پرش به محتوا

نیرنگستان/تفأل، نفوس، مروا، مرغوا

از ویکی‌نبشته

تفأل، نفوس، مروا، مرغوا

 

پاشنه ‌های کفش که جلو هم جفت بشود صاحبش پولدار می‌شود.

دود بسوی کسی برود پولدار است.

اول روز یا اول ماه یا اول سال از کسی پول دشت بکنند که دستش خوب باشد تا آخر پولدار خواهند بود.

میلاب قلیان بیفتد پول گیر کشندهٔ قلیان می‌آید بشرط آنکه میلاب را از کوزه بیرون بیاورد، سرش را ببوسد و دوباره سر جایش بگذارد. هر کس ندانسته لباس وارونه بپوشد پول گیرش می‌آید.

پشت لباس مرد که تا بخورد پول گیرش میآبد.

پشت مرد که بزنند و گرد بلند بشود نان خودش را می‌تواند در بیاورد.

بشقاب که سه تا قطار بشود مهمان می‌آید، اگر ظرف کوچکی پهلویش باشد بچه هم همراه دارد.

تفاله چائی که در استکان راست بایستد مهمان می‌آید.

تکه که از دهن بیفتد مهمان میآید، قلیان که صدا بدهد و جرقه بپراند مهمان میآید.

آب سلام بکند (در هنگام ریختن روی خودش برگردد و صدا بدهد) مهمان میآید.

روی کوزه که عرق میکند مهمان میآید. آب یا لقمه بیخ گلو بجهد سوقاتی میخورند.

لیوان آب برگردد روشنائی است.

سیگار که از یکطرف آتش بگیرد زن خوب گیر کشنده آن میآید.

آینه بخت عروس بشکند یکی از عروس با داماد خواهد مرد.

زن و خانه و اسب خوشقدم و بد قدم دارد.

از میان دو نفر زن رد بشوند کار آدم گراته میافته.

زن شوهر دار اگر سفره بدزدد شوهرش میمیرد.

زن اگر تو خزانهٔ حمام سرش را ببافد هوو سرش میآید.

دختر چادر سیاهش را وارونه سرش کند بختش باز میشود.

دختری که پدر دارد اگر گیسش را توی خانه باز کند بد یمن است، از میان گلهٔ گوسفند یا از زیر طناب قطار شتر رد شوند فقر میآورد.

هر کس در خانه بد قدم منزل بکند یا ناخوش و گرفتار میشود و یا میمیرد.

هرگاه مسافر ناپاک در اتومبیل باشد اتومبیل خراب میشود «پنجر میشود».

ایستاده شلوار بپوشند فقر میآورد.

هرگاه ابر بشکل شتر بشود در آنسال وبا خواهد آمد.

گرهٔ هر چیزی خود بخود باز بشود خوب است و اسباب کارگشائی است.

تار عنکبوت که مثل نخ صاف باشد علامت اینست که سفری میآید.

مسافر که از خانه بیرون میرود اگر پیرزن موسرخ جلو او درآید بد آیند است.

آتشتازی توی خانه بیفتد در آنجا عروسی میشود.

ستارهٔ دنباله دار آمد و نیامد دارد، ممکن است خوش یمن و یا بد یمن باشد.

چنباتمه توی درگاه بنشینند بهتان خواهند خورد برای رفع آن باید بدر طرف خود تف انداخت.

مرد که بزک بکند بزندان خواهد افتاد.

ابر سیاه رگبار میآورد و زود میایستد در صورتیکه ابر خاکستری بارانش پشت بند دارد[۱].

تیغه های قیچی که باز بماند یا بهم بزنند دعوا میشود.

پول یا دسته کلید که بهم بزنند دعوا میشود.

قیچی بدست کسی بدهند با آنشخص بد خواهند شد.

دو تا کفش رویهم سوار بشود صاحبش راه دور میرود.

چاقو بکسی هدیه بدهند رشته دوستی را میبرد.

کلاه را نباید وارونه بزمین گذاشت صاحبش میمیرد.

خرد کردن کاغذ و کهنه با قیچی فقر میآورد.

ظرف بلور یا چینی بشکند نباید دلچرکین شد چون قضا بلا بوده است.

دمر آب خوردن عقل را کم میکند[۲].

چند نفر دور هم نشسته اند نباید سرشماری کرد از عدهٔ آنها کم میشود.

در مبال آواز بخوانند دیوانه میشوند.

سر برهنه در مبال بروند دیوانه میشوند.

توی خمره آواز بخوانند دیوانه میشوند[۳].

در بازی تخته نرد طاس که از دست بیفتد نشان باخت است.

افتادن شاه در شطرنج نشان مات شدن است.

هر کس چهل روز گوشت نخورد دیوانه میشود.

آشپز که غذا را شور بکند دلش شوهر میخواهد.

سر غذا جلوی کسی تواضع بکنند قرضدار میشوند.

هر کس سفره زیاد نان خرد بکند بچه زیاد پیدا میکند.

رخت زرد آمد نیامد دارد ولی لباس سفید، سبز و مشکی خوش آیند است.

رختدان، میز و مجری وقتیکه خشک میشود و صدا میکند آوارگی میآورد.

کیسهٔ حمام را بصورت بکشند آبرو میریزد.

اگر کسی شانهٔ دیگری را بسرش بزند بین آنها سردی تولید میشود و از چشم او میافتد.

از آدم خسیس چیز خوراکی بدزدند و بخورند هیچوفت ناخوش نخواهند شد.

از توشهٔ راه مسافر چیزی بدزدند زود بر میگردد.

از آدم خسیس که پول بگیرند باید آنرا مایهٔ ته کیسه کرد تا همیشه پولدار باشند.

اگر کسی کاغذ بنویسد و پائین آنرا نچیند زنش میمیرد.

جاروب بکسی بزنند از عمرش کم میشود باید از سر آن شکست.

نی قلیان بکسی بزنند لاغر میشود[۴].

بنا که اجاق بسازد آواره میشود.

کفشدوز اگر دو کفش را به اندازه درست بکند زنش میمیرد.

هر کس کتاب امیر ارسلان و الف لیل را بخواند الاخون ولاخون میشود.

دست زیر تخته کرسی بزنند (رنگ بگیرند) باران میآید.

اگر شکارچی از جگر شکاری که زده بزن آبستن بدهد دستش بسته میشود و دیگر نمیتواند شکار بزند.

«. و بسلاحنامهٔ بهرام اندر چنین گفته است که چون تیغ از نیام بر کشند از وی ناله آید علامت خون ریختن بود و چون تیغ خود از نیام برآید علامت جنگ، و چون تیغ برهنه پیش کودک هفت روز بنهند آن کودک دلاور بر آید[۵]

«و مرد دیدار نیکو را چهار خاصیت است، یکی آنک روز خجسته کند بر بیننده، و دیگر آنک عیش خوش گرداند و سه دیگر آنک بجوانمردی و مروت راه دهد چهارم آنک بمال و جاه زیادت کند.[۶]»

اگر کسی که قبر خودش را دستور بدهد که بسازد عمرش زیاد میشود.

اگر کسی بانی ساختمان مسجدی بشود و آنرا تمام بکند زود میمیرد[۷].


  1. از ابر سیاه مترس و مرد تپه ریش
    از ابر سفید بترس و مرد کوسه ریش.
  2. مثل: شخصی دمرو از جوی آب میخورد کسی باو گفت اینطور آب نخور عقلت کم میشود او پرسید عقل چیست آنمرد در جواب گفت: هیع با شما نبودم.
  3. خمره صدا را خوب میکند. اصطلاح: یارو تو خمره میخواند.
  4. اصطلاح: آنقدر لاغر است میل نی قلیان.
  5. نوروزنامه ص ۳۸.
  6. نوروزنامه ص ۷۲–۷۱.
  7. بهمین جهت هر کس که مسجدی میسازد گوشه‌ای از آن را ناتمام میگذارد.