مسعود سعد سلمان (قطعات)/گفتم تو مرا مرثیت کنی
ظاهر
گفتم تو مرا مرثیت کنی | خویشان مرا تعزیت کنی | |||||
فرزند مرا چون برادران | در هر هنری تربیت کنی | |||||
یابی به جهان عمر تا که قاف | تا قاف پر از قافیت کنی | |||||
شاهان جهان را به مدحها | هر جنس بسی تهنیت کنی | |||||
جان را و روان را به فضل و عقل | تیمار کشی تقویت کنی | |||||
اعمال خرد را ز طبع و دل | ترتیب همی تمشیت کنی | |||||
میدان سخن را به نظم و نثر | پر بارهی نیکو شیت کنی | |||||
در عالم دانش به سعی فهم | طاعت همه بیمعصیت کنی | |||||
کی بود گمانم کز این جهان | بیزاد به رفتن نیت کنی |