پرچم/سال یکم/شمارهٔ یکم/چه بسیار دشوارها که بآسانی پیش رفته
چه بسیار دشوارها که بآسانی پیش رفته
کسانی میگویند: این راه که شما پیش گرفتهاید راه بسیار دوریست. میگویم: همانا که نیک نیندیشیدهاید، و خواست ما را نمیدانید. ما میگوییم: جهانیان باید معنی راست زندگی را بشناسند، و بآیین خرد زندگی کنند، و برای اینکار یکراه بیشتر نیست: باید معنی زندگی را روشن گردانیم، گمراهیها را براندازیم، خردها را بتکان آوریم، یک آیین بخردانه بنیاد گزاریم، باید آمیغها را باز نماییم، خردمندان و پاکدلان را از دور و نزدیک با خود همدست گردانیم. اینست راه و جز این نیست.
برخی میگویند: پیش نرود. میگویم: آن اندیشه پست شما است. دیگران میگویند: کار بسیار دشواریست. میگویم: چه بسیار دشوارها که باسانی پیش رفته، بویژه در کاریکه خواست خدا پشتیبان است. میگویند: از نکوهشها که بشاعران و صوفیان میکنید، و از خوردهها که به کیشها میگیرید بسیاری میرنجند.
میگویم: ما را از رنجش آنان چه باکست؟!. آنان اگر بخرد و پاکدرون بودندی از آمیغها نرنجیدندی، و چون نیستند چه بهتر که برنجند و از ما کناره جویند.