هاتف اصفهانی (مقطعات)/گفت فیاض خان والا شان
ظاهر
گفت فیاض خان والا شان | خنجر آن خدیو نیکو نام | |||||
آن بود بحر و بحر بی پایان | این نهنگ و نهنگ خون آشام | |||||
باد آن را ز لطف حق دائم | باد این را زیمن بخت مدام | |||||
خون بدخواه نامراد خضاب | سینهی خصم کج نهاد نیام |