مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۶/جلسهٔ ۱۴۳
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
سال هفتم – شماره ۱۸۱۴
۱شنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۳۰
دوره شانزدهم مجلس شورای ملی
شماره مسلسل ۱۴۳
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه ۱۴۳
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۱شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۰ نشست ۱۴۳
فهرست مطالب:
- ۱ - طرح صورتمجلس
- ۲ - بیانات قبل از دستور - آقایان کشاورز صدر و محمدعلی مسعودی
- ۳ - تصویب صورتمجلس
- ۴ - طرح و تصویب برنامه و ابراز رای اعتماد به دولت آقای دکتر مصدق نخستوزیر
- ۵ - ختم جلسه به عنوان تنفس
مجلس ساعت نه و سی و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید
- طرح صورتمجلس
[ویرایش]۱ـ طرح صورت مجلس
رئیس ـ صورت غائبین جلسه قبل قرائت بشود. (بشرح زیر قرائت شد):
غائبین با اجازه: آقایان: پالیزی – طباطبائی – کوراوغلی – سالار - سنندجی - فقیهزاده – دولت آبادی.
غائبین بی اجازه: آقایان: خاکباز – محمودی – قبادیان – منصف – خزیمه – علم – قهرمان – ابریشم کار – تولیت – اقبال – شهاب خسروانی – دکتر سید امامی – عماد تربتی – محسن طاهری – رضوی پیراسته – افشار صادقی – شکرانی – مرتضی حکمت – دکتر علوی – نصرتیان.
دیرآمدگان با اجازه: آقایان: دکتر بقایی – حسن مکرم.
دیرآمدگان بی اجازه: آقایان حسن اکبر – امیر افشاری – هراتی – عزیز اعظم زنگنه. نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ آقای دکتر جلالی.
دکتر جلالی ـ بنده میخواستم عرض کنم قریب ۱۲ روز قبل بود که زلزلهای در لاریجان آمد، با تذکرات زیادی که ما به دولت چه در مجلس و چه در خارج دادیم توجهی نشدهاست. بنده پریروز رفتن آنجا تمام مناطق و منازل خراب شدهاست مردم در وضع خیلی بدی زندگی میکنند (صحیح است) تمنی داریم یک توجهی بشود چون محصلین در حیاط زیر باران تحصیل میکنند این صورت خوشی ندارد باید یک وضعی یک صورتی به اینکار داده بشود (صحیح است).
رئیس ـ آقای شوشتری راجع به صورت مجلس است.
شوشتری ـ یک کلمه در صورت مجلس هست که (و به فقر) بمقر نوشته شده این را خواهش میکنم اصلاح بشود.
رئیس ـ اصلاح بشود آقای ناصر ذوالفقاری
ناصر ذوالفقاری ـ بنده عرضم راجع به حادثهای است که در زنجان اتفاق افتاد یعنی در نتیجه نزول تگرگ و جاری شدن سیل در حدود هفتاد خانه خراب شده و عده زیادی بیخانمان شده و از هستی ساقط شدهاند البته خود اهالی کمکهای موثری کردهاند از دولت و شیر خورشید سرخ هم تقاضا میکنم که کمکهای لازم را بفرمایند (صحیح است – احسنت).
رئیس ـ دیگر نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد)
ـ بیانات قبل از دستور ـ آقایان: کشاورز صدر – محمد علی مسعودی
[ویرایش]۲ـ بیانات قبل از دستور ـ آقایان: کشاورز صدر – محمد علی مسعودی.
رئیس ـ سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند. آقای کشاورز صدر.
کشاورز صدر ـ ما و عدهای از آقایان برای اینکه در برنامه آقای دکتر مصدق نخستوزیر صحبت بکنیم دیشب آمدیم به مجلس و بنده ساعت ۶ بعد از ظهر دیروز که آمدم نوبه بنده چهارمین موافق شد آقایان عدهای بودند آمدند که شش نفر خوابیدیم در مجلس و نوبه بنده چهارمین موافق شد و طبعا نخواهد رسید به بنده و بنابراین قبل از دستور اسم نوشتم که مطالبی که لازم به نظرم میآمد در اینجا به عرض آقایان محترم برسانم.
فرامرزی ـ صورت جلسه تصویب شد؟
رئیس ـ صورت جلسه خیر، الان سه نفر کم است برای رای (صحیح است). وقتی عده کافی شد تصویب میشود، بفرمایید آقای کشاورز صدر.
کشاورز صدر ـ آقایان نمایندگان محترم در دوره ۸ ساله، ده ساله دمکراسی جدید بصیرت و اطلاع دارند و آگاه هستند که همیشه یک تشنجاتی یک تحریکات خارجی در این مملکت مانع از اجرای اصلاحات و پیشرفت امور بودهاست ناچار و با کمال تاسف باید بعرض آقایان محترم برسانم شاید مورد تصدیق هم باشد که بعضی از دولتها هم با خوب از عهده کار برنیامدهاند یا مسامحه یا تعلل کردهاند که بر بدبینی و عدم رضایت عمومی افزودهاند تمام آقایان نمایندگان و افراد مردم وقتی مواجه میشوند با هم میگویند ایکاش یک دولتی باشد که مورد اعتماد عموم و مجری اصلاحات باشد و تذکر همین مطلب موجب شد که جناب آقای جمال امامی در جلسه خصوصی به آخرین دوا توسل جستند و خوشبختانه نمایندگان محترم مجلس شورای ملی هم حسن استقبال کردند با کف زدن این پیشنهاد جناب آقای امامی را پذیرفتند دولت جناب آقای دکتر مصدق خوشبختانه بصورت خوبی تشکیل شد و برنامه خودش را خیلی خوب منقح تقدیم مجلس کرد یکی از دوستان بنده جناب آقای تیمورتاش حالا در سرسرای مجلس میفرمودند که یکی از محاسن دولت آقای دکتر مصدق این است که یک برنامه عریض و طویلی تحویل مردم ندادند و دو موضوع را در برنامه خودشان ذکر فرمودند یکی اجرای ملی شدن نفت و دیگری اصلاح قانون انتخابات که یکی اجرای قانون است و دیگری هم آمال و آرزوی تمام نمایندگان و ملت ایران است. اما راجع به ماده اول برنامه دولت به نظر بنده همانطور که آقایان محترم با حسن استقبال و از صمیم قلب جناب آقای دکتر مصدق را مامور تشکیل دولت کردند و جناب آقای دکتر هم از خود گذشتگی کردند و قبول کار فرمودند میبایستی ما هم که جزء ملت ایران هستیم منتهی به نام نماینده اینجا نشستهایم تا سر حد امکان و تا پای جان برای اجرای این برنامهای که آقای دکتر تقدیم مجلس شورای ملی کردهاند کوشش و سعی بکنیم مشکلات و اخلالهائی که از طرف خارج و داخل در کار برنامه دولت میشود همه مان به سهم خودمان جلوگیری بکنیم و مانع بشویم و تنها قناعت نکنیم به نشستن در اینجا و رای دادن زیرا همه آقایان میدانند که این دولت دولتی است که از مردم و ملت برخاسته از توی محل مجلس شورای ملی رشیدترین نمایند گان مجلس با کمال ضعف مزاجی که داشت برای خدمت به مملکت کمر خدمت بست. بنابراین ما اخلاقا و صرفنظر از تمام مسائل یک وظیفهای داریم و جناب آقای دکتر مصدق را الان نماینده مجلس شورای ملی میدانیم که مامور این کار شدهاند وظیفه مان این است که هر کدام نسبت تبلیغاتی که در خارج میشود، نسبت به زود و سر وقت در مجلس حاضر شدن. لوایح دولت را زود اصلاح کردن و تصویب کردن، بودجه مملکت را کمک به دولت کردن و برای اینکه زواید بودجه را بزنند و آنچه به نفع ملت ایران است به تصویب برسد و امثال ذلک کمک بکنیم تا این مرد بتواند این کشتی شکستهای که ۸ سال است چکش و پتک برای شکستن او زدند به آن و یکی از ناخدایان بفکر تعمیر این کشتی نبودهاست. بتواند به ساحل برساند من روزنامه اطلاعات را دیشب که در مجلس خوابیده بودم میخواندم و این مسائل را دقت کردم و دیدم این اقدام برجسته مجلس شورای ملی و مجلس سنای ایران که به منزله پاره کردن زنجیر اسارت و بدبختی بود در تمام دنیا حسن قبول پیدا کرده و همه مردم ملت ایران را تجلیل و تکریم کردهاند. این روزنامههای آمریکا و جراید آمریکائیان اشخاصی بودند که به ما میگفتند هزار فامیل و کسانیکه دلشان نمیخواهد اصلاحات در مملکتشان بشود و به عبارت آخری ما را یک ملت عقب افتاده و غیر رسیدی معرفی میکردند همینها برای یک عرض اندام، برای یک قیام ملی اینطور راجع به ما اظهار نظر میکنند که با اجازه نمایندگان محترم چند سطری از آنرا میخوانم: روزنامه نیویورک تایمز که سرمقاله دوم خود را به وقایع اخیر ایران و پافشاری ملت این کشور در راه ملی کردن نفت اختصاص داده و نماینده افکار ملت آمریکا میباشد مینوسید: مسئله ملی شدن نفت ایران و اقدام دولت ایران را بزرگترین حادثه جهان در سال ۱۹۵۱ باید خواند. البته ما کار نداریم که مبدا و منشا، اختلافات انگلیس و ایران از چه وقت و چه زمانی شروع شدهاست ولی باید تصریح کنیم که انگلیسها تا چندی قبل نهضت ملی مردم ایران را شوخی تصور میکردند و باز دنباله آن اضافه میکند ولی با کمال تاسف و تحیر باید گفت که هنوز بسیاری از مقامات و مردم انگلستان و حتی گروهی از روزنامه نگاران و مامورین عالی رتبه دولتی و طبقات به اصطلاح چیز فهم آن کشور مملکت ایران را در ردیف سودان یا سومالی و گینه جدید تصویر میکردند و هنگام بحث از حوادث اخیر ایران طوری نام آن کشور را به زبان میاورند که گویی از میراث محرز مسلم امپراطوری گذشته خود صحبت میکنند. مضحک است که در قرن بیستم (این را خیلی توجه بفرمایید این جمله را که نماینده یعنی بیان ملت آمریکا، ملت آمریکاست گوش کنید) مضحک است که در قرن بیستم که قرن آزادی و دموکراسی است انگلیسها صحبت از پیاده کردن نیرو در ایران و ارسال ناوگان جنگی به آبهای آن کشور میکنند. بدینوسیله سعی دارند از یک جنبش ملی وسایل زور و تهدید تو خالی جلوگیری کنند. این همان روزنامهای بودکه مینوشت ملت ایران و مجلس ایران برای اصلاحات حاضر نیست با یک قیام، با یک با یک اراده شما خودتان را رشید ترین ملتها و دولتهای آسیا به دنیا معرفی کردید. باز اشاره میکند ک جای شگفتی است که مقامات و کارشناسان انگلیسی تاکید میکنند که ایرانی استعداد فنی و مالی ندارد که این منابع نفت خود را اداره کند اگر واقعا این مطلب و ادعا حقیقت داشته باشد (این را توجه کنید) پس مردم آمریکا در زمانی که علیه استعمار چیان امپراطوری انگلیس قیام کرده بودند حتی استعداد تشکیل دولت و حکومت نداشتند. ملاحظه بفرمایید برای این اقدام برجسته شما نمایندکان شریف ملت ایران، ملت آمریکا و جراید و افکار آمریکا این جور درباره شما قضاوت میکنند. بنابراین محیط دنیا و اوضاع عمومی عالم به ما کمک میکنند و از حرف حق ما پشتیبانی میکنند و خوشبختانه دولتی هم بر سر کار است که قهرمان تصویب این امر در رای آن دولت قرار گرفتهاست. برای ما هم هیچگونه توهم نیست که این مرد یعنی آقای مصدق السلطنه که در راس دولت قرار گرفتهاند تا پای جان خودش برای اجرای نظر ملت ایران ایستادهاست (اسلامی ـ از نمایندگان مجلس مصر که به افتخار ایران در مجلس کف زدهاند تشکر کنید). بنده از نمایندکان مجلس مصر و از کلیه جراید دنیا در هر کوشهای از دنیا باشند که از این حق ما تمجید و تعریف و حمایت کردهاند تشکر میکنم ملت ایران تشکر مینکند. آقای اسلامی (احسنت) اما مطلب دیگر، این اشکالاتی که در کار ما میکنند اخیرا در پارهای از جراید و منابع تبلیغ ارگان شرکت غاصب نفت جنوب، شرکت سابق غاصب نفت جنوب یک مسائلی بر خلاف وجدان راجع به عشایر ما نوشتهاند و اینجور خواستهاند وانمود کنند که این شرکت منحلهٔ غاصب میتواند در عشایر ما رخنه و نفوذی بکند و بدینوسیله در کشور ما ناراحتی و اغتشاش بوجود بیاورد. (غضنفری ـ بسیار غلط کردند) غافل از آنکه وطن پرست ترین افراد این مملکت عشایر و ایلات این کشورند (صحیح است) همین مرزدارانی هستند که به شهادت تاریخ در مواقع مختلف تا پای جان خود ایستادهاند و از حقوق ملت ایران دفاع کردهاند من به آن روزنامه نویسی که این مطلب را نوشتهاست اعلام میکنم تا بداند که مشت محکم عشایر وطن پرست ایران دهن او و محرکش را خورد خواهد کرد...
رئیس ـ آقای کشاورز صدر وقتتان گذشتهاست.
کشاورز صدر ـ جناب آقای صدرزاده نوبتشان را به بنده مرحمت کردند (صدرزاده ـ بلی). بنابراین بنده اگر خلاف سنت پارلمانی نبود از آقای شوشتری و آقایان استدعا میکردم که به این برنامه رای بدهند برنامهای که کوچک و بزرگ ایرانی، خرد و کلان ملت ایران از صمیم قلب رای دادهاست و ما هم رای خواهیم داد دلیلش این است که قبلا به ملی شدن رای دادیم. بدیهی است باجرایش هم رای خواهیم داد بدون گفتگو رای میدهیم ولی چون این هم مخالف سنت پارلمانی است و هم خود آقای نخستوزیر که از همه دمکرات تر هستند میل دارند که مخالف و موافق تذکراتش را بدهد از این پیشنهاد خودداری میکنم با این مقدمات خواستم به آقایان عرض کنم که در این مملکت آنتریک و تحریک خارجی در کار است ما باید بیدار باشیم وبه این دولت کمک بکنیم به نظر بنده افراد این دولت تماما مردمان وطن پرستی هستند که وطن پرستی آنها محل شبه و تردید نیست نهایت بعضیها اشتعال وطن پرستی در سینه آنها هست و بعضیها وطن پرستی محافظه کاری هستند در وطن پرستی هیچکدام تردید نیست بنده موقع را مغتنم میشمارم و از جناب آقای کاظمی وزیر خارجه دولت آقای دکتر مصدق که در وزارت خارجه یک تحولی بوجود آوردهاند تشکر میکنم ملاحظه فرمودهاید دلیل بارز اینکه تمام ایرانیها وطن پرست هستند تمام افراد این مملکت از مستخدم دولت گرفته تا کارگر و کشاورز کاسب و تاجر و مالک وطن پرست هستند این است که وقتی یک دولتی در راس یک کاری قرار میگیرد و یک وزیری میخواهد به نفع مملکت از وجود اعضای خودش و افراد مملکت استفاده کند حداکثر استفاده قابل اسکان است چرا؟ همین دولتها بود و همین مامورین خارجی چطور دولت دکتر مصدق که تشکیل شد و آقای کاظمی در راس وزارت خارجه قرار گرفت آقای انتظام که مرد وطن پرستی است و سفیر کبیر ایران آمریکا این اعلامیهها را به نفع ملت ایران صادر کردند آقای انتظام در آمریکا و آقای سفیر کبیر ایران در لندن از این اعلامیه و مصاحبه که حفظ حقوق ملت ایران را متضن بود استفاده کردند دادند و گفتند این است که بر بنده فرض است آقای کاظمی از جنابعالی تشکر کنم و جنابعالی را ملت ایران تقدیر میکند بروید و بقیه کارها را هم بخواست خدا اصلاح کنید. اما ماده دوم برنامه دولت موضوع انتخابات اصلاح قانون انتخابات است تمام این آقایانی که در این مجلس نشستهاند از این قانون دلشان خون است و ناراضی هستند میگویند باید این قانون اصلاح بشود هیچکس تردیدی در اصلاح قانون انتخابات ندارد منتهی سلیقهها مختلف است یکی میگوید قانون انتخابات این شکل بشود یکی میگوید اینجور بشود و من جناب آقای دکتر مصدق را بسیار تقدیر میکنم که در موقع طرح برنامه خودشان فرمودند که اصلاح قانون انتخابات حق تهیه اش را هم من با مشورت مجلسین و با نظر نمایندگان میخواهم اقدام بکنم و این چیزی است که خواسته خود نمایندگان و خواسته مردم است بنابراین دو ماده بیشتر نیست و بنده امیدوارم که مجلس شورای ملی و نمایندکان محترم با دقت نظر دقیق وبصیرتی که باوضاع فعلی ما دارند باتفاق آرا دولت را پشتیبانی بکنند تا دولت بتواند بر مشکلات خارجی و داخلی فائق شود. آقای فقیهزاده از بنده تقاضا کردهاند که به عرض آقایان برسانم و دولت را مستحضر سازم که در بلوک راوندوافشار قزوین و چند دهکده دچار تگرگ شده و بکلی محصول سر درختی و تمام حاصلشان از بین رفتهاست و رعایا در شرف مهاجرت از این دهات هستند از جناب آقای دکتر مصدق و وزرای محترم خواهشمندم در این موضوع امر به تحقیق بفرمایند و یک ترتیبی بدهند که جلوگیری از مهاجرت و بدبختی این رعایا بشود مطلب دیگری هم راجع به جلوگیری و مبارزه با مالاریا فرمودهاند که تذکر بدهم بنده خودم به همین درد مبتلا هستم. نقاطی هست که اگر برای مبارزه با مالاریا دیر بروند نتیجه نمیگیرند دیروز بنده از صبح تا ساعت ۱۱ یا در وزارت بهداری بودم یا در اداره کل بهداشت متاسفانه ملاحظه کردم به اینکه بعضی از کارکنان سابق بهداری که به مقاماتی نرسیدهاند دلسردند و اشکال تراشی میکنند. اقای دکتر مهرا هم اظهار علاقه به انجام کار میکردند و معاون وزارت بهداری هم بیچاره چهار مرتبه به وزارت بهداری رفت و سوابق را برداشت و به اداره کل بهداشت آمد و من از ایشان تشکر میکنم ولی متاسفانه دستگاه اداره بهداشت درست نیست دلیلش هم این است که در این قسمت یک ادارهای از طرف برنامهاست و یک اداره از طرف وزارت بهداری باید یا برنامه را ضمیمه این اداره کل بهداشت کنند یا اداره کل بهداشت را ضمیمه این اداره کل بهداشت کنند یا اداره کل بهداشت را ضمیمه آنجا بکنند (نورالدین امامی بهتر این است که هر دورا منحل کنند تا مردم راحت شوند) از آقایان استدعا میکنم وزارت بهداری توجهی به این امر بکند و اگر بفوریت وسایل لازم به قزوین یا خرم آباد برای مبارزه نفرستند تا ۲۰ روز دیگر پشه مالاریا همه را آلوده و مبتلا میکند (صحیح است) (نورالدین امامی – هر دو را منحل کنند مردم راحت شوند چون پول میگیرند کار نمیکنند) بنده به عرایضم خاتم میدهم اگر این عرایض را به عنوان قبل از دستور عرض کردم برای این بود همانطوری که حضور آقایان عرض کرم دیشب با اینکه اینجا خوابیده بودم و در برنامه دولت اسم نوشتم دیدم نوبت به من نمیرسد عرایض خودم را ختم میکنم و با ز عرض میکنم که ملت ایران برای حفظ حقوق خودش محتاج بقیم نیست و خودش خوب تشخیص میدهد و برای حفظ حقوق خود بزرگ و کوچک این مملکت زن و مرد این مملکت دولت و مجلس این مملکت کفن میپوشند و در مقابل صفوف معارض حقوق ملت ایران میایستند (احسنت).
رئیس ـ آقای محمدعلی مسعودی.
محمدعلی مسعودی ـ بنده دیشب اینجا آمدم که به عنوان موافق در برنامه دوات اسم بنویسم و فرصتی پیدا شود و مطالبی که به نظر بنده رسیده تذکر بدهیم با اینکه شب اینجا ماندم متاسفانه دیدم که در نفر ششم و هفتم قرار گرفتم و صحبت کردن مقدور نیست این بود که از قبل از دستور استفاده کردم و خواستم تذکراتی که به نظرم میرسد بعرض جناب آقای نخستوزیر و هیات دولت برسانم و تقاضا بکنم که راجع به دو موضوع که مورد توجه عموم نمایندگان و ملت ایران است توجه خاصی بفرمایند یکی موضوع قانون انتخابات و قانون انجمن شهر است قانون انجمن شهر در دوره گذشته بصورتی تصویب شد که نظر مردم را کاملا تامین نکرد خوشبختانه در مجلس سنا طرحی تهیه شده که در آنجا دو ماده قانون فعلی انجمن شهر را اصلاح کردند که یکی دادن حق رای به باسوادها و دیگر انتخاب شهردار از بین اعضای انجمن شهر است بنده تقاضایم از جناب آقای دکتر مصدق و جناب آقای وزیر کشور که ایشان هم از شخصتهای برجسته این کشورند و خدماتی در گذشته به کشور کردهاند در خدمات لشگریشان که بنده نمیخواهم اینجا ذکر نمایم ولی باید بدانند افتخاری که نصیب دولت جناب آقای دکتر مصدق و شخص ایشان در لایحه انتخابات میشود کمتر از آن خدمات نیست بلکه بزرگترین خدمت و افتخار برای این دولت خواهد بود بنده بسیار خوشوقتم که شخص جناب آقای دکتر مصدق خودشان از کسانی بودند که همیشه جزو برنامه کارشان لایحه انتخاب با سوادها بوده ولی آنروز بنده در مجلس دیدم که از مجلس تقاضا کردند که کمیسیونی تشکیل شود به عنوان مشورت (آصف ـ تقاضای بسیار خوبی است) عرض کنم نظر جنابعالی این است ولی نظر بنده این استکه مجلس یک مقرراتی دارد و آئین نامهای دارد و کمیسیونهایی در مجلس هست که دولت وقتی لوایحش را به مجلس میآورد به این کمیسیونها رجوع میشود (آصف ـ منافی نیست) مجلس و نمایندگان هم که در کمیسیونها انتخاب شدهاند سوابقی در این کار دارند و بهتر همان است که از راه همین کمیسیون عمل شود بعلاوه آنکه دولت آقای منصور خیال میکنم با مشورت خود جناب آقای دکتر مصدق لایحهای به مجلس آوردند و آن لایحه در کمیسیون کشور مطرح شد و دولت بعدی هم آمد و آقای وزیر کشورش آن لایحه را قبول کرد و موادش هم در آنجا خوانده شد و تصویب گردید خیال میکنم اگر آن لایحه را که با مشورت خود جناب آقای دکتر مصدق تنظیم شده یک مروری بفرمایند و جناب آقای وزیر کشور هم خودشان مطالعه کنند و لایحه را قبول کنند این ساده ترین راه است والا اگر ما بخواهیم بیاییم باز کمیسیونهای مشورتی تشکیل بدهیم. ۵ – ۶ ماه طول میکشد و با این وضعی که ما داریم معلوم نیست که تا ۵ – ۶ ماه دیگر چه بشود و چه نظریاتی پیش بیاید (فرامرزی ـ آقای مسعودی وضعی نداریم چه وضعی داریم؟) خوب بالاخره چون این کار خیر است به عقیده بنده عجله نمودن در این کار صواب دارد (صحیح است) و جناب آقای دکتر مصدق فرمودند که در وزارت کشور کمیسیونی تشکیل شده که در آنجا حق رای را برای باسوادها قائل شدهاند ولی برای شهرها بنده نمیدانم که چطور میشود اصلا در دنیای امروز قانون اختصاصی وضع کرد (صحیح است) یعنی بیاییم و به یک عدهای بگوییم که شما نمایندگان را با رای باسوادها انتخاب بکنید و یک عده با بیسوادی به نظر بنده ضرور و زیان اینکار این خواهد بود که آن شهرستانها و آن مناطقی که افرادش به نسبت شهرها کمتر مردمان با سواد دارد در همان حال باقی میماند در صورتیکه یکی از نظریات کسانی که طرفدار این قانون هستند این است که فرهنگ در کشور تعمیم پیدا کند و توجه به فرهنگ همه جا بشود دولت و وکیل مجلس هر دو دنبال کار مردم میروند و آن سیستم غلط سابق از بین میرود از جناب آقای دکتر مصدق و آقای وزیر کشور هیچکس این انتظار را ندارد و هیچیک از افراد ملت ایران این انتظار را ندارد که امتیازی برای اهالی شهرها قائل شوند و برای شهرستانها یک نظر خاصی بگیرند خود جنابعالی مکرر در پشت همین تریبون فرمودهاید که تا انتخاب وکیل از راه و رسم فعلی خارج نشود و نمایندگان ملت با آرائی که دانسته و فهمیده میدهند به مجلس نیایند ما مجلس واقعی نداریم و یقینا حالا هم معتقد به این نظر هستند و ملت ایران هم معتقد به این نظر است بنا براین انتظار بنده و همکاران مجلس ما این استکه جنابعالی و جناب آقای وزیر کشور دقت بیشتری بفرمایید و حتما هر چه زودتر شاید همین حالا یا دو روز بعد پشت تریبون تشریف بیاورید و آن لایحه آقای منصور را قبول بفرمایید و کمیسیون کشور هم گزارش تهیه بکند و به مجلس بیاورند اینکار تصویب بشود (امینی ـ اگر حالا مطرح است رایبدهیم) شما که از طرفدارهای اولیه بودید گمان نمیکنم حالا عدول کرده باشید اما موضوع دیگر که به نظر بنده مهم است و جناب آقای دکتر مصدق در برنامه شان در این قسمت اشارهای نفرمودهاند و خیال میکنم آن هم چون خیلی بدیهی ابودهاست اشاره نشده موضوع بحرین است که مسلما مورد نظر شخص رئیس دولت و جناب آقای کاظمی بوده و هست. موضوع بحرین مطلبی است که بطور قطع مورد توجه عموم آقایان نمایندگان ملت است (صحیح است) و حقیقتا عجیب است در دنیای امروز که ضعیف ترین دولتهای مشرق توانستهاند تمامیت ارضی و مصونیت مرزهای خود را با استقامت و پافشاری احراز نمایند. دولتهای ایران بنا بر سستی و رخوتی که در دستگاه وزارت خارجه ما حکومت میکند از استرداد خاکهای مسلم خود با مروز و فردا قائل میشود و سیاست تهاون و تغافل را پیشه خوئ میسازد. جناب آقای دکتر مصدق من هیچگاه فراموش نمیکنم مدیر حبل المتین کلکته که پیشوای مطبوعات این است در سرلوحه روزنامه خود دایم مینوشت رجال دولت تا خشونت مقدس بکار نیاید و نزاکت منحوس از بین نرود روزگار ایرانی سیاه خواهد بود تا این سیاست حقیقت نباشد محالست که از رجال کاری از پیش برود. بنده حقیقت بدون مداهنه عرض میکنم این خشونت مقدس در وجود جنابعالی بوده و امتحان دادهاید و خوشبختانه در وجود جناب آقای کاظمی هم هست و امیدوارم که در این قسمت هم توجه مخصوصی بفرمایید چون به نظر ما و به نظر مردم ایران و همینطور شخص شما، بحرین با جزیره هنگام فرقی ندارد، اگر نظر مبارک باشد بمحض الغای کاپیتولاسیون قشون ایران جزیره هنگام را تصرف کرد. در آن موقع این جزیره دست انگلیس بود و یک کتی جنگی انگلیسی هم همیشه در اینجا لنگر انداخته بود و بوسیله عمال انگلیسی اداره میشد در زمان اعلحضرت فقید هم وقتی رفتند و خواستند این جزیره را تصرف کنند مطابق معمول تهدیداتی شد ولی چون عزم و اراده داشتند، رفتند و گرفتند و بیرق انگلیس را هم پایین آوردند و در سه روز هم آن کشی از آنجا رفت و مامورین انگلیسی ۰جزیره هنگام را تخلیه کردند، ه نظر ما بحرین هیچ فرقی با جزیره هنگام ندارد. باز بنده نظرم هست که جزیره با سعید بود که در آنجا هم انگلیسها یک دستگاهی داشتند و مامورین انگلیسی آنجا بودند. یکی از افسران جوان بحریه رفت آنجا در حین گشت نیرو پیاده کردند و بیرق انگلیسها را پایین آوردند. خیال میکنم انیکار در زمان وزارتخارجه جناب آقای کاظمی بود. بنابراین یک موضوعی که حقیقت دنیا معترف است که جز خاک ایران بوده و هست، خیال میکنم که با آن خشونت مقدس که عرض کردم شما موفق شوید که انشا الله بخواست خدا این موضوع را هم حل بکنید. بنده پرونده اینکار را یک قسمتش را مطالعه کردهام اسنادو مدارک زیادی هست که از جمله سندی در آنجا بنده دیدم که وزیر خارجه وقت انگلیس صریحا به دربار ایران مینویسد که همینکه نیروی بحری شما به چند کشتی جنگی رسید، ما اینجا را تخلیه میکنیم و تحویل شما میدهیم (شوشتری ـ همین کلمه مزخرف بوده) بنابراین مقصود بنده این است که پرونده بحرین بخوبی حاکی است که این خاک مسلم ایران بوده و در دنیای امروز هم نمیشود با اوضاع و احوال کنونی یک قطعه خاک مملکت ما را از ما مجزا بکنند. آزاد ـ مجزا نشدهاست آقا جزو خاک ایران است.
شوشتری ـ صحیح است مثل حضرت عبدالعظیم است مثل ورامین است. محمدعلی مسعودی آقای آزاد تعصب من از شما شدیدتر است من نمیخواهم در اینجا عوام فریبی بکنم، بنده میخواهم موضوع را اینجا بگویم.
آزاد ـ تو از زبان اجنبیها در اینجا حرف میزنی خجالت بکش بیا پایین سی سال است اینجا پدر ملت را در آوردید کسی حرف نزد نفت ثروت مملکت را دادید بردند.
محمدعلی مسعودی ـ بنده به شما چه بگویم بنده دارم میگویم اینطور گفتند.
آزاد ـ من میگویم مال این است شما به من پرخاش میکنید؟
رئیس ـ آقای آزاد ساکت باشید.
محمدعلی مسعودی ـ من کی به شما پرخاش کردم، شما دارید پرخاش میکنید من گفتم بحرین جز خاک ایران است و گفتم که کوچکترین دولتها تمامیت ارضی شان را ممالک بزرگ دنیا محترم شمردند و میدارند و ما از جناب آقای دکتر مصدق تقاضامان این است که اینکار را هم تمام بکنند. نظایرش را هم گفتم که بحرین با هنگام برای ما فرقی ندارد. گفتم بزور از ما گرفتهاند، مگر نگرفتهاند؟ (آزاد -نخیر نگرفتهاند) در هر حال این دو موضوع بود که بنده خواستم توجه جناب آقای دکتر مصدق به این دو موضوع جلب بکنم البته مطالب دیگری هست یکی موضوع لولهکشی تهران است که میخواستم توجه جناب آقای وزیر کشور را که خودشان هم در سنا عضو آن کمیسیون بودند و زحمت زیادی کشیدند جلب کنم و تذکر بدهم که لایحه اش هم در کمیسیون کشور تصویب شده و در دستور مجلس است موضوع دیگری که میخواستم عرض کنم ساختمان خانه برای کارگران است جناب آقای دکتر مصدق که وعده هم فرمودید به این کارگرها که اینها آمدند و یک اقداماتی هم برای اینها وزارت کار کرد و زمینهایی هم برای اینها خرید و شروع کرد به ساختمان یک قسمتی از خانهها ولی بعد متوقف ماند در دنیای متمدن امروز شما به بینید هر کارگری از حداقل لوازم بهرهمند شده و آن عبارت از خانه و مسکن و غذا و بهداشت است. مردم ایران انتظاردارند که جنابعالی دنبال اینکار را بگیرید و این افتخار هم نصیب سرکار بشود بنده یک سوالی هم از آقای وزیر جنگ کرده بودم.
رئیس ـ راجع به این موضوع نوشتهاند که برای جواب حاضرند.
محمدعلی مسعودی ـ پس اجازه بفرمایید بنده سوال را طرح بکنم.
رئیس ـ نوشتهاند بعد جواب میدهند، حالا باید وارد دستور شویم
- تصویب صورت مجلس
[ویرایش]۳ـ تصویب صورت مجلس
رئیس ـ چون عده کافی است و اعتراضی هم به صورت مجلس نبود صورت مجلس تصویب میشود
- طرح و تصویب برنامه دولت و ابراز رای اعتماد به دولت آقای دکتر مصدق نخستوزیر
[ویرایش]۴ـ طرح و تصویب برنامه دولت و ابراز رای اعتماد به دولت آقای دکتر مصدق نخستوزیر
تصمیم قانونی دایر بهابراز رایاعتماد به دولت جناب آقای دکتر محمد مصدق نخستوزیر اردیبهشت ۱۳۳۰
رئیس ـ وارد دستور میشویم. برنامه دولت مطرح است آقای نخستوزیر فرمایشی دارید، بفرمائید.
نخستوزیر ـ اشخاصی که به عنوان مخالف با این دولت اسم نویسی کردهاند آقای شوشتری و آقای امامی اهری هستند و یک ده دیگر که ۲۱ نفر میشوند.
آقای آشتیانیزاده – آقای حاذقی – صدرزاده – کشاورز صدر – محمد علی مسعودی – دکتر معظمی – مخبر فرهمند – دکتر طاهری – نبوی – اردلان – نورالدین امامی – فرهودی – معد – کهبد – گرگانی – دکتر جلالی – دکتر مصباحزاده – فقیهزاده – سالار – بهزادی – اسلامی – موقر – گودرزی – ینها همه به موافقت با دولت اسم نویسی کردهاند (جمعی از نمایندگان ـ همه موافقند اسم نوشتهاند ولی همه موافقند) بنده میخواستم عرض کنم که یا هیاتی وقتی که یک رویهای را گرفت و یک مدتی ادامه داد و از آن رویه استفادهای نکرد باید آن رویه را ترک کند و یک رویه دیگری را اختیار کند. شاید در این رویه ثانوی بتواند کار مفیدی بکند (صحیح است) تاکنون معمول مجلس شورای مالی این بوده که در برنامه دولت عده زیادی اسم نویسی بکنند و چندین جلسه وقت مجلس شورای ملی را در واقع اشتغال کنند و بعد از مدت مدیدی هم دولت استعفا بدهد و برود و مذاکراتی که راجع به برنامه میشود به هیچوجه منتج به نتیجهای نشود. این رویه گذشته ماست. آیا بهتر نیست که ما این رویه را ترک بکنیم و یک رویه دیگری را بگیریم؟ و آن رویه به نظر بنده این است که بنده وقتیکه نوکر این مردم هستم شما هم از این مردم هستید نوکر شما هم هستم بنابراین من کاری نمیکنم که شما با من مخالفت کنید یا آنکه از اوامر شما خودداری نمیکنم که شما در این اظهار موافقت بکنید و یک تذکراتی بدهید (صحیح است) من عرض میکنم که ما وزرا در نخستوزیری در وزارتخانهها برای هر ساعت حاضر هستیم بجای اینکه آقایان این تذکراتی که در اینجا میفرمایند تشریف بیاورند آنجا بفرمایند چون مذاکراتیکه در جلسه میشود یک قسمت مربوط به عملیات گذشتهاست که دولتهای قبل کردهاند و یک کارهایی کردهاند که موافق نظریات آقایان نبوده خود بنده اینکارها را اگر بقدر آقایان ندانم از آقایان هم کمتر اطلاع ندارم (صحیح است) و میدانم که کارهای گذشته چکارهایی بوده که خوب نبوده و پیرامون آنکارها نمیروم و راجع به آینده هم اگر بخواهید تذکراتی بدهید در این جلسه بنده این تذکرات جلسات مجلس شورای ملی را به هیچوجه عملی نمیدانم بنده از آقایان استدعا میکنم که تشریف بیاورید در نخستوزیری این تذکراتی که اینجا میخواهید بدهید همانجا بنشینید و عملی کنید. (احسنت – احسنت) اگر شما اینکار را کردید میتوانید رفع بدبختی این مملکت را بکنید (صحیح است) و اگر این کار را نکردید و آمدید تمام وقت خود را به حرف گذرانیدند خدا شاهد است که شما نمیتوانید باین مملکت کوچکترین خدمتی بکنید (صحیح است) من رفتم زندان در این زندان مرکزی ۴۰۰ – ۵۰۰ نفر در آنجا هستند که شاید آنها اگر محکوم میشدند اینقدر آنجا نمیماندند (در این وقع حال تاثری به آقای نخستوزیر دست داد) الان اینها آنجا در یک وضعیت بسیار بدی هستند که شما حقیقتا باید خجالت بکشید در این مملکت که یک چنین وضعی در زندان شما حکمفرماست شما بیایید یک کار عملی بکنید بیایید یک وضعیتی درست بکنید برای این مملکت که اوضاع مردم بهتر بشود شما تشریف ببرید این دارالمجانین باشند بیایید یک کاری بکنید از این حرفها بگذرید بیایید به نخستوزیری پیشنهاد بدهید با ما کمک بکنید. بیایید بروید این بدبختیها را رفع بکنید والله خدا شاهد است که شایسته این مملکت نیست که مردم در این وضعیت باشند و شما بیایید همه اش بحرف وقت را بگذرانید هیچ شایسته نیست ما در این برنامه خودمان دو ماده داریم یکی مسئله نفت است و یکی مسئله انتخابات است ما چیزی ننوشتهایم که شما در اینجا در واقع اظهار نظر بکنید و وقت مجلس شورای ملی گرفته شود ما دو مسئله حیاتی پیشنهاد کردیم که گمان میکنم با این دو مسئله حیاتی هیچکس مخالف نیست همه موافقند دیگر صحبت برای کی؟ بخرج کی میخواهید بدهید اگر کار میخواهید همین الان بفرمایید برویم یک کارهای اساسی با هم بکنیم چرا وقت خودتان را اینجا صرف میکنید ما که واقعا برای خدمت به شما از صمیم قلب حاضر شدیم و میخواهیم تا پای جان هم بایستم از حرف چه فایده اگر شما میخواهید یک کارهایی بکنید که پهلوی موکلینتان روسفید بشوید البته در عمل باید بکنید نه حرف ما وقتی که با رای شما مخالفت نداریم، وقتیکه میگوییم مجلس شورای ملی باید با دولت همکاری بکند و دولت با مجلس همکاری بکند دیگر موافقت و مخالفتی در کار نیست (صحیح است) همه یک عده اینجا هستند که برای خدمت به این مملکت حاضر شدهاند ما اگر قانون انتخابات را پیشنهاد کردیم و گفتیم که مجلس شورای ملی باید در این کار شرکت بکند برای این بودهاست که کاری با تصویب مجلس شورای ملی تمام بشود مگر بنده نمیدانم علت اینکه آن پیشنهاد در این مجلس گذشت چه بود؟ در اوایل دوره همین دوره آقای منصور حسب الامر ملوکانه آمدند به منزل من گفتند شما پیشنهاد قانون انتخابات تان را بدهید بنده پیشنهاد قانون خودم را دادم و آن این بود که بلوکات یعنی حوزه بلوکات در حوزه شهرها تفکیک بشود یعنی در شهرها اشخاص باسواد در بلوکات اشخاص بیسواد و باسواد رای بدهند و بیسواد شهر هم در حومه رای بدهد که آنها هم از حق رای محروم نشوند این نظریاتی بود که بنده دادم به آقای منصور بعد این لایحه را برای اینکه از مجلس بگذرد تغییر دادند آن که من نوشته بودم عملی بود. البته آن نمایندگانی که حقیقتا مطمئن نیستند که از رای با سوادها استفاده کنند و وارد مجلس بشوند هرگز به لایحه باسوادها رای نمیدهند بنابراین آن لایحهای که من ونوشته بودم و عملی بود در وزارت کشور بردند غیر عملی کردند در آن نوشتند که باید تمام رای دهندگان باسواد باشند آقایان اگر این لایحه میگذشت علت اینکه الان ۱۱ ماه است از کمیسیون کشور بیرون نیامده چیست؟ آخر اگر شما میگویید که اشخاص باسواد رای بدهند این لایحه را وقتی آوردند به مجلس باید بفوریت آن رای بدهند چرا یازده ماه معوق ماندهاست من استدعا میکنم آن چیزی که عملی هست بکنید ما و شما که یک نظریات غیر عملی نمیخواهیم داشته باشیم ما میخواهیم یک کاری بکنیم من عقیدهام این است که اگر در این مجلس ۷۰ نفر نماینده انتخاب شده از طرف باسوادها وارد بشود جناب آقای مسعودی به از این است که این لایحه تا آخر دوره در اینجا بماند و منتج به تصویب نشود خواهشمندم از آن چیزهایی که عملی نیست جنابعالی هم صرف نظر بفرمایید با بنده موافقت بفرمایید که یک کار عملی بکنیم بنده استدعا میکنم آقایان وقت خودشان را برای برنامه خیلی مشغول نکنند خیلی زحمت به خودشان ندهند من عرض میکنم چه تذکراتی میخواهید به دولت بدهید ما حاضریم که از این ساعت با شما برویم در هیات وزیران آنچه را که شما نظر دارید در آنجا همان ساعت عملی بکنیم و اگر عملی نمیشود به شما عرض میکنیم که عملی نمیشود از این جهت بنده نمیخواهم عرض کنم رای بدهید یا ندهید تکلیف دولت و برنامه را امروز معین بفرمایید (صحیح است) و یک لایحهای هم ما پیشنهاد کردیم برای این زندانیان سیاسی این از راه خیرات و مبرات از راه خیر نوع بشر این لایحه را تصویب بکنید که ما اینها را از این زندان بیرون بیاوریم نمیدانید اینها چه حالی در آن زندان دارند والله خدا شاهد است اگر میرفتید میدیدید که چه حالی در آنجا دارند چه جور زندگی میکنند هرگز راضی نمیشدید که یک دقیقه هم در آنجا بمانند این لایحه را استدعا میکنم امروز بگذرانید چون ما حق نداریم بقید سه فوریت پیشنهاد کنیم آقایان این لایحه را بعنوان طرح قانونی امضا بفرمایند که زودتر امروز از مجلس بگذرد عرض دیگر بنده این است که اینکار نفت آقا هر قدر که تاخیر شود برای مملکت ضرر است (صحیح است) بنده بکرات عرض کردم که روزی سیصد هزار لیره حداقل به علت ایران ضرر میخورد و این پول امروز در دست کمپانی است و ما چقدر وضع مالیه مان معطل است (صحیح است) پس شما هر قدر نمایندگان خودتان را آن ۵ نفر را زودتر معین بفرمایید این بصلاح مملکت است (صحیح است) استدعا میکنم ۵ نفر از اشخاصی که مور توجه جامعه باشند از اشخاصیکه مورد توجه خودتان باشند هر چه زودتر آنرا هم معین امروز تعیین بفرمایید که ما در کار شرکت نفت تاخیر نکنیم و زودتر تکلیف مملکت و ملت را معلوم کنیم (صحیح است احسنت).
رئیس ـ بطوریکه بنده استنباط کردم امروز مجلس شورای ملی خودش مصمم بود نظرش را نسبت به دولت آقای دکتر مصدق ابراز کند و تصور نمیکنم که نظر داشتند که اطاله کلام بدهند دو نفر هم بیشتر مخالف اسم ننوشتهاند یکی آقای امامی اهری است که حالا توضیحی خواهند داد. آقای امامی اهری.
امامی اهری ـ توضیحی که لازم است به عرض آقایان برسانم این است که پس از تقدیم برنامه دولت فراکسیون اتحاد که بنده هم افتخار عضویت آنرا دارم با موتلفین خودش تصمیم بر موافقت با دولت گرفت و بنده را هم فراکسیون اتحاد مامور اعلام موافقت خودش با دولت کرده بود متنهی وقتی بنده دیشب ساعت ۸ آمدم در مجلس بیتوته کنم قبلا چند نفر آقایان اینجا تشریف داشتند دیدم وقتی بمن نمیرسد که موافقت فراکسیون اتحاد را به عرض برسانم دیدم ستون موافقین گرفته شدهاست و خوشبختانه مخالفین به غیر از جناب آقای شوشتری که ایشان هم مطلعم که فقط روی اصول و یک کلیاتی اظهاراتی دارند بنده برای اینکه بتوانم ماموریت خودم را از طرف فراکسیون انجام بدهم و اظهاراتی را که لازم است بعرض برسانم در ستون مخالف اسم نوشتم و الا نه تنها آقایان اعضای فراکسیون اتحاد موافقند خود بنده هم غیر از اظهار موافقت با دولت جنابعالی و برنامهای که تقدیم کردهاید چیزی نداشتم و روی همین اصل هم بنده پس میگیرم و جنبه مخالفت نداشتم منظورم اعلام موافقت بود منتهی به عنوان مخالف مشروط و با این جریاناتی که فرمودید بنده بطور کلی مخالفتم را پس میگیرم و اعلام میکنم که فراکسیون اتحاد با این برنامه حضرتعالی کاملا موافق بوده و تمام مجلس حداکثر پشتیبانی را از حضرتعالی و دولت حضرتعالی خواهند کرد.
رئیس ـ بنابراین یک مخالف بیشتر نمیماند آن آقای شوشتری است آقای شوشتری بفرمایید.
شوشتری ـ بسم الله الرحمن الرحیم بنده مخالفت خودم را این یک مرتبه با اینکه احتیاجی به نوشتن ندارم از نظر احتیاج مملکت بتوجه نکات گفتههای نمایندگان تنظیم کردم و نوشتم ول خیلی تند نوشته بودم نکات حساسهای را نوشته بودم خیلی هم فکرم تند بود ولی بنا بر مصلحت عدهای از دوستان که در همین هم اشاره کردهام و احترام قانون ملی شدن نفت و عدم ایجاد تشنج بعد از آنکه دوستان من نصیحت کردند بنده آنرا تعدیل کردم (آفرین ـ احسنت) و خلاصه آن این بود که من اصولا انتقال دیکتاتوری را از مقامی به مقام دیگر این را بطور اشاره میگویم جایز نمیشمارم. مردم را با ارعاب و تهدید از میدان در کردن و نگذاردن انتقاد واقعی را به جا و بموقع گفتن روی مصلحت مملکت تشخصی نکردم ولی بعد از آنکه آن حرفها زده شد و بیانات الان شخص جناب آقای دکتر مصدق که این استحسانی که پیدا شد برای آن نظریکه من تعدیل کردم بنده عین آنچه که نوشتهام میخوانم و از یکی از آقایان هم استدعا دارم که یک قلم بدهند یک مقداری را اینجا حذف خواهم کردم. قلم ندارم. قلمم را دزدیدند جیب برها باز هم بسم الله الرحمن الرحیم. عرایض امروز بنده جنبه مخالفت با نخستوزیری جناب آقای دکتر مصدق را دارد و صرفا مخالفت اینجانب روی زمامداری شخص ایشان دور میزند و بس و هیچ ربطی به وزرای محترم ایشان ندارد دارای سه جملهاست. مرحله اول، جملات مقدماتی است که از نظر اهمیت موضوع ناچار از عرض آن مقدماتم. مرحله ثانی انتقادات و علل مخالفت است مرحله سوم تذکرات و نظریات اصلاحی اینجانب است در امور کشور که به عقیده بنده آقای دکتر بایستی اثری به آن تذکرات و نظریات بدهند و انشا الله له آن عمل فرمایند. و اما مقدمه بدوا با کمال صراحت عرضه میدارم در اظهارات خود هیچ منظور شخصی نداشته آنچه را به نظرم رسیده و به آن اعتقاد دارم بدون توسل به قسم میگویم و نمیخواهم عبارات قسم نامه و یا عبارات دیگری را که عنوان آن قسم است درگفتههای خود داخل و گواه آورم زیرا اگر گوینه گفتههای خود را مقرون به واقع و حقیقت میداند و برای رضای خدا و ایفای وظیفه میگوید و دیگر قسم لازم ندارد و اگر ناطق در بیان خود ظاهر سازی میکند و ایمان حقیقی به گفتههای خود ندارد یک چنین فردی چه متظاهر به قسم بشود و چه نشود علی السویهاست و بالنتیجه گفتههای او برای خودش و دیگران اثر خوب نخواهد بخشود. مضافا از آنکه ما ذات اقدس باری تعالی را در کلیه امور حاضر و ناظر دانسته و با داشتن این عقیده چرا باید متظاهر به قسم شویم. مقدمه دون استدعایی است از نمایندگان محترم که بزرگواری فرموده قبول فرمایند از نظر اهمیت موضوع به حرفهای بنده گوش داده و سعی بفرمایند احترام مجلس مقدس شورای ملی نگاه داشته شود ضمنا رعایت حال و آزادی یک نفر وکیل که غیر از حق به هیچ حزب و مسلکی و دستهای بستگی ندارد و حاضر شده با کمال شهامت و فداکاری بر خلاف اندرز و نظر عده از دوستان و مصلحت اندیشان آزادانه افکار خود را اظهار و آنچه را که تشخیص کرده و به عقیده خود روی منافع ملک و ملت است بگوید و مجلس شورای ملی را بعضیها از راه جنجال و هو از صورت احترام خارج نسازند و متشنج ننمایند زیرا درغیر این صورت آن وقت اینجانب هم دیگر سکوت را جایز نمیشمارم و از خود خواهم گذشت. آنچه را که در دل دارم و پی به آن بردهام و هنوز مصلحت نمیدانم از نظر منافع کشور معلومات خود را اعم از آنکه صحیح باشد یا اشتباه فعلا اظهار کنم آن وقت خواهم گفت به هر جا که منتهی شود خواهم گفت و گناه آن به گردن آنهایی است که غرض مخصوصی دارند و نمیخواهند وکیل آزادانه عقاید خود را ابراز دارد به شهادت صورتجلسات مجلس شورای ملی و عموم نمایندگان محترم از تاریخ آغاز مجلس دوره شانزدهم تا این ساعت در هیچ موقع و اظهار نظر و نطق و بیان از ادب خارج نشده حرفی خارج از نزاکت نگفتهام بلکه حفظ حیثیت مجلس شورای ملی و عظمت آنرا بر خود فرض دانسته و جایز نمیشمارم در مرکز قانون گذاری و ثقل مملکت ازرویه ادب و نزاکت خارج شویم دو سه مرتبه هم نصایح مرحوم مدرس قدس سره العزیز را در این باره گوشزد کردهام و همچنین از مخبرین محترم جراید تمنی دارم بیانات اینجانب را اگر میخواهند در جراید خود نقل فرمایند و در دسترس عموم بگذارند عین آن را نقل فرمایند نه چیزی از آن بکاهند و نه چیزی بر آن بیفزایند اگر چه بعضی از جراید محترم نطقهای بنده را تحریف نفرموده ولی تلخیص آن و حذف بعضی از مطالب ممکن است پیش میآورد خوانندگان پی بمنظور اینجانب نبرده و حذف بعضی از جملات مقصود اینجانب و یا ناطقین را از بین برده و میبرد و ممکن است اذهان را مشوب نموده و بنماید بعلاوه از نظر انصاف و جوانمردی و حفظ هیات مطبوعات توجه به نکات معروضه خدمت بعالم مطبوعات است و عدم توجه به این موضوع حفظ شرافت جریده نگاری نشدهاست و اینجانب با آنکه تحول بعضیاز مخارج را نمیتوانم بکنم ناچار شده دستور دادهام کلیه نطقهای اینجانب را از آغاز دوره تا حال جمع آوری و بصورت کتاب مخصوصی بطبع رسانیده در دسترس عموم بگذارند و این قسمت صرفا یرای آن بوده که مردم را بیدار سازم و بفهمانم به تمام افراد که بعضی از روزنامهها نطقهای نمایندکان را روی اغراض خصوصی و دستورات مرموز تحریف کرده و یا به علت حسادت یا اغراض دیگر نخواستهاند زدم پی به افکار نمایندگان خود بطور واقع ببرند این قسمت پس از انتشار و طبع کتاب بر همه روشن خواهد گردید و یا آنکه افکار و نطقهای اینجانب را آخوندی و ارتجاعی و روضه خوانی قلمداد کردهاند پاسخ دندان شکن خواهند شنید و بر همه معلوم و مبرهن خواهد گردید که خادم ایران کیست و خائنین کیانند و باز از عموم آقایان و افراد که جز طرفداران و دسته آقای دکتر مصدق هستند اعم از تماشاچیها در مجلس و یا خارج خواهش میکنم احساسات طبیعی یا دستوری و مصنوعی اگر با گفتههای اینجانب مخالفند و تصدیق عرایض من را نمینمایند از رویه ادب و نزاکت خارج نشده بلکه خوشوقت باشند نمایندهای پیدا میشود که با کمال شهامت نظر انتقادی خود را ابراز میدارد و راضی نشوند از آنکه منتقدین بی غرض به هیاهو و فحش و تهمت جرات پیدا نکند که انتقادات صحیح خود را بموقع بگویند. و بکار برند این توجه کنند اگر انتقاد کننده حرفهایش صحیح و اصولی است زمامدار هر که باشد چه آقای دکتر مصدق و چه غیر ایشان اگر بی غرض است انتقاد صحیح را مورد توجه قرار داده رفع اشتباه از خود بنماید و اگر انتقاد منتقد اصولی و صحیح نبوده از راه منطق و دلیل به او جواب دهند و بفهمانند که انتقادش وارد نیست و یا موضوع را کما هو حقه نشخیص نکردهاست تشبث بهو و جنجال تهمت برای هیچ فرد پسندیده نبوده و نیست آقای دکتر مصدق که خود را پیشوا و رهبر اصلاحات معرفی مینماید باید خود و طرفدارانش بیشتر پای بند اصول باشند (اگر چه همه امور در این کشور وارونه شدهاست) ولی باز بنده را عقیده آن است که باید بین آقای دکتر مصدق و دیگران فرق فاحش باشد و اگر این عرایض صادقانه را مورد توجه قرار ندهند بدون پروا میگویم و از هیچکس غیر ذات باری تعالی نمیترسم علاوه از آنکه هر توهینی به اینجانب بشود بدون انتقام نخواهد ماند و خداوند انتقام این خدمتگزار را خواهد گرفت و دست انتقام ملت هم در کار است مخالفت اینجانب با نخستوزیری شخص آقای دکتر مصدق است نه وزرای محترم ایشان زیرا با اغلب آقایان وزرا از نزدیک تماس داشته و بخوبی آنها را شناخته و میشناسم و هیچیک را خائن تشخیص نکرده محال است تا قانون و محکمه کس را خائن نخواند. خائن بخوانم خدمتگزار میدانم و نمیخواهم خدمات گرانبهای بعضی از آن آقایان را عرض کنم که حمل بر ریا شود و در این باره آقای دکتر را از انتصاب این آقایان تحسین میکنم و یقین دارم اگر غیر از آقای دکتر این آقایان را معرفی به وزارت میکرد بدون هیچ بحث و حرف ورقه موافقت و اعتماد خود را به دولت تقدیم میکردم و حالا در محظوری افتادهام که با ز به سبک دیرین خود در موقع دادن رای ممتنع باشم و خواهم بود چرا با زمامداری شخص آقای دکتر مصدق مخالفم؟ آیا سابقه عناد و دشمنی بین این جانب و ایشان و یا دودمان اینجانب با دودمان ایشان بودهاست؟ نه! دودمان محترم آقای دکتر که از اشراف و ثروتمندان قدیمی کشور بوده و با دودمان قدیمی و روحانی اینجانب خصوصیت داشته در هیچ زمان عنادی بین آنها نبودهاست ضمنا این جمله را معروض میدارم که در این گفته غرضم مخالفت با ثروت نیست زیرا عقیده بنده آن است که هر قدر در ایران مثل آمریکا ثروتمند زیادتر باشد مملکت بهتر میتواند عظمت خود را حفظ کند بشرط آنکه ثروت جمع آوری شده از راه مشروع و خدا پسند جمع شده باشد نه از راه تعدی و اجحاف و ظلم پس مخالفت اینجانب جنبه شخصی نداشته از نظر اول است وجود آقای دکتر مصدق در مجلس شورای ملی لازم بود و ایشان خدماتی را که در مجلس میتوانستند بنماید در نخستوزیری نخواهند توانست انجام داد وانگهی ایشان در نمایندگی ورزیده و موقع شناس بوده و همیشه شغل خود را بخوبی انجام فرموده و ایفا کردهاند و در هر زمان و هر موقع با قتضای زمان و نشان داد حالات مخصوص مقصود خود را از پیش برده و میبرند ولی تجربه به ما نشان داد در آن چند ماهه وزارت دارائی ایشان و یا ماموریتهای دیگر دولت آنطور که باید نتوانستند از عهده ماموریت و زارت برآیند هر کس کاری دارد و برای کاری ساخته شدهاست و بلکه اغلب کارها فلج شد و مردم سرگردان و بلا تکلیف ماندند ـ یکی از چیزهایی که باید به بنده جواب بدهند این است که در دوره چهارده آن چهار ماهی که آقای دکتر مجلس را از اکثریت انداختند و نگذارند مجلس کاری از پیش ببرد و در اثر نطقهای ایشان پیشه وری خائن سود استفاده کرد و آنهمه صدمه به آذربایجان وارد گردید و مردم ستم کشیده آن سامان و بلکه همه ایران هنوز خسارات آن را نتوانستهاند جبران کنند (تیمورتاش ـ ایشان تنها نبودند یک عده از نمایندگان با ایشان همکار میکردند) (اینطور نیست) باز باتمام این اعتراضات وجود ایشان در مجلس ذینفع بوده زیرا مجلس مرکب از ۱۳۶ نفر اگر یک نمایندهای اشتباهی کند دیگران متوجه میشوند و به سهولت رفع آن اشتباه را مینمایند و اما خبط و خطای رئیس دولت را هر کس اهل سیاست و نظر است میداند بسادگی و سهولت نمیشود اشتباه و خطای رئیس دولت را جبران نمود. علت دیگر مخالفت اینجانب غریزه ایشان است که آنچه را که در فکرشان رسوخ یافت ممکن است هیچ استدلالی و منطقی بتواند آن فکر را از مغز ایشان خارج ساخته و از اشتباه بیرونشان آورد و هر کس در مقام اعتراضی برآید به ایشان برمیخورد و آنچه بنده فهمیدهام و امید است که اشتباه کرده باشم از نظر انتقام جویی اگر معترضی را بی اهمیت تشخیص دادند وقعی به گفته او نمیگذارند و او را دیگر بخود راه نمیدهند و اگر مخالف و معترض را دارای عنوان و شخصیت تشخیص کنند و متوجه شوند اعتراض یک چنین معترضی بفکر ایشان لطمه وارد میآورد به نوعی او را از میدان و معرکه خارج میسازند. برای رفع خستگی آقایان تاریخچه و مثل کوچکی را که منطبق با حقیقت است ولو اینکه روزنامهها باز هم این را وسیله و دست آویزی بر علیه من قرار دهند و اطلاعش بد نیست عرضه میدارم در زمان مرحوم ناصرالدین شاه که آن صورت هم در خاندان مرحوم وزیر دفتر تنظیم شد پهلوانی بود که در زمان مظفر الدین شاه مرحوم شد و نامش پهلوان اکبر خراسانی بود این پهلوان نامی در نزد عموم ورزشکاران و پهلوانان معروف بود به کتاب کشتی این همان پهلوان نامی است که بزرگترین پهلوان ایران یزدی معروف را زمین زد و پشت او را به خاک آورد در شخصیت او همینقدر کافی است نزدیک پنجاه سال است او به رحمت ایزدی پیوسته و هنوز در موقع خواندن گل کشتی از برای دو پهلوان نامی رسم است و میخوانند قبل از آنکه آن دو پهلوان از روی خاک و سجده الهی بر میخیزند و میخواهند با هم فرو کوبند و کشی گیرنده خواننده گل کشتی میگوید، نتوانی شدن به آسانی پهلوان اکبر خراسانی ـ ولی با آنهمه شخصیت پهلوانی عموما یک نفس را به او نسبت داده و غیر قابل جبران خواندهاند و حق هم با آن اشخاص است، میگویند مرحوم اکبر اگر تشخیص میکرد جوانمردی و پهلوانی آماده شده و روی کارآمده از ترس آنکه مبادا روزی برسد که بدست او زمین بخورد در موقع کشتی به فنی خاص و نیرنگی مخصوص عضوی از اعضای اصلی بدن آن جوانمرد و پهلوان را ناقص و فلج میکرد و او را از بین میبرد که بالنتیجه هیچ پهلوانی رو نمیآمد همه تصدیق دارند این رفتار بر خلاف جوانمردی است امیدوارم این صفت را جناب آقای دکتر از خود دور بدارند و سعی فرمایند مخالفین خود را ناقص و علیل نسازند و آنها را از بین نبرند (اردلان ـتشبیهات شما درست نبود) باشد من باید بگویم آن پهلوان در نتیجه این عمل چند سال آخر خود را از ترس انتقاد حاضر نمیشد در گود زورخانه ورزش نماید و با پهلوانی کشتی بگیرد. امیدوارم درباره جناب آقای دکتر مصدق این رویه مصداق پیدا نکند. اصل مسلم آن است هیچ کشور و مملکتی بحد اعلی نمیتواند ترقی پیدا کند مگر آنکه نقادین از ارباب قلم و به اهل نظر اعم از نماینده و یا غیر هم بموقع خود انتقاد صحیح خود را آزادانه بنماید و بتوانند با کمال راستی و شهامت نظر و فهم خود را عرضه داشته آنچه را فهمیدهاند بگویند و اطمینان پیدا کنند که انتقاد صحیح خریدار دارد و آنها را دچار زحمت نمیسازد یکی از علل مخالفت این جانب که نمیتوانم از آن چشم پوشیده و اظهار نظر بکنم و اضطرابی بود که از اثر نطق و بیان ایشان در این چند روز اخیر در عموم مردم ایجاد گردید زیرا صریحا در مجلس شورای ملی ایشان اظهار فرمودند چنانچه همین امروز تکلیف طرح کمیسیون را معین نکنید چون پیش آمدهای عجیبی در پیش است و ممکن است اتفاق بیفتد دیگر موفق به هیچ خدمتی مجلس نخواهد گردید همه مردم اعم از نمایندگان محترم و خارج از مجلس یقین پیدا کردند نقشه شومی برای مملکت کشیده شده و در آن دوه سه روزه انجام خواهد یافت در صورتیکه همه دیدیم هیچ پیش آمدی نشد و هیچ موضوعی در کار نبود. مگر آنکه از این اضطراب و ایجاد وحشت نظری بودهاست آقای وزیر جنگ باید قضیه فارس را روشن کند که ما بفهمیم چه دستی ۱۶ میلیون دلار اندوخته مملکت را از بین برد واقعا اگر نقشه شومی کشیده شده بود چرا آقایان نمایندگان محترم و لااقل بعضیها را از حقیقت آن آگاه نساختند و اگر این حرفها و ایجاد تزلزل جز نقشه ایشان بودهاست از نظر ادب فقط قناعت میکنم به این عبارت که خدعه و تزویر در سیاستمدار خدمتگزار نباید راه داشته باشد و سرمایه او قرار گیرد و اگر خدای نخواسته آقای دکتر به وهم و خیال و یا ترس و ضعف اعصاب و قلب که آگاهی نمودند آنرا در مواقعی از ایشان مشاهده کردهایم مبادرت به این فرمایشات فرمودهاند سیاستمدار وهمی و یا ضعیف القلب نمیتواند از عهده مسئولیت سنگین نخستوزیری برآید جهت دیگر مخالفت بنده فرمایشات صریح جناب آقای دکتر است در مجلس شورای ملی که در دو مرتبه به عنوان تشکر از عموم نمایندگان مجلسین فرمودند این قدم موثری را که به اتفاق کلمه برداشتید میدانم دستهای جنایتکار و مداخلات مخصوصی نخواهند گذارد اغلب شما نماینده شوید که در حقیقت نظیر خدمت شما را در ادوار سابقه نمیتوان پیدا کرد تلویحا و تصریحا خواستند بفهمانند دستهای اجانب خدای ناخواسته مانع از وکالت خدمتگزاران است این بیان و اظهار نظر اگر پایه و اساس داشته و آقای دکتر اطلاع اساسی دارند در اینصورت از نظر وظیفه شناسی باید نمایندگان محترم را از حقیقت آن آگاه سازند اگر چه خود این اظهار او دولب شخصی مثل آقای دکتر بیرون آمدن و آن هم در مجلس شورای ملی به عقیده بنده پسندیده نبوده و نیست (اردلان ـ یک حقیقتی را فرمودند). هیچ اجنبی حق ندارد در امور مملکت ما دخالت کند ولی با فرض صحت باید نمایندگان بفهمند که آن دستها کجا است و از چه راه باید جلوگیری شود حالا میفرمایند و اگر پایه و اساسی نداشته که باز نباید میفرمودند در صورت فرض اول و صحت موضوع بنده سزاوار نمیدانم جناب آقای دکتر آلت این فعل باشند و بدست ایشان شالوده اینکار ریخته شود بهر صورت در دو قسمت معروض آقای دکتر باید مطالب را افشا کنند وگرنه ناچارم بگویم این روش پسندیده نبوده و نیست علت دیگر مخالفت بنده چون جناب آقای دکتر مصدق وکیل اول تهرانند مردم تهران به ایشان رای دادند که در مجلس تشریف داشته از افکارشان مملکت استفاده برده و ببرد و مانع باشند از بکار افتادن افکار غیر متناسب این عقیده من است حالا میفرمایید از راه قانون انتخابات خوب این فکری است که مجلس باید زودتر نظر خودش را اعلام کند در این خصوص اگر آرای عمومی گرفته شود و از مردم سوال شود مردم تهران شماها که به جناب آقای دکتر مصدق رای دادهاید و ایشان را نماینده خود قرار دادهاید آیا راضی هستید که چند روز و یا ماهی ایشان رئیس الوزرا بشوند و سپس پای خود را از صحنه سیاست بیرون نهند و آنوقت اقلیت و اکثریت به جان هم افتند که بالملازمه مملکت نتیجه که نبرد هیچ شاید و بلکه از روی حتم ضرر زیان جبران ناپذیری را تحمل کند بعلاوه آقای دکتر باید عقلا و شرعا رعایت حال و نظر موکلین محترم را بنمایند در دادن رای و ورقه انتخابی چنین شرطی نبودهاست که وکیل برود بکار دیگری پردازد وکیل مردم موظف در مجلس باشد و انجام وظیفه کند. نظر کلی اینجانب چه درباره آقای دکتر مصدق و چه در عموم نمایندگان محترم آن است مادام که در قانون چنین استثنایی و شرطی قید و تصریح نشده وکیل حق ندارد از وکالت کنار برود و بکار دیگر بپردازد مگر آنکه قبلا استعفا کند و این شرط هم شامل سناتورهای انتخابی است مصونیت با مسئولیت جداست این را نمیتوان در آن واجد با هم تلفیق کرد حتی قانون اساسی مجلسین گفته مجلس نگفته علت دیگر مخالفت بنده آن است که چون آقای دکتر مصدق تا حال جنبه آمریت داشته یعنی واضع قانون بوده دولت مامور و مجری نظر نمایندگان و قانون است یعنی حالا جنبه ایشان ماموریت است نه آمر بودن این را بنده در ایشان نمیخواهم به بینم واقعا اگر آقای دکتر بخواهند نظر نمایندگان را نپذیرند و به آن عمل نکنند (که الان عکس آنرا فرمودند و گفتند عمل میکنم) که نخستوزیر قانونی نمیتوان ایشان را دانست و چنانچه نظریات قانونی نمایندگان را صد در صد بخواهند اجرا فرمایند مجلس شورای ملی را از مشورتهای صحیح خود محروم داشتهاند. جهت دیگر مخالفت بنده تصور میکنم مرتبه دیگر هم در مجلس شورای ملی اشاره به این موضوع کردهام عنوان جبهه ملی خیلی معذرت میخواهم که ایشان برای خود قائل شدهاند تخم نفاقی بوده که در بین ایرانیان کاشته شده این جانب تمام ایرانیان را یک جبهه و آن هم جبهه ملی میدانم. مگر آنکه خدای ناخواسته فردی از افراد مرتد ملی شده و به جهاتی از ملت و مملکت طرد گردد چه چیز ایجاب میکرده که این عنوان را بخود اختصاص دهند و خدمتگزاری را از خصائص افرادی مخصوص بخوانند دیگران را از جرگه خدمتگزاران خارج سازند گر چه میدانم جواب به من خواهند فرمود اثبات شیی نفی ماعدی نمیکند ولی از نظر اخلاق و لطافت مخصوص عادت کشور تصدیق بفرمایند نظر ارادتمند صائب بوده و صحیح است مثل آنکه راجع به نفت سالیانی دراز هوشمندان ایرانی عموما روز میشمرند و انتها فرصت میبردند تا موقع بست آورند از زیر فشار کمپانی غاصب و دستهای تحریکات سیاسی اجانب مستخلص گردند. نطقهای بعضی از نمایندگان در دوره چهارده ضبط است و همه خوانده و میدانیم نمیخواهم وارد حرفهای شوم که تصور خود خواهی در بنده برود ولی اگر به نطقهای ارادتمند و سوالات اینجانب چه قبل از تشریف آوردن نمایندگان محترم تهران به مجلس چه در موقع طرح پیشنهادی کمیسیون مراجعه شود تصدیق خواهند فرمود که موضوع ملی شدن نفت از افکار جبهه ملی نبوده بلکه جبهه ملی هم جز افکار عموم ملت ایران بودهاست. در این خصوص نمیخواهم اعتراضات مردم بی غر را بطرح اجرایی عرض کنم که طرح مزبور را عدهای کافی برای منظور جنابعالی و ملت نمیدانند. این نوع از خودخواهیها ممکن است دیگران را دلسرد کرده و خسته روان سازد و باز جهت دیگر مخالفتم چه در موقع طرح قانونی ملی شدن نفت و چه قبل از آن مکرر این جانب راجع به بحرین گوشزد کرده و همه نمایندگان این منظور را داشته چه که بحرین جزئی از اجرا مملکت و سایر قسمتهای کشور است همانطور که قرار داد دارسی باطل است راجع به بحرین هم هر قرار دادی را هر فردی که جز افراد عادی است بسته باشد باطل است و قانونی نیست و ملت ایران حاضر به این حرفهای پوچ نیست و گوش ما به این مزخرفات حاضر نیست و اینها آواز دهل است و موقع طرح با آقای دکتر مذاکره کردم فرمودند فعلا مصلحت نیست و عبارتی فرمودند گویا الهم بیر بیر بود من معنی آن را نفهمیدم (بهادری ـ از من میپرسیدی میگفتم) بنده از آن چیزی نفهمیدم و بلکه قدری ملول گشتم و ذهنم مشوب شد ـ مدعی نیستم که خوب تشخیص کردهام ولی نمیتوانم از این زمان و این موقع صرف نظر کنم چه مانع داشت و دارد که راجع به نفت بحرین هم تصمیم میگرفتیم که مثل نفت جنوب آن نفت هم همین عنوان را داشته باشد النهایه عواید حاصله آنرا به قدر لزوم به اصلاحات اساسی آنجا مصرف کرده و بقیه را جز بودجه کل کشور در قسمت عمرانی وارد سازیم ـ انتقادات معروضه کلا جنبه ادب و ملایمت داشته و به علت عدم اقتضا و احترام قانون ملی شدن نفت بیشتر در آن بحث نمیکنم ولی برنامه تقدیمی آقای دکتر را کافی برای تامین منظور ملت ایران نمیدانم گناه است نمیدانم ثواب است نمیدانم نقایصی دارد که حتما باید در برنامه بگنجانند و ماده اول را روشن نموده از ابهام بیرون آورند و دیگر آقای دکتر چرا ماده مخصوصی در برنامه برای پایین آوردن هزینه زندگی سرسام آور مردم نگنجاندند و همچنین راجع به باجرای منع مشروبات الکلی که از مجلس شورای ملی قانونی گذشته و دولت را موظف داشته در مدت یک ماه طرح آنرا به مجلس بیاورند چرا ماده وارد نساخته در صورتیکه در برنامه جنابعالی این موضوع باید ام المواد باشد به نظر بنده الساعه لازم است این ماده را جز برنامه نمایند حالا وارد میشوم به مرحله سوم این تذکرات جناب آقای دکتر اگر نظریاتی را که از نظر مملکت بعرض میرسانم فورا از ناحیه جنابعالی امر شود بموقع اجرا درآورند این بنده مخالفت خود را پس گرفته حتی در راه شما از هیچ خدمتگزاری فروگذار نخواهم نمود همه ایران مرا میشناسند دروغ نمیگویم معصیتی که کرده باشم حتی القوه مگر آنکه نفهمیده باشم سعی کردهام که پیرامون دروغ نگردم این مذاکرات من برای خدمت به مملکت است. توجه بفرمایید آن وقت امیدوارم که تصدیق بفرمایید که شوشتری نه تنها سرباز عادی است بلکه سپهسالار صف شکنی است (خنده نمایندگان) بله افتخار میکنم پسر علی ابن ابیطالبم و سپهسالار صف شکنم که زر هم پشت ندارد و خدا شاهد است که تا حالا پشت به دشمن نکردهام.
- ۱ـ از همین امروز امر فرمایید مشروبات الکلی چه بطور کاسه فروشی و چه بطری فروشی چه در مهمانخانهها استعمال آن ممنوع شده و مرتکبین به مجازات قانونی برسند و این مبلغ ناچیز حرام را از درآمد عرق فروشی از بودجه مملکتی حذف فرمایید بدیهی است تریاک و شیره و کلیه این نوع از محرمات جز امر باید قرار گیرد. البته نوشتهام تریاک و تمام مایعات و جامدات مخدره کلا در تحت این قانون باید عملی و جلوگیری شود بخدا اگر وقت داشتم مضرات مشروبات الکلی و بیچارگی ملت ایران را در اینجا میگفتم اگر حال داشتم نمیگذاشتم کسی در این مجلس از وکیل و روزنامه نویس تماشاچی زن و مرد بیرون بروند مگر اینکه گریان باشند و دلی نباشد به جز اینکه سوزان باشد. بخدا بزرگترین قدم برداشتن مشروبات الکلی است (و تریاک) عرض کردم هر دو حرام است چه شیره چرس نگاری و چه مایع و جامد.
- ۲ـ لازم است امر فرمایید از همین امروز کلیه مرزهای ایران تحت بازرسی دقیق قرار داده اشخاص غیر مجاز و قاچاقچی نه وارد خاک ایران شوند و نه از ایران بیرون بروند.
- ۳ـ دستور اکید و ابلاغ فرمایید هیچ فردی ولو در هر مقام باشد حق نداشته باشد که وارد سفارتخانههای روس و انگلیس و آمریکا و امثالهم شود و با مامورین سیاسی خارجی تماس گیرد به استثنای مامورین رسمی وزارت امور خارجه یا افرادی را که از طرف دولت اجازه صریح داده میشود برای انجام امور ملاقاتهایی بعمل آورند این چون نظر خودم است نظرم این است بدون تردید باید چهل ذرع آن طرف تر هر سفارت باید یک دار زد هر آدم غیر مسئول که تشریف برد آنجا میافتد گردنش تمام میشود سه تا دست را ببرند سه تا محارب را همانطور که قرآن گفته مجازات بکنند اگر تمام مملکت اصلاح نشد، اگر دزد پیدا شد. جناب آقای دکتر حالا هم عرض میکنم از وقتی که ابن مسعود آمده در مکه ۲۱ سر بریده یک سرش هم ابوطالب یزدی بیچاره بود. ۲۱ سر بریده.
اجازه بدهید آقای موقر این مسئله از نظر فرقه حق با شما است ولی از نظر اصول که گفته شدهاست شاید قاضی نفهمیده ولی از نظر اصول هر کس بخدا و رسول و جبرئیل و میکاییل و کعبه جسارت بکند حکمش قتل است ولی بنده یک اعتراضی نوشتم و وزارتخارجه هم همان اعتراض بنده را فرستاد و ابن مسعود قضات را خواست گفت جواب این را بدهید مسئله صلح حدبییه را نوشتم. از روی اصول و موازین شرع (احسنت). جناب آقای دکتر این عرایض بنده ساده نیست یقین بدانید اگر موفق به انجام این مقصود شوید هفتاد درصد از اشکالات کشور را مرتفع ساختهاید.
- ۴ـ تصویب بودجه کل مملکتی مقدم بر تمام کارها است. جنابعالی حق آن است دست به هیچ کار نزنید مگر آنکه بدوا بودجه کل کشور را از تصویب مجلس گذرانیده با فراغ بال در کارهای دیگر وارد شوید. جناب آقای دکتر به عقیده من گردگیری بکنید. بودجه مملکتی را به تصویب برسانید تکلیف مملکت را روشن کنید هی یک دوازدهم دو دوازدهم آخر هر ماه این خیلی مسخرهاست این خیلی مسخرهاست آقا (صحیح است) نمیدانم این حرف تا چه اندازه میسور است لات تکلف الله نفسا الا وسعا.
- ۵ـ فورا امر بفرمایید انحصارات دولتی که علت اساسی ترقی هزینه زندگی عمومی بوده و مردم را بیچاره ساخته از بین برداشته شود. (صحیح است).
- ۶ـ برای الغا مالیات ارضی و جلوگیری از تماس مامورین با دهاقین و زارعین بیچاره فکر صریحی بفرمایند و همچنین راجع به مالیاتهای غیر مستقیم با مشورت اهل فن و اطاق بازرگانی طرح نوینی بریزند که این امر هم بدست شما انجام شود.
- ۷ـ فورا طرح وصول درآمد نفت بحرین و مخارج آن را به مجلس پیشنهاد فرمایید (حاذقی ـ بحرین جزو ایران است) برای عوایدش گفتم درست مینویسم اشتباه نمیکنم.
- ۸ـ یکی از موضوعاتیکه هر دولت صالح و خدمتگزاری باید به آن توجه اساسی کند بیرون ریختن مامورین و خدمتگزاران صدیق و پاک مملکت را لکه دار کرده و مردم همه را به یک چشم نظر انداخته و مثل اینکه مامورین دولت را دسته جدا گانه تشخیص میکنند جناب آقای دکتر این عرض بنده بقدری انجامش سهل است که به هیچ اشکال برنمیخورد و منتهی از راه صحیح نه از راه ابجد هوز حطی. ان راه عاقلانه نبود الغا نفاق بود.
- ۹ـ سریعا امر فرمایید این را بطور معما نوشتهام تمنی دارم توجه بفرمایید افراد و مفسدش که ماموریت دارند اخلال در عقاید و افکار ایرانیان بر خلاف قانون اساسی بنمایند از آنها جلوگیری بعمل آید مردم را از سر آنها آسوده فرمایید این را باید خودم به جناب آقای دکتر توضیح دهم پیش از این مقتضی نیست.
- ۱۰ـ حالا که جنابعالی موفق شدهاید لازم میدانم با مشورت نمایندگان جراید و ارباب قلم طرحی بریزید که روزنامههای فحاش و تهمت زن و غیر صالح از جرگه این طائفه خدمتگزار که رکن چهارم مشروطیند خارج شوند و پیش از این آبروی جراید را نریزند این کار باید بشود
این ده ماده که بعنوان تذکر عرض کردهام اگر خوب دقت فرمایید و توجه شود پایه اصلاحات اساسی کشور است و هیچیک از ان مواد را نباید از نظر دور داشت سهل است اگر بخواهید انجام فرمایید متمنع است اگر نخواهند بگذارند شما به این موفقیت برسید. سعی فرمایید مشاورین شما ذهن شما را مشوب نساخته و بی جهت نسبت به مردمان بی غرض بد بین تان نکنند. جناب آقای دکتر استدعا دارم جوابهای بنده را شخص خودتان بفرمایید زیرا جواب دیگران اینجانب را قانع نخواهد ساخت تحمل این زحمت را باید شخصا بفرمایید – افکار عمومی را در این قسمت توجه کنید که دیگران اگر بخواهند از روی عدم بصیرت و اطلاع و یا جهات دیگر بنده جوابی سرسری بگویند حسن اثر نخواهد داد و با تمام این مقدمات در موقع دادن رای ممتنع خواهم بود زیرا بطوریکه فوقا عرض کردم قبول زمامداری جناب آقای دکتر مصدق از نظر حفظ امانت ملت که نمایندگی آنان است شرعا و علا جایز نمیشمارم و راجع به این موضوع عذری را از ایشان نمیپذیرد در خاتمه این جمله معترضه را عرض و گفتههای خود را به اتمام میرسانم. روباهی که دم آن شاهد است به قلم آورده که شوشتری مجتهدی است که منکر تقلید است. ناچارم بگویم بر مجتهد تقلید حرام است. آنگاه آنکس که باید تقلید کند از اعلم عادل باید تقلید کند نه از جاهل مغرض و صاحب فکر شیطانی پاینده باد دین اسلام و برقرار و با عظمت باد ایران. والسلام علی من تبع الهدی.
رئیس ـ چند نفر پیشنهاد کفایت مذاکرات دادهاند که قرائت میشود.
آشتیانیزاده ـ آقا ما دیشب اینجا خوابیدم که حرف بزنیم یک مخالف و یک موافق حرف بزند بعد رای گرفته شود (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد کفایت مذاکرات مینمایم. ملک مدنی. پیشنهاد میکنم مذاکرات در اطراف برنامه دولت پس از یک مخالف و موافق کافی است. دکتر معظمی.
ناظرزاده ـ عین همین پیشنهاد را آقای دکتر مصباحزاده و باز عین همین پیشنهاد از آقای نبوی و از آقای معدل و بعد از آقای فرهودی رسیدهاست.
رئیس – آقای ملک مدنی.
آشتیانیزاده ـ آقای ملک مدنی که خودشان پارلمان ترند. ملک مدنی. عرض کنم بنده پیشنهادی که دادم چون کمی به قواعد و آئین نامه مجلس آشنائی دارم روی اصول دادم که بعد از مذاکراتی که شد البته نظر شخص جناب آقای رئیس و رای آقایان نمایندگان در کار شرط است و اما بنده صبح که به مجلس آمدم احساس کردم که همه نمایندگان با این نظر که جناب آقای دکتر مصدق هم اظهار کردند تقریبا توافق دارند که چون یک موقعیت حساس هست اقتضا دارد که یک عمل سریعی بکنیم و به دولت رای اعتماد بدهیم برود مشغول کارش بشود برای اینکه سوابق نشان دادهاست وقتی که یک مواقع حساس موثری در کشور پیش آمده کردهاست این فاصله را ما کوتاه کردهایم و تشریفات را کم کردهایم و زودتر خوستهایم به نتیجه برسیم حالا هم پیشنهاد کفایت مذاکراتی که بنده دادهام برای این بود جناب آقای دکتر معظمی هم پیشنهادی دادند دلایل کفایت مذاکرات را بعرض آقایان میرسانند زیرا یک دلایلی دارند که بعرض آقایان برسانند فقط بنده یک مطلبی را از نقطه نظر حزبی ماموریت دارم که عرض کنم بنده چون عضو حزب رستاخیز هستم و کمیته مرکزی حزب ما تصمیم گرفت و دیشب اعلامیه دادهاست به موافقت با دولت جناب آقای دکتر مصدق و بنده هم که عضو این حزب هستم مامور شدم اینجا موافقت حزب را و موافقت رفقای مجلسی و فراکسیونی را عرض بکنم این بود که عرض کردم یک توضیحاتی هم جناب آقای دکتر معظمی دارند و میخواهند در این موضوع توضیحاتی که لازم هست بدهند فعلا بنده یک جمله کوتاهی عرض میکنم من تصور میکنم که همه مایه سابقه درخشان و خدمات ملی جناب آقای دکتر مصدق واقف هستیم و حقیقت بدون هیچ ریب و ریایی بنده عرض میکنم این شخص که امروز زمام امور را در دست گرفته امروز که وارد مبارزات سیاسی شده همیشه با کمال شجاعت و شهامت و فداکاری قدمهای خودش را برداشته و وزرایش هم اتفاقا همه اشخاص شایسته و ملی هستند و ما از خدا میخواهیم که توفیق حاصل کنند و در این مقصد بزرگی که ملت ایران دارد همانطوریکه ایشان در قوه مقننه خدمات خودشان را انجام دادهاند در قوه اجرائیه هم بتوانند نظر ملت ایران را تامین بکنند تصور میکنم که همه مجلس هم به تقویت دولت ایشان حاضرند زیرا بطوریکه عرض کردم ملت ایران نشان دادهاست در مواقع حساس همیشه برای حفظ منافع ملی خودش یک وحدت کاملی داشته ما اگر اختلاف سلیقه و عقیده هم داشته باشیم بنظر بنده در این موقع باید همه متحدا و متفقا برای هدف کار دولت فعلی که یک مقصد بزرگی را در پیش دارد و باید اجرا کند باید همه دست بدست هم بدهیم و انشاالله به یاری خداوند بتوانیم موفق بشویم.
رئیس ـ آقای حاذقی.
حاذقی ـ من معتقد هستم که اراده الهی ر این تعلق گرفتهاست موجبات نجات و رستگاری ملت ایران فراهم بشود (نمایندگان انشا الله) مسئله قانونی که مجلسین شورای ملی و سنا راجع به ملی کردن صنعت نفت در تمام ایران رای دادند من آنرا جز با خواست و اراده الهی به هیچ عامل دیگری مربوط نمیدانم. انتخاب آقای دکتر مصدق به نخستوزیری هم معتقدم که صرفا روی خواست خداوند و اراده الهی بوده که در حال حاضر یک دولتی تحت ریاست و قیادت ایشان تشکیل بشود. که بتواند با عمل باری از دوش مردم ایران بردارند و فکر فوری و علاج قطعی بیچارگی و بدبختی مردم این کشور را بکنند من هر چه مطالعه میکنم هیچ عامل دیگری برای تشکیل این دولت و برای انتخاب شخص آقای دکتر مصدق به نخستوزیری نمیبینم زیرا هیچگونه زد و بست سیاسی و مقدمات چاره جوییها یکه در پاره دولتها میدیدیم در باره دولت ایشان نمیبینم آنروز که آقای دکتر مصدق قبول زمامداری فرمودند فراکسیون جوان که بنده عضو آن هستم تشکیل جلسه داد و به اتفاق کلمه رای دادند که با کمال صمیمت و با منتهای مجاهده از دولت پشتیبانی کنند (صحیح است) وزرائی هم که انتخاب شدهاند بحث ندارد همه اشخاصی هستند که مورد وثوق و اعتماد اهالی این مملکت هستند خود آقای دکتر مصدق هم در دوره هفتاد ساله عمر خودشان امتحان شرافت و تقوی و پاکدامنی را دادهاند وقتی که فراکسیون ما این نظر را داد دیروز بعد از ظهر من آمدم در مجلس شورای ملی و با سایر رفقا در این جا ماندم و شب هم اینجا بیتوته کردم برای اینکه اسم بنویسم مطالب و عرایضی که مبنی بر تقویت و پشتیبانی دولت ایشان و در عین حال دادن یک تذکرات نافعی که ما معتقد بودیم به نفع مملکت است اینجا بعرض برسانم حالا که آقای دکتر مصدق فرمودند و تذکر بدهند امروز هم از اول وقت تشریف آوردند همین طور در اتفان ایشان بودیم و در همان موقع با تمام رفقا تماس گرفتیم باز موافقیم با نظر شخص ایشان که تمام مطالب اصلاحی که داریم با کمال خلوص نیت به ایشان ارائه طریق بکنیم همکاری بکنیم همفکری بکنیم و مطالبمان را به ایشان بدهیم و از ایشان انجامش را بخواهیم این است که من مخالفت خودم را با کفایت مذاکرات پس بگیرم که زودتر رای بگیرید..
رئیس ـ چی را پس میگیرید؟ مخالفت کفایت مذاکرات که پس گرفتن ندارد مطالب خودتان را گفتید.
جمال امامی ـ آقای رئیس بنده تذکری دارم.
رئیس ـ باید رای گرفت هیچ تذکری ندارد. جمال امامی ـ اینکه نشد من مخالف کفایت مذاکرات هستم ایشان که مخالف نبودند.
رئیس ـ چرا نشد مطابق آئین نامه یک نفر پیشنهاد کفایت مذاکرات کرده و یک نفر هم مخالف صحبت کردن، حالا رای میگیریم.
جمال امامی ـ این آقا مخالف بود؟
رئیس ـ مجلس رای ندهد.
دکتر معظمی ـ بنده عرض داشتم خواستم عرض بکنم چون بنده امضا کرده بودم آقای ملک مدنی هم فرمودند اجازه بفرمایید یک موافق هم صحبت بکند بعد رای بگیرید.
رئیس _ پیشنهاد آقای ملک مدنی این بود که مذاکرات کافی است توضیح هم دادند آقای نبوی هم همین پیشنهاد را کردند پیشنهاد کردند بعد از آقای شوشتری مذاکرات کافی باشد (دکتر بقائی _ یک موافق هم باید حرف بزند. فرامرزی _ مخالف و موافق برای این حرف میزند که مجلس را قانع بکند. رئیس _ این را میفهمم ولی مخالف وموافق صحبت کردند حالا مجلس خودش مختار است هر طور میخواهد رای میدهد رای گرفته میشود بکفایت مذاکرات آقاتیکه موافقند قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد. آشتیانیزاده _ من موافقم با دکتر مصدق ولی با این وزرای فراماسون و قزاق که در این کابینه هستند مخالفم ما از دکتر مصدق انتظار نداشتیم وزیر فراماسون و قزاق بیاورد.
رئیس _ آقای نخستوزیر اگر مطلبی دارید بفرمایید والا رای بگیریم.
نخستوزیر _ خیر عرضی ندارم.
رئیس _ رای اعتماد به دولت گرفته میشود. آقایان موافقین ورقه سفید میدهند (آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل در محل نطق حاضر و رای خود را دادند)
آقایان: جمال امامی – رفیع – جواد مسعودی – ناصر صدری – فرهودی – اردلان – مجتهدی – پناهی – بهادری – دکتر مجتهدی – سنندجی – کشاورز صدر – دکتر هدایتی – دکتر طبا – محمد ذوالفقاری – دکتر مصباحزاده – تیمورتاش – دولتشاهی – حکیمی – فرامرزی – صفوی – عزیز اعظم زنگنه – امینی اکبر – وهابزاده – گنجه – سرتیپزاده – امیری - قراگزلو - نورالدین امامی – اورنگ - حمیدیه – قشقائی – حائریزاده – دکتر شایگان – صالح – دکتر بقایی – مکی – دکتر معظمی – موقر – محمدعلی مسعودی – حاذقی – بوداغیان – مکرم – مهدی ارباب – گنابادی – نبوی – سلطان العلما – قاسم فولادوند – دکتر کیان – بزرگ نیا – اسلامی – مخبر فرهمند – صاحب جمع – گودرزی – دکتر جلالی – امامی اهری – بهبهانی – ملک مدنی – کهبد – (آشتیانیزاده – به این قزاقها و فراماسونها رای ندهید) فتحعلی افشار – آزاد – ثقهالاسلام – دکتر راجی – عرب شیبانی – گرگانی – ظفری – غضنفری – سلطانی – دکتر کاسمی – دکتر نبوی – قرشی – (آشتیانیزاده – این وزرا همکار تقیزاده هستند) فقیهزاده – آصف – عباسی – موسوی – شیبانی – امیر نصرت اسکندری – مهدوی (آشتیانیزاده – من دو رای میدهم یک سفید بخود آقای دکتر مصدق و یکی کبود به وزرای ایشان) سودآور – صدرزاده – نریمان – (آشتیانیزاده – این رای شما دکتر مصدق را خراب میکند برای مملکت لازم است آقایان به این وزرای فراماسون و قزاق رای شما دکتر مصدق را خراب میکند برای مملکت لازم است آقایان به این وزرای فراماسون و قزاق رای ندهید نظامی نباید وزیر کشور بشود) (موقر – آقا این حرفها چیست میزنید سرلشگر زاهدی مرد شریفی است).
رئیس _ آقایان ساکت باشید به شما تذکر میدهم اگر ساکت نشوید اخطار میکنم و (بقیه آقایان به شرح ذیل در محل نطق حاضر و رای خود را دادند)
آقایان: آبکار – شادلو – عامری – دکتر طاهری – دولت آبادی - برومند - معینزاده – صدر میر حسینی – سالار بهزادی – دهقان – معدل – دکتر برال – امیر افشاری – هراتی – کور اوغلی – ارباب گیو- ناظرزاده - ناصر ذوالفقاری – غلامرضا فولادوند. (شماره آرا بعمل آمده و نتیجه به قرار زیر بود). ورقه سفید موافق ۹۹. ورقه سفید بی اسم یک برگ.
ناصر ذوالفقاری (منشی) _ آقای رئیس رای آقای آشتیانیزاده چه میشود؟
رئیس _ اگر موافق هستند ورقه سفید و الا ورقه کبود ایشان حساب میشود.
آشتیانیزاده – گفتم من به آقای دکتر مصدق ورقه سفید میدهم و به وزرای ایشان ورقه کبود میدهم.
رئیس _ پس هیچکدام محسوب نمیشود. از ۱۰۲ نفر عده حاضر با ۹۹ رای موافق به دولت آقای مصدق رای اعتماد داده شد.
اسامی موافقین: آقایان: دکتر شایگان – معینزاده – ناظرزاده – ناصر ذوالفقاری – عزیز اعظم زنگنه – وهابزاده – دکتر مصباحزاده – تیمورتاش – پناهی – صدرزاده – صاحب جمع – امینی – نورالدین امامی – سلطانی – دتر راجی اسلامی – غضنفری – بهبهانی – بهادری – فرامرزی – جواد مسعودی – امیری قراگزلو – سود آور – معدل – هراتی – گنابادی – عبدالحسین مجتهدی – فرهودی – اردلان – محمد ذوالفقاری – کشاورز صدر – حسن اکبر – مخبر فرهمند – گنجه – موقر – مکی – دکتر مجتهدی – خسرو قشقایی – بزرگ نیا – سنندجی – حکیمی – ملک مدنی – دولت شاهی – افشار – قرشی – فقیهزاده – عرب شیبانی – گرگانی – ظفری – دکتر کاسمی – شیبانی – آصف – عباسی – موسوی – اسکندری – مهدوی – نریمان – برومند – آبگار – شادلو – دولت آبادی – دکتر طاهری – صدر میر حسینی – دکتر برال – سالار بهزادی – دهقان – حاذقی – کور اولی – گیو – امیر افشاری – صفوی – حمیدیه – دکتر بقایی – بوداغیان – حائریزاده – صالح – اورنک – محمد علی مسعودی – مهدی ارباب – سلطان العلما – دکتر نبوی – گودرزی – تقه السلامی – کهبد – امامی اهری – دکتر جلالی – دکتر معظمی – دکتر طبا – سرتیپزاده – غلامرضا فولادوند – قاسم فولادوند – عامری – ناصر صدری – جمال امامی – دکتر کیان – نبوی – مکرم – دکتر هدایتی – رفیع.
ورقه سفید بی اسم – یک ورقه. آقای آشتیانیزاده یک ورقه سفید و یک ورقه کبود دادند.
رئیس – آقای نخستوزیر فرمایشی دارید؟ بفرمایید.
نخستوزیر – از اعتمادی که آقایان نمایندگان به دولت فرمودند بسیار متشکرم و امیدوارم که بتوانیم این رای را در راه حقیقی و صحیح خودش عمل کنیم و همت کنیم انشاءالله عملیات دولت روی مصالح مملکت و نظریات شما باشد. نمایندگان: انشاءالله.
- ختم جلسه به عنوان تنفس
[ویرایش]۵ - ختم جلسه به عنوان تنفس
رئیس - ۵ نفر باید برای کمیسیون مختلط قانون نفت تعیین بشوند ولی چون گویا جلسه مجلس سنا هم چهارشنبهاست دیر نمیشود در جلسه آینده روز سه شنبه انتخاب بعمل میآید یعنی این جزو دستور روز سه شنبه خواهد بود.
معدل – جناب آقای رئیس در این باب تقاضای جلسه خصوصی داریم که مطالعه بشود.
ملک مدنی - اجازه بفرمایید الان جلسه را ختم کنیم برویم آنجا یک توافقی بکنیم.
رئیس – بنده هم عقیدهام این است که جلسه را یک قدری زودتر ختم کنیم. فعلا تنفس داده میشود. (یک ربع به ظهر جلسه به عنوان تنفس ختم و دیگر تشکیل نگردید.)
رئیس مجلس شورای ملی – رضا حکمت.