هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/دریغ از حاجی ابراهیم آن دانای روشندل
ظاهر
دریغ از حاجی ابراهیم آن دانای روشندل | که زاد از مادر ایام با ایمان و دین توام | |||||
دریغ و درد از آن شمع سحر خیزان که بود او را | دلی پر آتش از ترس خدا و دیدهی پرنم | |||||
هزار افسوس از آن نخل برومند ثمرپرور | که در باغ جهانش قامت از باد اجل شد خم | |||||
گرفتش دل ازین تنگ آشیان و طایر روحش | به عزم گلشن فردوس بال شوق زد برهم | |||||
روان شد جانب گلزار جنت زین جهان و شد | روان از دیدهی احباب سیل خون ازین ماتم | |||||
چو بیرون رفت از غمخانهی دنیای دون و شد | به عشرتخانهی فردوس اعلی با دلی خرم | |||||
دبیر خامه هاتف پی تاریخ فوت او | رقم زد: شد به جنت حاجی ابراهیم از عالم |