی اطلاع داده شد آقای دکتر مصدق دستور دادند که نامه را برایشان ببرند

نامه بوسیله یکی از افسران نزد آقای دکتر مصدق فرستاده شد ولی جواب آن این بود که باید سرهنگ نصیری توقیف شود.

در همین موقع در سر راه چهارراه که مشرف بعمارات سلطنتی میباشد قریب ۲۰ تا ۴۰ سرباز با تفنگ و مسلسل از طرف مهاجمین آماده شلیک بودند و منتظر بودند که چنانچه سرهنگ امیری دستوری صادر کند آنان فورا بموقع اجرا در آورند ولی خیلی دیر شده بود چون بمحض جواب آقای نخست‌وزیر سرهنگ ممتاز، سرهنگ نصیری را توقیف کرد و با یک جیپ و یک کامیون سرباز مسلح بدژبان مرکز فرستاد بقیه افسران و سربازان مهاجم که وضع را چنین دیدند عقب نشینی کردند

و کم کم خیابان کاخ را ترک کرده و با ۵ کامیون سرباز مسلح برای تصرف ستاد ارتش رفتند ولی آنجا نیز با مقاومت روبرو شدند و تارومار شدند.

تمام این جریانات از ساعت یکربع بعد از نیمه شب تا دو ساعت بعد از آن بوقوع پیوست و ساعت دو اوضاع تقریبا آرام بود و چنانچه در ساعت ۵ر۲ بعد از نیمه شب افسران محافظ وزراء که در توقیف‌گاه سعد آباد بودند بآنان مژده دادند که وضع آرام شده و بزودی آزاد خواهند شد

نیروهای نظامی فورا بگارد شاهنشاهی رفته و کلیه نفرات آن گارد را خلع سلاح نموده و گلنگدنهای تفنگ هایشان را خارج ساختند. فورا طبق دستور آقای نخست وزیر و سرتیپ ریاحی گارد شاهنشاهی منحل و افسران آن از کسوت سربازی خارج و سربازان آن بین هنگهای دیگر تقسیم گردیدند

پس از رفتن نیروی نظامی بگارد شاهنشاهی معاون ستاد ارتش از توقیف آزاد شد فورا بوسیله چند کامیون برای استخلاص سایر بازداشت شدگان رفت.

اکنون تیب ۲ کوهستانی بفرماندهی سرهنگ ممتاز تمام کاخهای سلطنتی را بتصرف در آورده و کلیه سربازانی را که در آن کاخ بودند خلع سلاح نموده‌اند این مقام مطلع سپس اضافه کرد که بعقیده من از سال ۱۲۹۹ ببعد در تهران چنین نقشه‌ای سابقه نداشته و این نقشه بسیار عمیق تنظیم گردیده بود ولی شانس با آنان مساعد نبود و سپس اضافه کرد که سرهنگ ممتاز در جلوگیری از انجام این کودتا سهم بزرگی را عهده‌دار بود و ادعا کرد که اگر چنانچه نقشه وسیع تدافعی سرهنگ ممتاز نبود یقینا این عمل صورت میگرفت

همین مقام مطلع سپس اضافه کرد علاوه بر گارد شاهنشاهی قسمت های دیگر نیز با این گارد تشریک مساعی مینمودند چنانچه فرمانده هنگ پهلوی سرهنگ ۲ آزموده نیز برای قطع سیمهای تلفن شدیدا فعالیت می کرد که فورا توقیف شد.

در موقع خداحافظی با لبخندی مظفرانه اظهار داشت سربازان وطن پرست که ماهی ۵ر۱۷ ریال حقوق دارند افسرانی را که خود را وطن پرست می‌دانند و از بیت‌المال ملت حقوقهای گزافی دریافت میدارند خلع سلاح کرده و باین کودتای شوم خاتمه بخشیدند.

اولین خبر بشهربانی

طبق اظهار یک مقام مطلع اولین خبریکه بشهربانی کل کشور درباره کودتا رسید مقارن ساعت ۹ بعد از ظهر دیروز بود. خبر مزبور حکایت از این میکرد که عده‌ای در یکی از منازل اجتماع کرده‌اند. گزارش مزبور که تقریبا بی سر و ته بود اضافه میکرد که در این اجتماع عده‌ای افسر بازنشسته و حاضر بخدمت و اشخاص عادی و یکی از افسران شهربانی شرکت دارند.

امروز بوسیله بیسیمی که در این جیپ قرار داشت از طرف ستاد ارتش به کلیه واحدها اعلام شد مراقب وضع خود باشند.

سربازان خیابانهای اطراف منزل نخست‌وزیر را حراست میکنند

اقدامات شهربانی

پس از اینکه این خبر بمامورین شهربانی رسید بلافاصله دستگاههای کارآگاهی و آگاهی بکار افتاد و در صدد کشف حقیقت قضیه برآمدند.

همانطوریکه نوشتیم قبلا مختصر خبری بمقامات انتظامی رسیده بود و از بعداز ظهر دیروز تقریبا مقامات انتظامی بحال آماده باش در آمده بودند.

ضمنا گزارشی بمقامات شهربانی داده شده بود:

دائر بر اینکه این مجمع برای توطئه علیه دولت تشکیل شده است.

کشف محل

کشف محل توطئه برای مامورین معمائی شده بود و نمیدانستند از چه راه محل مزبور را پیدا کنند. فقط گزارش دهنده از قرار معلوم نمره تلفن منزلی را که اجتماع در آنجا بود ذکر کرده بود. کشف محل مزبور برای مامورین بسیار مشکل بنظر میرسید.

از راه تلفن

مامورین برای کشف اینموضوع از نمره تلفن مزبور استفاده کرده و مقارن ساعت ۱۰ تا ۱۱ بالاخره موفق شدند آدرس منزل مزبور را بدست آورند از قرار معلوم آدرس منزل مورد نظر از روی دفترچه تلفن بدست آمده است. بمحض کشف محل مامورین شهربانی بمعیت چند مامور انتظامی فرمانداری بطرف خیابان امیرآباد حرکت کردند.

مامورین توطئه‌کنندگان

موقعیکه ماموران انتظامی وارد خیابان امیرآباد شدند مامورین محافظ توطئه‌کنندگان که مراقب اوضاع بودند بلافاصله جریان را باجتماع‌کنندگان گزارش دادند.

اجتماع کنندگان در صدد اغفال مامورین و سرگردان کردن آنها بر آمدند ولی دیگر تقریبا کار از کار گذشته و غافلگیر شده بودند.

فرار کردند

در این موقع از منزل کسیکه در آن اجتماع شده بود بلافاصله اجتماع کنندگان در صدد فرار بر آمدند. قبل از اینکه مامورین کاملا موفق شوند آنها را ببینند از بامهای اطراف فرار اختیار کردند.

بطوریکه یک مقام مطلع اظهار داشت در اجتماع مزبور عده‌ای از افسران بازنشسته و چند تن افراد شخصی و سرگرد مقدم افسر شهربانی حضور داشته‌اند.

مامورین انتظامی از انشای نام صاحب خانه و محل خانه مزبور خودداری می کردند.

گزارش بنخست‌وزیر

موقعیکه جریان مزبور کشف شد ظن مامورین مبنی بر وقوع کودتا قوی شد و جریان بلافاصله به آقای نخست‌وزیر گزارش داده شد رئیس شهربانی و معاونین شهربانی رئیس کار آگاهی مامورین فرمانداری و فرماندار نظامی همگی در محل شهربانی و اطاق های کار خود حاضر و آماده خدمت شدند.

دستگاههای کشف توطئه بیش از پیش بفعالیت افتادند

نامه‌ای که سرهنگ نصیری بنخست وزیر داد

امروز موقعی که خبر کودتا در شهر منتشر شد و در دوایر مختلف انتظامی مورد بحث و تفسیر قرار گرفته بود شایعات مختلفی مبنی بر چگونگی کودتا مورد بحث و گفتگو بود. طبق یک شایعه بین ساعت ۱۱ تا ۱۲ سرهنک نصیری شخصا بمنزل نخست‌وزیر میرود و نامه‌ای را از طرف دربار شاهنشاهی بآقای دکتر مصدق میدهد.

شایعه فرمان عزل نخست‌وزیر

شایع است که نامه مزبور فرمان عزل نخست‌وزیر بوده است که از طرف شاه توسط سرهنک امیری برای ایشان ارسال شده بود.

آقای نخست وزیر سرهنک نصیری را می‌پذیرند

و نامه شاه را دریافت می‌دارند و رسید می‌دهند و جریان باین ترتیب تمام می‌شود و سرهنک نصیری هم منزل نخست‌وزیر را ترک میگوید و میرود

رسید نخست‌وزیر

سرهنگ نصیری بیکی از دوستان خود که در دژبان با مشارالیه ملاقات بعمل آوره اظهار داشت: من حامل نامه‌ای از طرف دربار بحضور نخست وزیر بودم و نامه را دادم و رسید دریافت داشتم.

سرهنک نصیری اصل رسید نخست وزیر را نشان داده است است نخست‌وزیر در رسید نوشته است «نامه مبارک در ساعت ... عز وصول یافت» و رسید را با امضای دکتر محمد مصدق در دست دارد.

نامه جعلی

بعضی از کسانیکه در این جریان

واژه ناخوانا

توقیف‌شدگان

تا ساعت ۱۱ صبح امروز افسرانی که ذیلا اسامی آنها درج می‌شود دستگیر و در زندان دژبان بازداشت شدند.

سرهنک نصیری فرمانده هنگ گارد شاهنشاهی

سرهنگ آزموده فرمانده هنگ پهلوی.

سرهنک نوذری فرمانده تیپ یک زرهی

سرهنگ زند کریمی رئیس ستاد تیپ ۲ زرهی، ستوان یکم ریاحی افسر گارد همردیف سرتیپ پرورش رئیس باشگاه افسران

توقیف کفیل وزارت دربار

صبح امروز مامورین فرمانداری نظامی از هر طرف در تعقیب آقای ابوالقاسم امینی کفیل دربار شاهنشاهی بودند. بالاخره مقارن ساعت ۱۰ صبح مامورین فرمانداری نظامی و شهربانی آقای امینی کفیل وزارت دربار را بمحل فرمانداری نظامی واقع در شهربانی هدایت کردند. آقای امینی با اتومبیل دربار شاهنشاهی جلوی شهربانی آمدند و از آنجا بمحوطه شهربانی داخل گردیدند و تحت نظر قرار گرفتند.

ارنست پرون و بهبودی

در همین اثنا مامورین آقای بهبودی رئیس کاخهای سلطنتی را با اتومبیل دربار بشهربانی آوردند

آقای بهبودی در محل کارش بود ولی مامورین او را پیدا کرده و برای ادای توضیحات بشهربانی هدایت نمودند ارنست پرون نیز در همان ساعت دستگیر شد.

برون سابقا معلم اعلیحضرت همایونی بوده و اکنون مدتها است که در ایران بسر می‌برد.

مستشاران امریکائی امروز کار نکردند

امروز مستشاران امریکائی که میبایستی در دوایر انتظامی انجام وظیفه کنند بعلت وقایع دیشب و نامساعد بودن وضع در محل کار خود حاضر نشدند.

مهندس زیرک‌زاده جریان دستگیری خود را شرح می‌دهد

در حدود ساعت نه صبح امروز آقای مهندس زیرک‌زاده که در وقایع دیشب دستگیر شده بود از یک تاکسی در مقابل منزل آقای مهندس رضوی پیاده شد و در حالیکه تبسمی بـر لب داشت از پله‌ها بالا رفت و در جلسه فراکسیون نهضت ملی شرکت کرد:

قبل از آنکه در جلسه شرکت نماید خبرنگار ما با ایشان روبوسی کرد و اظهار خوشوقتی نمود از اینکه میتواند دوباره ایشان را سالم به‌بیند و بعد جریان را استفسار کرد مهندس زیرک زاده که هنوز بر اثر وقایع دیشب اعصابش خسته و کوفته شده و قیافه‌اش او را متفکر نشان میداد قول داد که تمام جریان را تعریف کند و پس از آن در یکی از اطاقهای منزل مهندس رضوی واقعه را اینطور بیان کرد:

من بعدازظهر دیرور بعادت همیشه بحزب ایران رفتم در آنجا جلسه‌ای داشتیم و تا ساعت ۵ر۸ بعد از ظهر آنجا بودم ساعت ۵ر۸ بعد از ظهر به منزل خود رفتم.

(منزل آقای مهندس زیرک‌زاده در تجریش واقع است در انتهای خیابان زعفرانیه آنجا که اسفالت جاده تمام شده در سمت چپ خیابان کوچه‌ایست که اتومبیل بسختی میتواند از آن عبور کند در میان این کوچه که بیش از ۵۰ متر با خیابان اصلی زعفرانیه فاصله ندارد درب بزرک سبز رنگی است که در آنجا مهندس زیرک زاده منزل دارد.

در همین باغ که محوطه نسبتا بزرگی دارد، سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش و مهندس حقشناس وزیر راه نیز منزل دارند.

این منزل تا در ورودی کاخ سعد آباد که در خیابان پل تجریش واقع است بیش از صد متر فاصله ندارد)

مهندس زیرکزاده سپس گفت وقتی بمنزل رسیدم مشغول مطالعه روزنامه‌ها شدم و ساعت نه و ربع بود که آقای مهندس حقشناس بمنزل آمد با هم در خصوص مسائل روز صحبت کردیم حتی در خصوص اخباریکه در چند روز اخیر انتشار یافته است که کودتایی در جریان است صحبت کردیم و مدتی روی همین موضوع بحث شد ساعت نه و نیم بعدازظهر آقای سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش نیز که در همانجا سکونت دارند بمنزل آمدند ایشان معمولا شبها دیرتر از آن موقع بمنزل میآمدند اما چون آنشب دخترشان که دختر کوچک هفت ساله است از پانسیون بمنزل آمده بودند ایشان زودتر بمنزل آمد و دخترش را دیدن کرد و بعد بر سر یک میز هر سه نفر شام خوردیم با ایشان هم قدری درباره اوضاع روز صحبت کردیم ایشان اظهار کرد «من یک نگرانیهائی دارم و شهر میروم» مخصوصا در خصوص اخبار زیادیکه در این چند روز انتشار یافته با ایشان صحبت شد گفتند:

«بیهوده مرا دستپاچه نکنید من کاملا بر اوضاع مسلط هستم» اما این صحبت در چند شب اخیر میشد و ما مرتبا روی این موضوع صحبت میکردیم اختصاص به شب گذشته نداشت.

سرتیپ ریاحی تاساعت ۵ر۱۰ منزل بودند و پس از آنکه طفل ایشان بخواب رفت بشهر مراجعت کردند. ما هم چند دقیقه دیگر با هم صحبت کردیم و بعد مقارن ساعت ۱۱ رفتیم و خوابیدیم.

تختخواب من در حیاط منزل در، محوطه‌ای است که تا عمارت قدری فاصله دارد اما تختخواب مهندس حقشناس بعمارت منزل نزدیکتر است. هنوز از خواب ما چیزی نگذشته بود که در حدود ساعت ۱۲ من خودم شنیدم که چند کامیون سنگین از سراشیبی خیابان مشرف بمنزل ما میاید من از صدای کامیونها از خواب بیدار شدم. و ابتدا خیال کردم جریان عادی است و واقعه مهمی نیست و میخواستم مجددا بخواب بروم که صدای ایست قراولهای منزل را شنیدم.

مهندس زیرکزاده اضافه کرد که از طرف دولت سه نفر سرباز برای حفاظت منزل ما تعیین شده‌اند که همیشه در اطاقی نزدیک در منزل پاس میدهند من ناگاه شنیدم قراولی که در منزل پاس میداد با صدای خشن و ناراحت کننده فریاد کرد «ایست!» بعد از صدای ایست این سرباز که در سکوت عمیق شب شنیده شده یکمرتبه صدای قال و قیل و داد و فریاد شنیده شد. و بلافاصله صدای تیری را شنیدم که هوا را شکافت و مدت زیادی طول کشید تا صدای گلوله در امواج هوا محو شد

من که تا این موقع زیاده متوجه نشده و جریان را عادی تصور میکردم دانستم که جریان غیر از آنستکه تصور کرده‌ام، اوضاع غیرعادی است و باید فکری کرد. فورا از تختخواب پائین آمدم و روی لباس خود پیژاما پوشیدم و کمی جلو رفتم.

(جالب توجه اینستکه محوطه منزل مهندس زیرکزاده اصولا تاریک و اسرارآمیز است، درختان انبوه و سبزه رنک و در عین حال در هم فشرده عمارت سفید رنک وسط باغ را در میان گرفته و محیط باغ را بصورت محل نامانوس و وهم آوری در آورده‌اند)

مهندس تعریف کرد از تختخواب خود پائین آمدم و قدری جلوتر رفتم همین که به محوطه نزدیک عمارت رسیدم دیدم نور خیره‌کننده‌ای که گمان میکنم از پروژکتور اتومبیلهای جنگی و یا از یکنوع چراغ دستی جنگی بود تمام محوطه حیاط را مثل وسط روز روشن کرده است وقتی بوسط حیاط رسیدم دیدم که سرباز مسلحی مهندس حقشناس را همینطور که لباس خواب در تن دارد جلو انداخته و با خود میبرد. مهندس حقشناس قیانه ناراحتی داشت و سرباز مسلح با خشونت باو امر میکرد که هر چه زودتر برود ...

جناب سروان یکنفر دیگر را گرفتم

در همین حال که من در کنار سایه درختان بودم در یک لحظه این فکر بسرم افتاد که فرار کنم، کمی اطراف خود را نگریسته و به این موضوع فکر میکردم که متوجه شدم اولا این فکر عملی نیست و از طرف دیگر فایده‌ای ندارد زیرا مطمئنا سربازان اطراف منزل را محاصره کرده بودند بر اثر همین فکر بود که خودم را قدری پشت دیوار کشیدم اما بعد بعجله آمدم و خود را به نزدیک عمارت رساندم همین موقع سرباز مسلحی که میخواست بطرف عمارت برود بطرف من آمده و مرا گرفت و صدا کرد «جناب سروان یک نفر دیگر را هم گرفتم»، بلافاصله افسری که من توجه زیاد بدرجه او نکردم جلو آمد و گفت «شما کی هستید جواب دادم (من مهندس زیرکزاده هستم) گفت «ها! آقای زیرکزاده! ببرشان بیرون»

مرا به نزدیک در منزل بردند من دیدم که سرتاسر کوچه و خیابان اطراف منزل را عده‌ای سرباز اشغال کرده‌اند سربازها به داخل منزل هم آمده و تمام باغ را اشغال کردند. همین موقع دیدم که عده‌ای سرباز باطاق من وارد شدند.

من از آن افسر خواهش کردم که به بچه سرتیپ ریاحی آسیبی نرسانند تا متوحش نشود.

آن افسر گفت یقین داشته واژه ناخوانا مراقبش خواهیم بود.

مهندس حقشناس که زودتر از من از منزل برده بودند بخیابان رسیده بود.

در آن محوطه در میان جمع زیادی سرباز مسلح چند کامیون دیده میشد.

مرا از منزل تا خیابان پیاده بردند تا وسط خیابان که رسیدم چیز تازه‌ای دیدم.

یکنفر دیگر هم...

در اینموقع شخصی را دیدم که با زیرپیراهن و زیرشلوار در میان جمع سربازان است گویا یکی از همسایه‌های ما بود که چون صدای قیل و قال را شنیده بود آمده بود از جریان مطلع شود اما سربازها که او را دیده بودند باو مهلت ندادند که حتی پژامای خود را بپوشد او را هم توقیف کردند

این شخص افسر بود

این شخص که در همسایگی ماست افسر ارتش است و گویا سرگردی است بنام «مهمان» بمحض اینکه این شخص در منزل خود رسیده بود او را توقیف کرده و بکامیون بردند.

باغبانها هم مخالف کودتا بودند

در این ضمن من متوجه شدم که باغبان ما و باغبان همسایه را هم کشان کشان آوردند و سربازان مستحفظ منزل ما را هم توقیف کردند

من در آن میان دو کامیون دیدم من و مهندس حقشناس و آن همسایه ما و همچنین دو نفر باغبان را در یک کامیون جای دادند. من در آنجا چیز جالب دیگری ندیدم ولی مهندس حقشناس بعدا گفت که یک تانک هم آنجا دیده است.

انقال بکاخ سعدآباد

بلافاصله بعد از آنکه ما را سوار کامیون کردند یکسره مستقیما بکاخ سعدآباد بردند.

عده‌ای از سربازان در باغ منزل ما ماندند عده‌ای سرباز در کامیون بودند ولی هیچیک با ما صحبت نکردند کامیون وارد سعدآباد شد ما را در اطاق قراولخانه سعدآباد بردند

ملاقات با دکتر فاطمی

وقتی وارد اطاق شدیم دیدم آقای دکتر فاطمی وزیر امور خارجه هم آنجا است ایشان لباس در تن داشت اما کفش راحتی بپا کرده بود.

بطوریکه معلوم بود وزیر خارجه در شهر مهمان بود و تازه بمنزل رسیده بود.

سایرین هم تشریف میآورند!

چند دقیقه که گذشت افسری وارد اطاق شد و گفت آقایان همینجا تشریف داشته باشید الان سایر رفقا هم تشریف می‌آورند.

افسران کودتاچی

مهندس زیرک‌زاده اظهار داشت که آنجا در تمام این جریان فقط بک سروان، دو ستوان و چند نفر افسر جزء دیگر دیدم. دکتر فاطمی بعد گفت یک سرگرد هم در آنجا دیده و با او تماس گرفته است و اسم شخصی بنام سروان نراقی هم در این ماجرا بگوش من خورد البته این افسرها در تمام مدت با ما باحترام رفتار می‌کردند. ولی سربازها خیلی خشن بودند بطوریکه حرف هم که میزدیم ناراحت میشدند.

در این وقع ساعت یک بعد از نیمه شب بود که گفتند «برویم»

ما هم حرکت کردیم از در کاخ سعدآباد بیرون آمدیم دیدیم که دو کامیون سرباز مسلح جلو و عقب ایستاده‌اند و در کامیون دیگری یک نیمکت گذاشته‌اند ما را سوار آن کامیون کردند تا روی نیمکت بنشینیم

در ورودی کاخ سعدآباد بسیار وسیع و در مقابل آن محوطه بزرگی است که همیشه عده زیادی از سربازان گارد شاهنشاهی در آنجا پاس میدهند

بفاصله چند متر اطاقهائی در داخل کاخ وجود دارد که سربازان و افسران گارد شاهنشاهی مستحفظ کاخ منزل دارند

مهندس زیرک‌زاده ادامه داد

افسر جوان مودبی که ستوان یک بود جلو آمد و گفت شما را به باشگاه افسران می‌برم کامیون ما براه افتاد و در حالی که یک کامیون سرباز مسلح در عقب آن روان بود. ما روی نیم‌کت نشسته بودم چندمتری که از آن جا دور شدیم گفت ممکن است سردتان باشد اگر می خواهید کف کامیون بنشینید ماهم که فقط با پیژاما بودیم و سردمان شده بود از خدا خواستیم و کف کامیون نشستیم.

اما من خیال می کنم منظور آنها این بود که احیانا در راه کسی ما را نبیند.

اولین توقف بین راه

در وسط راه به نزدیکی «آتشبار» که رسیدیم کامیونها ایستادند. متوجه شدیم که یک تاکسی است یکنفر نظامی در آن نشسته و چند نفر دیگر اطراف تاکسی ایستاده بودند. سربازان به تاکسی ایست دادند و با آن شخص نظامی صحبتی کردند و بعد تاکسی رفت و ما هم براه افتادیم.

یک ماشین دیگر

بعد به ماشین دیگری برخوردیم بعد آنها کلمه‌ای گفتند که من «شقاقی» شنیدم اما در عین حالی که اصرار ندارم این کلمه را مسلما تائید کنم مثل اینکه همین کلمه را به آن اتومبیل گفتند و دور شدند.

یک تیر خالی شد

مجددا کامیونها براه افتادند تا نزدیک بیمارستان شماره ۱ ارتش رسیدیم اتومبیل دیگری رسید که یک مرتبه ما متوجه شدیم دستور استعمال اسلحه دادند و تیری هم خالی شد بعد از این زد و خورد مختصر بنزدیکی شهر رسیدیم.

ورود بشهر

وارد شهر شدیم شهر ساکت و آرام بود صدایی شنیده نمیشد مامورین سرباز و پاسبان حکومت نظامی را دیدیم که طبق معمول پاس میدادند اما با این جریان کاری نداشتند و جلوگیری کردند. کامیونها بسرعت ما را بنزدیکی ستاد ارتش بردند.

مقابل ستاد ارتش

از خیابان مخصوص گذشته و بمقابل در ورودی ستاد ارتش رسیدیم

در مقابل در ستاد ارتش جلو کامیون ما را گرفتند

صحنه این محل دیدنی و جالب بود در سکوت شب سربازان اطراف ستاد ارتش پاس میدادند. کامیونها از مقابل چند نفر از سربازان گذشتند و جریان کاملا عادی بود.

در مقابل ستاد ارتش

اما به محض اینکه در مقابل در ستاد ارتش کامیونها ایستادند برای مستحفظین، جریانی بر خلاف انتظار بود سربازان در ستاد ارتش بکامیونها ایست دادند سربازان و افسران داخل کامیونها مضطرب شدند و اضطراب شدیدی بر آنها مستولی شد.

همه از کامیونها پائین پریدند و ما را رها کرده و طرف در ستاد ارتش رفتند.

این سربازان به سربازی که در مقابل در ستاد پاس میداد صدا کردند «هیس صدا نکن» ما دیدیم که سربازان مستحفظ ستاد ارتش که ۵ یا ۶ نفر بودند تفنگهای خود را بحال حاضر باش بطرف کامیونها قراول رفتند و مهیای تیراندازی شدند

رئیس ستاد در دفتر کارش

ما دیدیم که چراغهای طبقه اول ستاد ارتش که دفتر کار رئیس ستاد است روشن است.

قرار بود ما را به باشگاه افسران ببرند وقتی متوجه شدیم که میخواهند ما را به ستاد ارتش ببرند.

پیش خود گفتیم حتما کار تمام است.

چند دقیقه‌ای طول کشید افسرها رفتند و بازگشتند و یکی از آنها گفت «این دفعه من نفهمیدم چطور شد دوباره میرویم شیران»

در قراولخانه سعدآباد

ما را دو مرتبه از همان جاده پهلوی با همان کامیونها به تجربش بردند و در همان قراولخانه جای دادند.

اول در آنجا دو نفر سرباز برای قراول آوردند بعد افسری آمد و آن قراولها را از اطاق بیرون برد و در خارج از اطاق نگاهداشت.

کمی بعد از ورود ما بآن اطاق آقای دکتر فاطمی از اطاق خارج شد دکتر فاطمی برای فضای حاجت بیرون رفت و در خارج از اطاق یک افسر عینکی که من قیافه او را ندیدم و دکتر فاطمی گفت سرکرد بوده است بگوش دکتر فاطمی چیزی گفت:

نقشه‌شان نگرفت! اول نگذاشتند بمستراح برود ولی بعد رفع ممانعت شد دکتر فاطمی وقتی برگشت باطاق آهسته بما گفت که آن افسر بمن گفت «نقشه‌شان نگرفت» این اولین خبر امیدوار کننده‌ای بود که بما رسید.

در این موقع ما گفتیم که باید بخوابیم برای خواب چکنیم.

جواب دادند در این جا که وسیله خواب نداریم الان می فرستیم از منزل دکتر فاطمی رختخواب بیاورند. رفتند و از آنجا رختخواب آوردند.

دو داستان شیرین و خوشمزه

منزل دکتر فاطمی با کاخ سعد آباد فقط یک دیوار فاصله دارد و ایشان در منزلیکه مشرف به کاخ است سکونت دارد.

لباسها را کندیم و خوابیدیم. ولی همه مضطرب بودیم و هیچ یک خوابمان نبرد در این موقع دکتر فاطمی دو داستان شیرین و خوشمزه تعریف کرد که شنیدنی بود.

ما در اطاق خوابیده بودیم یک نظامی آمد و گفت آقا حرف نزنید ما دو مرتبه ساکت ماندیم ولی خوابمان نبرد در حدود ساعت ۳ بعد از نیمه شب بود دیدم افسرها یکی یکی دور شدند و رفتند.

حتی دو افسری که مستحفظ ما بودند آنها هم رفتند.

یکساعت از آنموقع گذشت و ما دیگر افسری ندیدیم.

مهندس حقشناس ناراحت بود

در این موقع که ما ساکت در اطاق دراز کشیده بودیم مهندس حقشناس ناراحت بود و بی‌تابی میکرد مهندس حق‌شناس بر اثر یک بیماری ستون فقراتش صدمه دیده و هنوز نمی تواند به تندی راه برود.

همچنان ناراحت بود زیرا وقتی که سربازان می‌خواستند او را از منزل خود بیرون آورند یکی از سربازان با تفنگ به پشت او زده بود که تندتر راه برود در این موقع چون از درد ناراحت بود صدا کردیم و افسری آمد از او یک قرص مسکن خواستیم آن افسر رفت و قرص آورد ما که خود را بخواب زده بودیم بلند شدیم و قرص را باو دادیم.

در این موقع صدای عبور و مرور تانکها شنیده شد.

نیم ساعت این صدا ادامه داشت و از ساعت ۵ر۴ بعد سکوت برقرار شد.

فریب خورده بودند

در اینموقع سرتیپ کیانی معاون ستاد ارتش به سعدآباد آمد و گفت آقایان چرا اینجا خوابیده‌اید بلند شوید و بروید منزلهایتان و اضافه کرد این رفقای جوان ما فریبی خورده بودند یک عمل اشتباهی کردند و تمام شد یک اتومبیل جیپ حاضر بود چند نفر افسر حاضر بودند آنموقع سرتیپ به آنها دستورداد کسی حق ندارد از اینجا حرکت کند من نمیخواهم کوچکترین سر و صدائی بشود.

من با زبان فرانسه از او پرسیدم چه خبر است؟

جواب داد تمام اطراف را محاصره کرده‌ایم حسابشان را خواهیم رسید. ما از آنجا خارج شدیم اول دکتر فاطمی را بمنزلش رساندیم. ایشان هم خانمش را از منزل برداشت و بمنزل پدرزنش رفت.

دکتر فاطمی گویا از منزاش جریان را به دکتر مصدق اطلاع داد در غیبت من سربازها منزل مرا زیر و رو کرده بودند تمام اثاثیه منزل را بهم ریخته و قسمتی را نیز برده بودند. تلفن ها را کنده بودند خبریکه زیاد باعث تاسف شد این بود که سربازها با دختر کوچک سرتیپ ریاحی بدرفتادی کرده بودند که پدرت کجاست و اسلحه جلو او گرفته بودند و او را ترسانیده بودند.

باغبانها را هم کتک مفصلی زده و بعد رها کرده بودند.

آن افسری را هم که در همسایگی ما بود نگاه داشته بودند موقعی که ما در قراولخانه سعدآباد بودیم من چند نفر ناشناس را هم دیدم که با لباس خواب بآنجا آورده بودند یکی از آنها پیراهن آبی بر تن داشت صورت چاق و عینک بر چشم داشت.

چون احتمال میرفت اطراف سعد آباد زد و خورد شود ما هم سوار اتومبیلی که برای دختر سرتیب ریاحی فرستاده شده بود شدیم و دختر ایشان را بمنزل یکی از دوستانش رساندیم و خودمان بمنزل آقای نخست‌وزیر رفتیم.

ساعت ۵ر۶ صبح بود که بمنزل آقای دکتر مصدق رسیدیم آقای نخست وزیر از جریان اطلاع داشتند.

در خصوص افسری که نیمه شب به منزل نخست وزیر مراجعه کرده بود مهندس زیرک‌زاده اظهار داشت سرهنک ممتاز که مامور محافظت اطراف منزل نخست وزیر بوده است می‌بیند که افسری که سرهنک نصیری بوده با یک عده سرباز و تانک آمده و میگویند نامه‌ای برای نخست‌وزیر داریم.

سرهنک ممتاز جواب میدهد نامه بنخست‌وزیر دادن که این تشکیلات را نمی‌خواهد و بلافاصله او را توقیف مینماید.

ما چند دقیقه منزل نخست وزیر ماندیم و بعد گفتند جلسه هیات دولت است ما از آنجا خارج شدیم. من از آنجا بمنزل برادرم رفتم.

آقای مهندس زیرکزاده سپس گفت بعد اطلاع حاصل شد که بمحض اطلاع از این جریان بلافاصله ۲۶ دقیقه شبکه سربازان محافظ در تمام پایتخت گسترده شده و بر اوضاع مسلط شدند

در اینجا توضیحات مهندس زیرکزاده تمام شد.

در سعدآباد چه خبر بود؟

از اول صبح امروز از طرف فرمانداری نظامی تهران کاخ سعدآباد محاصره شده بود و تعداد زیادی تانک و افراد نظامی اطراف کاخ را احاطه کرده بود.

ساعت هفت صبح سرهنک روحانی باتفاق سر گرد افجه‌ای و سروان نوعی از طرف قوای انتظامی ماموریت یافتند که افراد گارد سلطنتی را بتهران منتقل نمایند.

سروان هدایتی مامور خلع سلاح افراد گارد بود و امروز هیچکدام از افراد گارد سلطنتی با خود اسلحه نداشتند و افرادیکه از طرف فرمانداری نظامی آنجا فرستاده شده بودند از افراد گارد و محیط کاخ مراقبت میکردند.

یکی از افراد گارد در حالی که رفقایش دور او جمع شده بودند بخبرنگار ما گفت: «اگر غیر از رفقای سرباز ما وارد محیط کاخ میشد تا پای جان برای ممانعت از ورود آنها می‌ایستادیم ولی افرادیکه ما را خلع سلاح کردند و وارد کاخ شدند همه سرباز ارتش هستند و ما هم افراد ارتش هستیم»

انتقال سربازان گارد

از ساعت هفت صبح شروع بانتقال افراد گارد شاهنشاهی به سربازخانه‌ها شد و تا ساعت ۵ر۱۱ دو کامیون از آنها به سربازخانه‌ها انتقال داده شدند و بجای آنها سربازهای دیگری از سربازخانه مامور حفاظت کاخ شدند.

دکتر فاطمی در کاخ سعدآباد

ساعت یازده و ربع صبح امروز آقای دکتر فاطمی وزیر امور خارجه که دیشب از طرف افرادیکه قصد کودتا داشتند دستگیر شده بود باتفاق دکتر سروان میرفخرائی بازپرس دادسرای فرمانداری نظامی به کاخ سعدآباد آمدند و در همان اطاقیکه دیشب باتفاق آقایان مهندس حقشناس و مهندس زیرکزاده بیتوته کرده بودند توضیحاتی به بازپرس دادند.

آقای دکتر فاطمی جریان مشروح بازداشت خود را از منزل تا اطاق سرهنک نصیری رئیس گارد شاهنشاهی برای بازپرس فرمانداری نظامی شرح داد بازپرس فرمانداری نظامی به مخبر ما گفت این بازپرسی برای تکمیل پرونده جریان کودتا است

و از آقایان مهندس حق‌شناس و مهندس زیرکزاده هم در اولین فرصت بازپرسی خواهد شد.

حضور عکاسان

مخبر بن و عکاسان جرائد از اول وقت در جلو در کاخ سعدآباد اجتماع کرده بودند ولی افراد گارد نظامی مستحفظ کاخ از ورود آنها بداخل کاخ جلوگیری میکردند ساعت یازده و ربع پس از اینکه آقای دکتر فاطمی بکاخ سعدآباد آمد بمخبرین و عکاسان اجازه داده شد وارد کاخ شوند.

تظاهرات افراد گارد سلطنتی

هنگامیکه بازپرسی از آقای دکتر فاطمی در محل اطاق سرهنک نصیری توسط بازپرس فرمانداری نظامی خاتمه یافت وزیر امور خارجه سوار اتوموبیل خودش شد که از کاخ خارج شود، جلوی در کاخ از طرف افراد خلع‌سلاح‌شده گارد سلطنتی تظاهراتی شد و دو گروهبان دائما شعارهائی میدادند

اتومبیل دکتر فاطمی در این موقع دور زد تا از در دیگر کاخ خارج شود و سرهنگ روحانی مستحفظ فعلی کاخ جلو افراد گارد آمد و آنها فرمان داد ساکت باشند و بنظامی‌های مسلح نیز گفت مواظب آنها باشند

خطاب بعکاسان

در حینی که عکاسان از در کاخ خارج میشدند افراد گارد سلطنتی با حالتی عصبانی بآنها میگفتند که اگر از ما عکس بگیرید دوربین‌هایتان را میگیریم و کتک هم خواهید خورد.

سیم‌های برق و تلفن قطع شده بود

سیم‌های برق و تلفن کاخ سعدآباد امروز همه قطع شده بود که افراد گارد و افسران با خارج ارتباط نداشته باشند ولی مقارن ظهر چون قوای انتظامی کاملا بر محیط کاخ مسلط شده بودند مامورین مشغول وصل کردن سیمهای برق و تلفن شدند

افسرانی که در کودتا شرکت داشته‌اند

سرهنگ ممتاز کیست؟

سرهنک ستاد عزت‌الله ممتاز که از عوامل موثر در عقیم گذاشتن توطئه کودتا می‌باشد در سال ۱۳۱۰ از دانشکده افسری فارغ‌التحصیل شد و پس از طی مدارج افسری دو سال قبل بدرجه سرهنگی نائل آمد.

وی تاکنون عهده‌دار پست‌های فرماندهی دسته، فرمانده گروهان دانشکده افسری، فرمانده گروهان هنگ ۲۲ پیاده لشکر لرستان، رئیس رکن دو لشکر پنج لرستان، فرمانده گردان دژبان فرمانده هنک پیاده لشکر گارد، دادستان فرمانداری نظامی راه‌آهن فرمانده تیپ مستقل کوهستانی بوده است.

سرهنک مزبور دارای نشانهای «جاوید - افتخار - پاس و لیاقت» بوده است.

سرهنک نصیری کیست؟ سرهنک نعمت‌الله نصیری در مهر ماه ۱۳۱۳ وارد دانشکده افسری شد و پس از طی مدارج در سال ۲۹ بدرجه بسرهنگی رسید.

وی تاکنون فرماندهی دسته، فرماندهی گروهان، معاونت دانشکده تکمیلی ستوانی، فرماندهی گردان مستقل، افسر دبیرستان نظام، فرمانده گردان دانشکده افسری، فرماندهی بخش دژبان، فرمانده هنگ بک یباده لشکر گارد و بالاخره فرمانده گارد مستقل شاهنشاهی را عهده‌دار بوده است.

وی دارای نشان های «لیاقت» «افتخار» «خدمت» و آجودانی شاه وده و ۱۲ مرتبه مورد تشویق قرار گرفته است.

وی تاکنون بهیچ ماموریت جنگی نرفته است.

سرهنگ آزموده

سرهنگ دوم اسکندر آزموده در سال ۱۳۱۴ فارغ‌التحصیل از دانشکده ستوانی ارتش شده و در سال ۱۳۲۳ دوره تکمیلی دانشکده را گذرانده و در سال ۱۳۲۸ بدرجه سرهنک‌دومی نائل شده است.

مشاغلی که تا کنون عهده‌دار بوده بترتیب عبارتند از فرماندهی دسته آجودان گردان، متصدی تعلیم و تربیت رکن سوم ستاد لشکر، رئیس آموزش رکن ۳، رئیس دفتر توزیع، رئیس دفتر گروهبانی و افراد وظیفه، فرمانده گردان، معاون هنک، فرمانده هنک ۱۱ پیاده تیپ مهاباد، معاون دایره اداره کارگزینی و فرماندهی هنک یکم پیاده پهلوی تیپ کوهستانی.

سرهنک آزموده دارای نشانهای «سپه» «آذرآبادگان» «افتخار » «خدمت» بوده و ده مرتبه تقدیر شده است. وی ۱۷ روز نیز در مدت خدمات ارتشی خود زندانی بوده است.

سرهنگ ناصر شاهرخ

سرهنک پیاده ستاد ناصر شاهرخ در سال ۱۳۱۵ بدرجه ستوان دومی نائل آمده و دوره‌های دانشکده تکمیلی جنگ فرانسه، دانشگاه جنگ، دوره عالی فرماندهی جنگ بلژیک را طی کرد. در سال ۱۳۳۰ بدرجه سرهنگی رسید مشاغلیکه تاکنون عهده‌دار بوده عبارتند از فرمانده دسته، فرمانده گروهان دانشکده افسری، معاون و استاد تاکتیک دانشکده افسری، استاد جغرافیای دانشکده افسری، معاون مالی دانشکده افسری، بازپرس شعبه ۲۳ اداره دادرسی ارتش کارمند شعبه رکن ۳ ستاد ارتش، رئیس دفتر رکن ۳ ستاد ارتش معاون وابسته نظامی ایران در فرانسه استاد تاریخ نظامی دانشکده افسری، استاد دانشکده اطلاعات دانشگاه جنگ رئیس شعبه ۵ رکن دوم ستاد ارتش، کارمند علی‌البدل دادگاه تجدید نظر فرمانداری نظامی تهران، معاون دادستانی فرمانداری نظامی تهران، فرمانده تیپ مستقل یکم زرهی.

وی در مدت خدمت ۸ روز زندانی بوده است نکته جالب توجه این است که افسران مزبور تقریبا همدوره بوده اند و در یک زمان بدرجه سرهنگی نائل آمده‌اند.

عده‌ای از اعضای فراکسیون سابق نهضت ملی در بالکن منزل مهندس رضوی

در اجتماع امروز نمایندگان فراکسیون نهضت ملی نمایندگان مرتبا با مراجع رسمی تماس گرفته کسب اطلاع میکردند- در عکس بالا حاج سیدجوادی هنگام کسب خبر دیده میشود

اطاق کار سرهنگ نصیری در دربار

نمایندگان اصناف و طبقات پایتخت در منزل مهندس رضوی

دکتر فاطمی در مصاحبه مطبوعاتی امروز

تلگراف بنمایندگیهای خارج

بقرار اطلاع صبح امروز از طرف وزارت امور خارجه جریان توطئه کودتا و اعلامیه دولت تلگرافی بنمایندگیهای سیاسی ایران در خارج مخابره گردید تا از کیفیت قضیه اطلاع حاصل کنند.

گفته میشود از صبح زود که این خبر توسط خبرگزاریها در دنیا منتشر شد از طرف سفراء ایران در خارج از وزارتخارجه تقاضا شده که هر چه زودتر قضیه را باطلاع آنان برسانند

قبایل

امروز در مراجع انتظامی گفته میشد که بموازات فعالیت کودتاچیان عده‌ای از قبایل نیز آهنک حرکت بتهران کرده بودند ولی پس از اطلاع از شکست کودتا به محلهای خود بازگشته‌اند.

ادارات نیمه تعطیل بود

بعضی از وزارتخانه‌ها و ادارات و موسسات دولتی بطور کلی امروز نیمه‌تعطیل بود و فعالیتی دیده نمیشد کارمندان دولت میزهای خود را ترک کرده و دور یکدیگر جمع شده و مشغول بحث در اطراف کودتا و جریانات دیگری که در کشور بوقوع پیوسته است بودند.

انعکاس در خبرگزاری‌های خارجی

امروز با اینکه یکشنبه و روز تعطیل سفارتخانه‌های خارجی در تهران بود اولیای امور سفارتخانه‌ها از اول وقت صبح مشغول کار بودند و اخبار مربوط به کودتا را کسب و بدولت های متبوع خود مخابره میکردند.

سفارتخانه‌های امریکا و شوروی بیش از سایر نمایندگیهای سیاسی خارجی مراقب جریانات امروز بودند و اعضای آنها مستقیم و غیر مستقیم کسب خبر میکردند.

از ساعت ۷ صبح امروز که ابلاغیه دولت در رادیو قرائت شد مخبرین خارجی خبر کودتا را بعنوان یک گزارش فوری و فوق‌العاده بدنیا مخابره کردند.

مخبرین در گزارشهای خود اطلاع دادند که قرار بود دیشب در تهران کودتائی برای واژگون ساختن دولت فعلی صورت بگیرد ولی بر اثر مراقبت قوای انتظامی که بدولت وفادار ماند این کودتا با شکست مواجه گردید.

خبرنگاران خارجی آنگاه متن اولین اعلامیه دولت را برای بنگاههای لندن مخابره و اظهار کردند که تصور میرود بر اثر شکست کودتاچیان دولت دکتر مصدق بیش از پیش تقویت یابد و بعلاوه نقشه توطئه‌چیان اثری در وضع دولت نداشته و قوای انتظامی حاکم بر اوضاع است.

اعلامیه‌های دیگر در پشتیبانی از دولت

امروز اعلامیه‌هائی نیز از طرف اصناف و طبقات مختلف پایتخت از جمله کمیته محلی امیریه و قلعه وزیر، کمیته محلی خیابان امیران طرفداران نهضت ملی انتشار یافته و ضمن پشتیبانی از دولت آقای دکتر مصدق مجازات کودتاچیان خواسته شده است.

دستور سفارت امریکا بکارمندان اصل چهار

مقامات سفارت امریکا در تهران بکارمندان اداره اصل چهارم بوسیله تلفن دستور دادند که بخانه‌های خود برگردند و از ماندن در خیابانها احتراز کنند.

کارمندان اداره اصل چهارم روز های یکشنبه کار میکنند و روزهای جمعه تعطیل هستند

اعضاء دربار کار نمیکردند امروز روسا و کارمندان وزارت دربار در دربار حضور یافتند و تمام دوایر و دفاتر دربار تعطیل بود.

اعلامیه حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم)

ملت ایران، مردم قهرمان تهران، بر پای خیزید و استقامت کنید بیگانگان باتکای وامانده‌ترین عمال خود بجنک ما آمده‌اند آنان با توسل باسلحه شبانه بر نهضت مقدس شما یورش آورده است. عناصر متزلزل که می‌خواهند باتکای نیرو های اجنبی و علیرغم ملت بر مملکت حکومت کنند و چون دزدان شبانه بر خانه پدر ملت هجوم میآورند باید از سر راه نهضت برداشته شوند، ملت باین عناصر زبون احتیاج ندارد. عناصر ضدملی که باتکای وعده‌های استعمار گران بروی ملت شمشیر میکشند باید بر چوبه دار بروند.

مردم قهرمان ایران. دشمن حیله‌گر با تکیه بر عناصر ضدملی که جبر تاریخ آنان را محکوم بزوال کرده شبانه بر نهضت مقدس شما هجوم آورده و بر خانه پدر ملت یورش برده است استعمارگران از دو هفته پیش وعده می‌دادند که مستقیما در نهضت امور کشور ما دخالت خواهند کرد و از پیشرفت نهضت مقدس ما جلوگیری خواهند نمود.

اینک شما مردم وطن‌پرست ایران بچشم دیدید که چگونه بیگانه و بیگانه‌پرستان مستقیما بر نهضت شما هجوم آوردند. آری مستقیما ... زیرا عناصر زبون و فاسدی که بر نهضت ما هجوم آوردند عامل مستقیم امپریالیسم و پرورده خوان نعمت آنها هستند.

این عناصر و ایادی فاسد که عمری را در خدمت بیگانه بسر آورده‌اند از مدتها پیش برای در هم شکستن نهضت مردم قهرمان ایران مشغول توطئه‌چینی بودند. آنها ابتداء مجلس شورای ملی را پایگاه خود قرار دادند و با قرار و مدار مخفیانه میخواستند نهضت را واژگون سازند هوشیاری و واقع‌بینی دکتر مصدق و پایداری مردم رشید ایران این پایگاه را بر سر آنها خراب کرد و دشمنان را از خانه ملت راند. پس از فتح درخشان ملت یگانه راه شکست ملت را در یک کودتای نظامی تشخیص دادند و بسرعت بفراهم آوردن وسایل پرداختند و ناگهان در نیمه شب دیشب چون دزدان بر شهر تهران هجوم آوردند آنها تصور کرده بودند که با این حرکت سریع خواهند توانست نهضت مقدس ما را واژگون سازند و ثمرات مبارزات سه‌ساله ما را بیغما ببرند.

دشمنان ملت ایران امروز در انتظار اعلامیه نخست‌وزیر کودتا بودند ولی آنها با نهایت شگفتی اعلامیه نخست وزیر ملت را استماع فرمودند و ازین پس جز صدای ملت صدای دیگری بگوش آنها نخواهد رسید. مردم قهرمان تهران لحظه حساس تاریخی فرا رسیده است

ملت یکبار دیگر از طرف فاسد ترین عناصر ضدملی مورد حمله قرار گرفت و چیزی نمانده بود که این عمال فرومایه نهضت مقدس ما را در قدم چرچیل قربانی سازند ملت ایران ازین خیانت بزرگ هرگز چشم نخواهد پوشید

پیروز باد نهضت مقدس ملی ما درود بر دکتر مصدق قهرمان استقلال و آزادی وطن ما مرگ بر عامل کودتای مفتضح ۲۵ مرداد. نیروی سوم نیروی خلاقه ملت پیروز است هیئت اجرائیه حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) و کمیته ایالتی سازمان جوانان

دو نفر دیگر هم توقیف شدند

امروز سرگرد پولاد دژ افسر شهربانی نیز توقیف شد و مامورین نظامی می‌گفتند که وی نیز در جریان کودتا دست داشته است.

بعد از ظهر امروز شخص دیگری نیز بنام اشتری توسط مامورین کار آگاهی دستگیر شد.

امروز از طرف اداره کارآگاهی بکلیه ماموران دستور داده شد که بعد از ظهر هر چه زودتر باداره بیایند. چون قرار

نخست‌وزیری زاهدی؟

امروز بدنبال شایعاتی که در باره نامه تسلیمی سرهنگ نصیری فرمانده گارد شاهنشاهی از طرف دربار بنخست‌وزیر انتشار بافت شایع شد که علاوه بر صدور فرمان عزل دکتر مصدق، فرمان نخست وزیری بنام سرلشکر زاهدی نیز صادر شده و وی اعضای کابینه خود را تعیین کرده بود.

سرلشگر زاهدی ادعا کرد که نخست‌وزیر قانونی ایرانست

تهران – اسوشیتدپرس – در همان موقع که مصدق بیمار و فرتوت کودتای نظامی را خرد میکرد سرلشگر زاهدی طی نامه‌ای در یک محل مخفی در شمال تهران در اختیار خبرنگاران گذاشته شد صریحا ادعا کرد که نخست وزیر قانونی ایران میباشد

در این نامه خاطر نشان شده بود که بر طبق فرمانی که روز پنج شنبه گذشته بامضای شاه رسیده سرلشکر زاهدی بسمت نخست‌وزیر جدید ایران تعیین گردیده است:

عکسهائی از فرمان شاه نیز دائر بنخست وزیری سرلشگر زاهدی در اختیار خبرنگاران گذاشته شده است

بیسیم ستاد ارتش

از اول وقت صبح امروز یک دستگاه بیسیم سیار ارتشی جنب اطاق سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش مرتبا با خاج در تماس بود و پیوسته گزارشهای خارج را گرفته و باطلاع رئیس ستاد میرسانید.

تانک شرمن

روبروی شهربانی کل کشور از ساعت ۳ بعد از نیمه شب گذشته چهار تانک شرمن مستقر گردید.

عده‌ای سرباز مسلح نیز در اطراف شهربانی مراقب اوضاع بودند.

اظهارات رئیس کارآگاهی

امروز خبرنگار ما از آقای سرهنک امیر هوشنگ نادری رئیس اداره کارآگاهی شهربانی راجع بوقایع دیشب سئوال کردند رئیس کارآگاهی گفت: از چندی قبل نطفه کودتا توسط کودتاچیان بسته شده بود و گزارشهائی مرتبا در این خصوص بما میرسید. کودتای آنها بطور حتم و مسلم کودتای نظامی بود در این چند روز اخیر پیوسته سرهنک نصیری رئیس گارد شاهنشاهی بین رامسر و تهران رفت و آمد میکرد دیروز من خودم پیوسته سرهنک نصیری را تعقیب می‌کردم تا اینکه حقیقت قضیه مسلم گردید و او را توقیف کردیم

قطع تلفن و برق

رئیس کارآگاهی سپس اضافه کرد.

دیشب کودتاچیان ابتدا قسمت جنوب شهر را از برق و تلفن محروم کردند.

سرهنک آزموده با تهدید فیوز تلفن‌های جنوب شهر را از محل پاسگاه تلفن روبروی سید نصرالدین بتهدید می‌گیرد و ارتباط قسمت جنوب را قطع می‌کند.

همچنین کودتاچیان برق‌های نقاط حساس شهر را قطع کرده بودند.

خلع سلاح مامورین انتظامی

وی گفت توطئه کنندگان ابتدا مامورین کلانتری ۱ و کلانتری تجریش را خلع سلاح کردند و کلیه پاسبانان و افسران مامور در کلانتری مزبور دست شان از کار کوتاه شده بود

گزارش توقیف سرتیپ کیانی

سرهنک نادری در خصوص چگونگی شروع کودتا اظهار داشت:

از گوشه و کنار همان طور که گفتم خبر داشتیم و من مرتبا مراقب بودم ولی دیشب ابتدا موقعیکه متوجه عدم بازگشت سرتیپ کیانی شدیم بطور قطع و مسلم فهمیدیم که شروع بانجام مقصود خود کرده‌اند سرتیپ کیانی برای بازرسی مامورین گارد شاهنشاهی رفته بود ولی او را توقیف کرده بودند

حرکت قبایل و عشایر بمرکز

آقای سرهنگ نادری در خصوص شایعه حرکت عده‌ای از افراد ایلات و عشایر بمرکز اظهار داشتند.

سرهنگ آزموده

ارنست پرون

سروان عزیزی

بهبودی

من در این خصوص هنوز اطلاع قطعی نمی‌توانم بشما بدهم ولی این موضوع چندان بعید بنظر نمی‌رسد بعدا ممکن است اطلاع صحیح در دسترس جراید بگذاریم البته دولت طی اعلامیه رسمی مرتبا مردم را در جریان خواهد گذاشت.

در تعقیب عده‌ای دیگر

رئیس کارآگاهی سپس اضافه کرد. ما با کمال جدیت مشغول دستگیری کلیه عاملین توطئه کودتا هستیم و بطور قطع عده‌ای دیگر هم دستگیر خواهند شد. در میان این عده قطعا چند تن افسر ارتش اعم از بازنشسته یا حاضر بخدمت هستند.

بنده از تحقیقاتی که از بازداشت شدگان بعمل آمده است اطلاعی ندارم ولی تصور میکنم کسانیکه بازداشت شده‌اند در توطئه کم و بیش دخالت داشته‌اند.

در تعقیب سرلشکر زاهدی

یک مقام مطلع درباره شرکت سرلشکر زاهدی در جریان توطئه بخبرنگار ما اظهار داشت.

بطور حتم سرلشکر زاهدی در این توطئه کودتا دست داشته است و مامورین فرمانداری نظامی بزودی مشارالیه را توقیف خواهند کرد ولی هنوز دسترسی بمشارالیه پیدا نشده است همچنین چند نفر دیگر از کارمندان عالیرتبه دربار تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.

بالای دار میفهمی! دیشب کودتاچیان موقعیکه وزیر امور خارجه را دستگیر کردند وزیر خارجه گفت «مرا کجا می‌برید» آنها در جواب گفتند. «ساعت پنج صبح بالای دار می‌فهمی ترا کجا میبریم».

امروز همه جا صحبت از چگونگی مجازات کودتاچیان بود:

طبق ماده ۴ قانون حکومت نظامی «کسانی که در زمان حکومت نظامی علیه امنیت عمومی و دولت مشروطه عملا قیام کنند و جرم آنها در دادگاه مدلل شده باشد محکوم بمرک خواهند شد»

بنابراین عمل کلیه کودتاچیان مشمول این قانون و مجازات باحتمال قوی اعدام دسته‌جمعی است

فوق‌العاده بسوی آینده

امروز بعدازظهر روزنامه شجاعت که صبحها بجای بسوی آینده منتشر می‌شود فوق‌العاده ای انتشار داد و نوشت که «قرار بود سرلشکر زاهدی نخست وزیر و سرلشگر باتمانقلیچ رئیس ستاد ارتش شوند و شاه صبح امروز جریان را طی پیامی باطلاع مردم برساند»

افراد خلع سلاح شده گارد سلطنتی در جلوی کاخ سعدآباد دست بتظاهرات زدند