معایب الرجال/بخش سه/صفحه ۳۲
ظاهر
< معایب الرجال | بخش سه
- در باطن و ظاهر شقاوت و سفاهت را پیشه کند و همیشه در اندیشه بد باشد با قلب دغل
- و باطن پر مکر و حیل در جهل مرشد ابوجهل و در عصیان و طغیان مرید شیطان در شرب
- مدام و تمام ایام در استعمال چرس و بنک بی نام و ننک نه از خلق شرمی و نه از
- خالق آزرمی کاهی از راه شعبده و حیل به شیطنت و تَزویر بر خَلق چنین مینماید که پای
- خود را بر فلک و مظاهر ملک کذارد و با جبرئل امین همنشین و با اسرافیل همسر و قرین
- کردد و دمی قدمی بصدق و صفا بر ندارد و کامی بهیچ ایام بکام دوستان نپوید یکدم
- نزند مکر از برای کارهای بد و یکقدم نرود مکر از برای خود عمر عزیز کرانمایه و ایام لزیز
- بلند پایه را در سیف و شتاءِ در حیف و فنا صرف کارهای زشت در میخانه و کنشت
- از پی معشوق و می نغمات چنک و نی شبی بروز و روزی بشب ارد و ایام خود
- به بطالت و غفلت کذراند و این قصیده مخمس درباره این قبیل اشخاص کفته شده
- لموألفها
- این مردهای بیهنر بی ننک و نام و در بدر کفتار ایشان بی اسر کردار ایشان پرخطر
- زنها از ایشان خون جکر
- خالق از ایشان سال و مه هرکز ندیده جز کنه ائین و دین جمله تبه یکمرده زین صد زنده به
- اینان بوند از بد بتر
- فِسق و فجوری کارشان و زرد و بالی بارشان پیوسته شیطان یارشان بر نیکوان ازارشان
- هستند همچون خوک و خر