نادره ایام حکیم عمر خیام/رباعیات خیام/مرغی دیدم نشسته بر باره طوس

از ویکی‌نبشته

۳۵۱ – ۱۷۴ کم – ۱۸۱ رز

  مرغی دیدم نشسته بر بارهٔ طوس، در پیش نهاده کلّهٔ کیکاوس،  
  با کلّه همیگفت که «افسوس افسوس... کو بانگ جرسها و چه شد نالهٔ کوس؟!»