معایب الرجال/بخش سه/صفحه ۷۸

از ویکی‌نبشته
  1. بانو از من چه تقصیر و ابا و امتناعی دیده بودید که مرا باید بیرون کنی و او را صیغه نمائی
  2. منکه اصرارم بیشتر از خود شما بود در صیغه نمودن او گفت اخر پدرسوخته راضی نمیشد
  3. در بودن شما قاه قاه خندیده و گفتم شنیده بودم که عذر بدتر از گناه را لیکن ندیده بودم
  4. حال دیدم چه‌قدر شبیه است این حکایت به حکایت ان اقا و غلامش حکایت
  5. شخصی غلامی داشت روزی اقا از جلو و غلام از عقب به پشت بام میرفتند در حین
  6. رفتن غلام انگشتی به اقا رساند اقا متغیر گشته گفت ای غلام پدرسوخته چرا چنین
  7. کردی غلام از ترس و واهمه خواست عذری بیاورد عرض کرد ببخشید
  8. نفهمیدم و اشتباه کردم بخیالم رسید که بی بی است و این عذر
  9. در اینجا خیلی مناسبت داشت چون اسم کمینه نیز بی بی است
  10. اندکی با تو بگفتم غم دل ترسیدم
  11. که دل ازرده شوی ورنه سخن بسیار است
  12. قدتم الکتاب بعون الملک
  13. الوهاب و السلام