هاتف اصفهانی (ماده تاریخ‌ها)/آه که از جور چرخ، وز ستم روزگار

از ویکی‌نبشته
هاتف اصفهانی (ماده تاریخ‌ها) از هاتف اصفهانی
(آه که از جور چرخ، وز ستم روزگار)
  آه که از جور چرخ، وز ستم روزگار خسرو ملک وجود، شد به دیار عدم  
  آه که برچیده شد زود ز بزم جهان مسند شهبازخان خان جمیل الشیم  
  رفت امیر زمان تاج اعاظم که بود معدن عز و شرف منبع جود و کرم  
  نخل بلندش که بود سرو ریاض جهان خم شد و از پا فتاد زین فلک پشت خم  
  دیده‌ی ایام ریخت از غم او سیل خون بر سر عالم فشاند ماتم او خاک غم  
  چون ز غم آباد دهر یافت ملالت نهاد در روضات جنان با دل خرم قدم  
  خامه‌ی هاتف نوشت از پی تاریخ او آه ز دنیا برفت صاحب سیف و قلم