مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۵/جلسهٔ ۴
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: اداره ۵۴۴۸ - اطاق رئیس ۹۴۴۱
سال سوم
شماره
مدیر سید محمد هاشمی
شنبه ماه ۱۳۲۶
دوره پانزدهم قانونگذاری
شماره مسلسل
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز امرداد ۱۳۲۶ نشست
فهرست مطالب: ۱- تصویب صورت مجلس ۲- بیانات قبل از دستور آقای بهار ۳- بیانات قبل از دستور آقایان دهقان و نراقی ۴- طرح اعتبار نامه آقای تقی زاده ۵- ختم جلسه بعنوان تنفس
- تصویب صورت مجلس
[ویرایش]صورت مجلس روز سه شنبه ۶ مرداد ماه را آقای معتمد دماوندی (منیش) قرائت نمودند بشرح ذیل:
ساعت ده صبح روز سه شنبه ششم مرداد مجلس بریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسة پیش از قرائت و پس از یادآوری آقای فرامرزی که نسبت باعتبار نامه آقای یونس وهاب زاده مخالف بودهاند و ذکر نشدهاست صورت مجلس تصویب شد. اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شد.
غائبین با اجازه- آقایان: عسگر صاحب جمع – غلامرضا فولادوند.
غائبین بی اجازه – آقایان: سلطان العالماء- حسین وکیل- محسن گنابادی- عزیز اعظم زنگنه- هدایت الله پالیزی- کامل ماکوئی.
دیر آمدگان بی اجازه- آقایان: حسن اکبر – محمد ذوالفقاری- دکتر طبا- بیات – دکتر اعتبار- رستم گیو- دکترراجی- آصف- منصف- تولیت- سزاوار- سلطانی- شریعت زاده- امامی خوئی ناصری. آقای حسین مکی با اشاره باعتراض آقای دهقان نسبت بحضور آقایان وزراء در جلسات مجلس اظهار نمودند که آقایان چون مسئولیت دارند نمیتوانند مصونیت داشته باشند و در ضمن مواد قانون محرومیت وزراء و معاونین را قرائت نمودند. آقای رئیس بیان داشتند مادام که اعتبارنامة ایشان تصویب نشده وکیل بالقوه هستند. آقای نبوی اظهار نمودند پس از تصویب اعتبار نامه استعفا میدهند و فعلا هم اینموضوع مطرح نیست و ضمناً پیشنهاد کردند که نخست گزارشهائی که خوانده نشده قرائت شود سپس ببقیه بپردازند. آقای امینی مخالف بوده واین پیشنهاد را تعویق کار یا خروج از دستور تلقی مینمودند پیشنهاد آقای نبوی اخذ رأی و تصویب شد سپس گزارش شعبه یک راجع بانتخابات تبریز بتفصیل قرائت و بمناسبت مخالفت آقای ارسنجانی نسبت باعتبار نامة آقای جواد گنجه بجلسه بعد موکول گردید. آقای دکتر اعتبار نسبت به پیشنهادی که داده بودند اشاره کردند و آقای رئیس راجع بوظایف خود که با بیطرفی انجام میدهند توضیحی دادند و رعایت نظامنامه را نیز لازم شمردند. گزارش شعبه سوم راجع بانتخاب آقای محمود محمود از نجف آباد قرائت و بعلت مخالفت آقایان کشاورز صدر و کفائی و فرامرزی و عبدالقدیر آزاد بجلسه بعد محول گردید. گزارش شعبه چهارم مربوط به انتخاب آقای سید علی بهبهانی از تهران قرائت و تصویب شد. گزارش شعبه ششم راجع بانتخاب آقای یمین اسفندیاری از بابل بمناسبت مخالفت آقای مهندس رضوی بجلسه بعد موکول گردید. گزارش شعبه یک مربوط بانتخاب آقای ناصرالدین ناصری قرائت شد و آقای ارسنجانی مخالف بودند در این موقع نمایندگان آذریایجان و جمعی دیگر از نمایندگان بصورت اعتراض از جلسه خارج شدند و مجلس تعطیل شد نیمساعت بعد مجدداً جلسه تشکیل و آقای دکتر شفق راجع بحسن جریان انتخاب آذربایجان و حسن سابقه منتخبین بیاناتی کردند و عقیده داشتند که مجلس بدون آنکه خللی بحق قانونی آقایان نمایندگان برسد.
باید از هرگونه تشنجی که بضرر کشور تمام میشود اجتناب کنند. آقای رئیس باجرای نظامنامه اشاره نمودند و مواد ۱۴۳ و۱۴۴ قرائت شد وتذکر دادند که رعایت نظم مجلس از طرف نمایندگان و تماشاچیان ملحوظ گردد. سپس تقاضای کتبی آقای ارسنجانی مبنی بر استرداد اعتراضی که نسبت باعتبارنامه آقایان گنجه و ناصرالددین ناصری منتخبین تبریز کرده بودندقرائت شد وآقای امینی باستناد ماده ۶۹ نظامنامه معتقدبودند که اعتراضات دیگران نیز باید استرداد شود: رای بنمایندگی آقایان گنجه و ناصرالدین ناصری گرفته تصویب شد. گزارش شعبه ۴ مربوط به انتخاب آقای ملک الشعراء از تهران و شعبه ۶ در انتخاب آقای شریعت زاده مشاور از بابل و شعبه ۱ راجع به انتخاب آقای اسکندری از تبریز قرائت و تصویب گردید. آقایان: نورالدین امامی و دکتر متین دفتری و مشایخی و خسرو قشقائی و دکتر اعتبار اعتراضات خود را نسبت به نمایندگی آقایان صادقی و مسعود ثابتی و دهقان و وکیل مسترد داشتند و نسبت به هر یک جداگانه اخذ رأی و تصویب شد. در این موقع ملک مدنی به حد نصاب تصویب اعتبار نامهها برای رسمیت مجلس تذکری دادند. آقای رئیس متذکر شدند که پس از تصویب اعتبار نامه یک نفر دیگراز نمایندگان رسمیت مجلس را اعلام خواهند داشت. گزارش شعبه ۴ راجع به انتخاب آقای علی وکیلی از طهران قرائت و به علت مخالفت آقایان مهندس رضوی و آشتیانی زاده بجلسه بعد موکول گردید و گزارش شعبه ۶ مربوط به انتخاب آقای عباس اسلامی از بابل به تصویب رسید. بلافاصله آقای رئیس رسمیت دوره ۱۵ مجلس را اعلام و متذکر شدند که درساعت ۱۱ و ۴۲ دقیقه روز سه شنبه ششم مرداد با تصویب اعتبار نامه ۸۵ نفر از نمایندگان مجلس رسمیت یافته و میتواند وارد کار شود و طبق ماده ۷ نظامنامه با تصویب سه ربع اعتبار نامه نمایندگان میتوان به انتخاب هیئت رئیسه دائمی اقدام کرد. آقایان نبوی و ملک مدنی معتقد بودند که چون آئین نامه مختار کردهاست به بقیه اعتبار نامهها رسیدگی و سپس به انتخاب هیئت رئیسه مبادرت شود. چون مخالفتی نبود گزارش شعبه مربوط باعتبار نامه بقیه نمایندگا ن به ترتیب ذیل قرائت و نسبت به هریک جداگانه اخذ رأی و تصویب شد. شعبه اول آقای اسدالله ممقانی از تبریز- شعبه چهارآقای دکتر شفق از تهران – شعبه شش آقای شهاب خسروانی از محلات- شعبه اول آقای علی اکبر ملکی از تبریز- شعبه چهار آقای دکتر مصباح زاده از بندعباس ونیز گزارش شعبه اول راجع به انتخاب آقای حاج محمد تقی خوئیلر را بمناسبت مخالفت آقایان مهندس رضوی و محمد علی مسعودی و همچنین گزارش شعبه ۴ مربوط بانتخاب آقای عباس اسکندری بر اثر مخالفت آقای مهندس رضوی به جلسه بعد موکول شد. گزارش شعبه اول راجع به نمایندگی آقای دکتر مجتهدی از تبریز قرائت و تصویب گردید. نسبت به گزارش شعبه اول ونمایندگی آقای تقی زاده از تبریز به مناسبت مخالفت آقای عباس اسکندری اخذ رأی آن موکول به بعد شد. گزارش شعبه ۴ راجع به انتخاب آقای تقی برزین از همدان و گزارش شعبه اول مربوط به انتخاب آقای ابوالقاسم لیقوانی از تبریز قرائت و تصویب گردید. در این وقت آقای رئیس اظهار داشتند اغلب آقایان نمایندگان که در دوره ۱۴ عضویت داشتهاند سابقه دارند که هنگام شروع حادثه آذربایجان عزیز اولین کسی که در مجلس اعتراض کرده بنده بودم وهیچ دست ناپاکی نمیتواند آن را از ممکلت ما مجزا کند بنابراین آقایان نمایندگا ن که طرفدار آزادی عقیده و بیان هستند باید توجه داشته باشند که در تظاهرات خود مانند همکاران دیگر نظم مجلس را رعایت فرمایند تا مواد قانون اساسی که خونبهاهای مشروطیت ایران است در حفظ آزادی و عقاید نسبت به همه اجرا شود. آقای ممقانی نیز نسبت به اهمیت مقام آذربایجان و فداکاریهای مجاهدین آن سامان که در راه استقرار مشروطیت بمعیت ایل بختیاری ابراز کردهاند و باید همواره مورد نظر و احترام باشد بیاناتی کردند. مجلس مقارن ظهر خاتمه یافت و جلسه آینده به روز پنجشنبه هشتم مرداد ۵/۸ صبح موکول گردید. رئیس- نسبت به صورتجلسه اعتراضی نیست. یمین اسفندیاری- بنده اعتراضی دارم. رئیس- آقای یمین بفرمائید. یمین اسفندیاری- در صورتجلسه نوشته شدهاست که آقایان نمایندگان آذربایجان ازجلسه خارج شدهاند اینطور نبود. بنده پهلوی آقای هاشم وکیل و آقای ارسنجانی نشسته بودم آقای ارسنجانی نسبت به وکالت آقای گنجه معترض بودند بنده حرفی نزدم بعد که نسبت به آقای ناصرالدین ناصری مخالفت کردند از ایشان پرسیدم منظورتان چیست نسبت به اشخاص حرف دارید یا نسبت به انتخابات آذر بایجان. ایشان اظهار کردند هر نه نفر صورتشان اینجا جلوی بندهاست و معترضم. گفتم این صلاح نیست برای وضع امروز و وضع مجلس خوب است که صرف نظر کنید گفتند که خیر. از آقای سید هاشم وکیل هم خواهش کردم که با ایشان صحبت کنند. رئیس- اگر اعتراضی به صورت جلسهاست بفرمائید. یمین اسفندیاری- باید عرض کنم که جهت مخالفت بنده چیست. این مطالب را میگویم که برسم به نتیجه. با اطلاعی که شخصاً از اوضاع آذربایحان داشتم و چندی قبل هم که آنجابودم این حرفهایی که اینجا زده میشود که آذربایجان با سایر نقاط ایران فرق دارد آذربایجانی که بنده در نقاط مختلفه آذربایجان چه تبریز چه سایر جاها دیدم هیچ مابین خودشان را با سایر هموطنان خودشان فرقی نمیگذارند(صحیح است، صحیح است) و همه با یک روح واحدی میگویند ما ایرانی هستیم (آشتیانی زاده- این نطق قبل از دستور است.) و ابداً نباید تبعیضی در بین ایرانیها بشود این احساساتی است که من از آذربایجانیها دیدم و خودم هم که رئیس شعبه یک بودم نسبت به پرونده آذربایجان آن مداقه که لازم بود شدهاست این است که عرض میکنم بنده اول کسی بودم که از جلسه خارج شدم و بعد هم آقایان نمایندگان دیگر و پس از آن آذربایجانیها آمدند و این نسبت را نباید داد. رئیس- اسم سرکار هم علاوه میشود دیگر کسی بصورتجلسه اعتراضی ندارد؟ آقای دکتر متین دفتری. دکتر متین دفتری- عرض کنم موضوع استرداد مخالفت بنده با آقای صادقی و همین طور سایر استردادها را در صورتجلسه به طور مبهم نوشتهاند این خوب نیست مگر ما طرفیت شخصی با کسی داشتهایم که از روی غرض شخصی مخالفت کرده باشیم و بعد استرداد کرده باشیم. بنده اینجا حضور آقایان عرض میکنم آقای نورالدین امامی خواهش کردند مسترد بدارم و مخالفت بنده روی نظر شخصی نبوده و به ملاحظه رعایت مصالح بعضی از رفقای آذربایجانی من مخالفت کرده بودم وقتی آقایان مسترد کردند بنده هم مسترد داشتم والا طرفیت شخصی نبود و میل داشتم که در صورت جلسه قید شود. رئیس- این خلاصه صورت محلس است البته در صورت مفصل مذاکرات ذکر میشود معهذا اصلاح خواهد شد. آقای ذوالفقاری. محمد ذوالفقاری- بنده را جزء دیرآمدگان محسوب کردهاید ابداً اعتراضی باین قسمت ندارم راجع به تشکیل جلسه بایستی تکلیف قطعی معلوم شود ساعت هشت و نیم تعیین شد الان ساعت دهاست که جلسه تشکیل شدهاست اگر مثل سال گذشته این رویه را بخواهیم پیش بگیریم هیچوقت سر موقع جلسه تشکیل نخواهد شد(صحیح است). رئیس- دیگر اعتراضی به صورتجلسه نیست؟ آقای دکتر طباء دکتر طباء- بنده تعجب کردم که اسم خودم را جزء دیر آمدگان بی اجازه دیدم در صورتی که بنده انچه که به خاطر دارم چند دقیقه قبل از جلسه در مجلس بودم.(صحیح است) رئیس- اصلاح میشود اعتراض دیگری به صورت جلسه هست؟ آقای دکتر مجتهدی. دکتر مجتهدی- در صورت جلسه قید شده بود موقعی که مخالفت با اعتبار نامههای آذریایجان شد نمایندگان آذر بایجان و عدهای رفته بودند بیرون. در صورتی که تمام نمایندگان و حتی خود آقای رئیس هم خارج شده بودند و هیچ کس در مجلس نماند. رئیس- بنده به موجب ماده ۱۱۴ بواسطه هیاهویی که درمجلس شد برخاستم و یک ساعت جلسه را تعطیل کردم. قیام من بواسطه ماده ۱۱۴ بود. آقای صادقی.
صادقی- بنده در جلسه گذشته در جواب آقای مکی بیاناتی کردم که اشارهای در صورتجلسه نشدهاست. خواهش میکنم اصلاح شود.
رئیس- دیگر اعتراضی بصورت جلسه نیست؟ (آشتیانی زاده – بنده تذکری دارم) صورت جلسه تصویب شد- آقای ملک الشعراء و چند نفر از آقایان نمایندگان دیگر تقاضای نطق قبل از دستو کردهاند. آقای ملک الشعراء بهار – آقای نراقی – آقای دهقان (جمعی از نمایندگان – دستور) رأی میگیریم به نطق قبل از دستور. آقایانیکه موافقند قیام فرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای بهار.
- بیانات قبل از دستور آقای بهار
[ویرایش]۲- بیانات قبل از دستور آقای بهار ملک الشعراء بهار- آقایان محترم من حرص و ولعی در صحبت کردن ندارم و اهل تظاهر نیستم موضوعی که مربوط به همه آقایان است و مربوط بعالم اسلامی و ملل آسیائی است مربوط بحمله ایست که نسبت بجمعی از برادران اسلامی ما شدهاست و باید در این مجلس که مجلس ملی اسلامی است ابراز احساساتی بشود (صحیح است- صحیح است) این است که بنده اجازه خواستم والا بنده متظاهر نیستم. آقایان مسبوقید که دنیا بیک جنگ بزرگ خطرناکی تن در داد و حاضر شد برای اینکه جوانهای رشید خودش را در میدانهای جنگ بکشتن بدهد، برای اینکه اصول زور و قلدری و چپاولی از میان برود گفتند که دولت نازی میخواهد دنیا را تصرف کند باید ازاو جلوگیری کرد دنیا بجنگ تن در داد و بالاخره دنیا امیدوار شد که منشور ملل متفق که از طرف دول بزرگ فاتح تصویب شدهاست منبعد بداد بشر خواهد رسید. همه ما آرزومند بودیم که دیگر ملل زرومند و دول مقتدر بملل ضعیف حمله نکنند، همه ما آرزومند بودیم که ملل آسیائی و ملل اسلام منبعد بتوانند از دسایس ومداخلات دول زورمند در امان باشند (صحیح است) تمام دنیا، تمام ملل دنیا با این منظور شب را بروز میبرند. با قحطی، با گرسنگی، با فقر، با بیچارگی، بان نبودن دوا، با نبودن اصول لازمه حیات میسازند، تحمل میکنند بامید اینکه فردا بتوانند با سعادت در سرزمینهای خودشن زیر آفتاب خودشان، پهلوی زن و بچه خودشان راحت بنشینند. دیگر از آسمان بمب نیاید، دیگر از افق توپ برق نزند. قضیه هند هلند و حمله دولت هلند بجزیره سوماترا و جزیره جاوه این امید را دارد باطل میکند. آقایان میدانند که هند هند، جزیره سوماترا و جاوه (مهند رضوی- هند هلندیها بفرمائید) اظهار فضل میفرمائید؟ (مهند رضوی- اظهار نظر سیاسی است) اجازه بدهید (زنگ رئیس) هند هلند معروف است… جزیره جاوه را در قدیم زابج میگفتند وجزیره زابج در تنام جغرافیاهای قدیم نام برده میشود و لغت زابج همان لغتی است که جاوه شدهاست. جاوه اسم عام آن جزایر بودهاست، بالاخره مردم جاوه و مردم سوماترا و اکثریت مردم زابج که امروز بهند هلند معروف شدهاست مسلمان بودهاند و امروز هم مسلمان هستند اینها برای خودشان فرهنگی داشتند، تمدنی داشتند تمدن اسلامی وعرب فارسی در آنجا رایج بودهاست. عصوری که راهزنان دریائی بنام بسط تمدن بسرزمین ملل مشرق میتاختند و ثروتهای چندین هزار سالة مشرق را غارت میکردند دولت هلند هم موفق شد باین سرزمین زرخیر حمله کند دولت هلند توانست بواسطه این غفلتی که ملل مشرق دارند مثل سایر راهزنان دریائی جزیره جاوه و سوماترا را تصرف کند و تصرف کرد. سالها گذشت و تمدن اروپائی نتوانست کمکی بحال مردم درمانده و فقیر این جزایر بکند چنانکه میبینیم بهندوستان هم نتوانستند کمک کامل بکنن اکثر مردم هند فقیرند تمام ملل آسیا که در تحت تصرف دول زورمند قرار گرفتهاند هنوز فقیرند و هنوز در دریای خرافات غوطه ورند دولت هلند هم نتوانست تمدنی را که بنام آن تمدن به سرزمین ملل مشرق حمله کرده بود آن تمدن را به مردم این سرزمین اعطاء کنند! جنگ بر پا شد، جنگ عمومی ایجاد شد، منشور ملل متفق نوید زندگانی و سعادت را بملل جهان داد مردم جاوه قیام کردند، مردم جاوه جانفشانیها کردند. درسایه منشور ملل متفق و بالاخره بوساطت دولت انگلیس قرار دادی بین دولت هلند و دولت دکت شهریار، دولتی که در جاوه اجرا گردید و یک قسمت از مواد این قراداد(قسمت تشکیل ژاندارم) قرار شده در ضمن صحب تکمیل بشود. دکترشهریار که بزرگترین زعمای هند هلند است وارد دهلی شدهاست و چند شب قبل در رادیو صحبتی کردو میگوید دولت هلند بدون اینکه به ما سابقه بدهد، بدون این که به ما پیشنهادی بکند و از طرف ما آن پیشنهاد رد بشود بدون سابقه و با مقدمه چینی بیست روزه ناگاه بما حمله کردهاست، صد هواپیما برای کشتن زن واطفال ما فرستادهاست و از دیار بسرزمینهای ما شلیک میکنند و همینطور در خاک ما قشون پیاده میکنند، چتر باز پیاده میکنند. امروز که این صحبت را میکنیم دولت هلند در خاک جاوه مشغول قصابی است، امروز دولت هلند بدون جهت و حتی بدون رعایت اصول و مقررا ت جنگی و رعایت منشور ملل دارد مسلمین جاوه و سوماترا را قتل عام میکند! آقایان من بنام ملل اسلامی و بنام ملل آسیا و بنام ملت ایران باین حرکت جابرانه وظالمانة دولت هلند شدیداً اعتراض میکنم. (صحیح است، آفرین) محمد علی مسعودی- همه معترفند آقا. جمعی از نمایندگان- دستور. رئیس- رأی داده شدهاست بنطق قبل از دستور ۲ نفر دیگر از آقایان اجاره نطق قبل از دستور خواستهاند. آقای دهقان.
- بیانات قبل از دستور آقایان دهقان و نراقی
[ویرایش]۳- بیانات قبل از دستور آقایان دهقان و نراقی دهقان- بطوریکه خاطر نمایندگان محترم مسبوق است اخیراً عدهای از مدیران جراید بنام حق گوئی حق نویسی و انتقاد صحیح از دستگاه حاکمه و فسادیکه در دستگاه حاکمه شیوع دارد توقیف شدهاند و مدیران آنها بزندان رفتهاند (صحیح است) البته بنا بپیشنهاد آقای محمد علی مسعودی جناب آقای سردار فاخر واسطه شدند و عدهای از مدیران جراید آزاد شدند این عمل ایشان موجب تشکر تمام مدیران جراید است منتها هنوز عدهای از جراید توقیف هستند. من اینجا میخواستم بنام نمایندگان محترم که همه طرفدار آزادی بیان و قلم هستند و برای حفظ آزادی در اینجا اجتماع نمودهاند باین قبیل توقیفهای غیر قانونی اعتراض بکنم. (محمد علی مسعودی حکوت نظامیرا بفرمائید) حکومت نظامی هیچ موردی ندارد که باشد و باین وسیله جراید را خفه کنند و نگذارند انتقادات صحیحی که هست بیان کنند بنده میدانم که عرضم مورد توجه و تأیید نمایندگان محترم است میخواهم صدای خودم را برای اعتراض بلند کنم و از مقام ریاست مجلس تقاضا کنم بدولت تذک دهند که از این اقدامات خلاف قانون خودداری کند و جراید توقیف شده را آزاد کند و بیش از این هم جلوی آزادی قلم را نگیرند(نبوی- دستور) رئیس- آقای نراقی. نراقی- بنده اطمینان دارم که جریان نامطلوب جلسة گذشته موجب تأثر و تأسف عموم آقایان نمایندگان محترم است و تردیدی درش نیست ولی بنده بطور مختصر یک تذکراتی دارم و میخواهم بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم. بنده قبلاًراجع بنمایندگی تبریز عرض میکنم که آقایان نمایندان تبریز همه از شیخصیتها و رجال معروف تبریز هستند و سوابق آزادیخواهی دارند آقای جواد گنجة فرزند برومند مرحوم حاج میرزا علینقی گنجة هستند ایشان خدمات فوق العادهای بآزادی ایران کردهاند. از آنهائی بودهاند که در راه آزادی و مشروطیت ایران فداکاری کردهاند و نامشان در تاریخ مشروطیت برای همیشه ثبت است(صحیح است) و سایر آقایان همینطور از خانوادههای معروف از قبیل آقای امامی و سایر آقایان (صحیح است) راجع بپرونده انتخابات تبریز هم برای اینکه سوء تفاهمی نشود عرض میکنم بنده عضو شعبه اول بودم و میدیدم که وقتی پرونده انتخابات تبریز مطرح میشد آقایان اعضاء شعبه اول با چه ذوق و شوقی اقدام میکردند آقای یمین اسفندیاری که رئیس شعبه بودند و آقای امیر تیمور که مخبر شعبه بودند میآمدند- هر روز صبح و ظهر وعصر اعضاء شعبه اینجا ماندند حتی یکروز آقای یمین اسفندیاری که معمولا در ساعت ۶ از خواب بلند میشوند ساعت ۴ آمدند و ناچار شدند که ازا گرما بروند خارج از مجلس و دوش بگیریند بنابراین یک علاقه مندی شدیدی بود که پرونده انتخابات تبریز را تمام کنند و میخواستند قبل از جلسه اول تمام کنند و تا موقعیکه زنگ جلسه مجلس زده شد اعضای شعبه اول در اطاق شعبة اول مجلس مشغول کار بودند و کار را تمام کردند و آمدند بمجلس بنابراین ملاحظه میفرمائید که آقایان وکلاء علاقه کامل داشتند و نمایندگان تبریز نه فقط مورد علاقة وکلای ملت هستند بلکه مورد علاقه تمام ملت ایران هستند (صحیح است) ولی بنده یک تذکرات اصولی داشتم و بنده عقیدهام این است که اگر فرضاً یک نفری بسلیقه خودش یک اعتراضی بیک پروندهای دارد باید عقیده خودش را بگوید و بنده معتقد هستم که ما باید اینجا اصول را رعایت بکنیم. این جا مرکز نمایندگان ملت است. اینجا باید وکلاء آزاد باشند در اظهار عقیده خودشان (صحیح است) چه بهتر آن شخصی که اعتراض میکند بشخص خودش اعتراض باشد و برای مداقه چه بهتر است که بیاید اینجا پشت تریبون و بگوید آقا این شخص اینطور است با منطق و استدلال حرفش را بزند، هرکس هر حرفی را که میخواهد بزند بایستی اصول درمجلس حکمفرما باشد این برای مجلس خوب نیست، پسندیده نیست (صحیح است) (معتمد
دماوندی – مطابق قانون اساسی هم نیست) مقصود از مشروطیت و آزادی و این فداکاریها ئی که در راه مشروطیت شدهاست چیست- از وکیل نبایستی سلب آزادی شود باید بتواند که پشت تریبون آزادانه نطق کند، ما چگونه میتوانیم از دولت بخواهیم که انتخابات آزاد باشد آقای دهقان حالا این جا فرمودند که یک روزنامه هائی که از دولت و حکومت نظامی انتقاد کردهاند توقیف شدهاند آقای وکیل مجلس را اجازه نمیدهند که بیاید این جا حرفش را بغلط یا بصحیح بزند چطور بدولت پس فردا خواهند گفت که بیاید از روزنامه رفع توقیف بکند. اگر انتقادی برای کسی موجود است باید بیاید اینجا حرفش را بزند چون ما حالا که میخواهیم برویه دولت انتقاد کنیم و اعتراض کنیم قبلا باید رویه خودمان را درست کنیم که وکلائی که حاضر نیستند بر علیه خودشان حرفی زده شود….
یمین اسفندیاری - آقای نراقی اینطور نیست که میفرمائید.
دکتر اعتبار- مقصود اگر متشنج کردن مجلس است بفرمائید (زنگ رئیس)
نراقی- اجازه میفرمائید- بنده از آقایان محترم تقاضا میکنم که اصول را رعایت کند و از این ببعد این رویهای را که معمول شدهاست که یکنفر وکیل وقتی بخواهد حرفی بزند نگذارند و جلوش را بگیرند و نتواند ادامه بدهد ترک کنند خدا شاهد است من خدا را گواه میگیرم بتمام مقدسات عالم فقط از نظر حفظ مصالح مملکت و از نظر اینکه در خارج نسبت بمجلس اهانتی نشود و از نظر اینکه اصول مشروطیت رعایت بشود این عرض را کردم (یمین اسفندیاری- شما عرضی ندارید آقای نراقی) (صحیح است) جمعی از نمایندگان- دستور- دستور رئیس- پیشنهادی از آقای امینی رسیدهاست که وارد در دستور شویم و قرائت میشود. (بشرح ذیل قرائت شد:) پیشنهاد میکنم که وارد در دستور شویم. ابوالقاسم امینی. جمعی از نمایندگان- مخالفی نیست.
- طرح اعتبار نامه آقای تقی زاده
[ویرایش]۴- طرح اعتبار نامه آقای تقی زاده رئیس- پیشنهادی هم از طرف آقایان دکتر عبده و آقای حاذقی رسیدهاست که قرائت میشود. (بشرح زیر قرائت شد.) پیشنهاد میکنیم که رسیدگی باعتبار نامة جناب آقای دکتر تقی زاده که در دستور است مقدم بر سایر موضوعاتی که در دستور است طرح شود. رئیس- توضیحی دارید آقای دکتر عبده بفرمائید. امیر تیمور- بنده مخالفم. دکتر عبده- بنده خیال میکنم در تقدیم این پیشنهاد مترجم احساسات عدهای از همکاران میباشم (مکی- اینطور نیست آقا) اما بنده چرا این پیشنهاد را کردم برای اینکه یکسال و نیم پیش موقعی که عضویت هیئت نمایندگی ایران را در شورای امنیت داشتم بنده از نزدیک شاهد و ناظر فعالیت خستگی ناپذیر جناب آقای دکتر تقی زاده برای حفظ منافع ملت ایران بودم بنده میدیدم در آن موقعیکه کشور ما متشنج بو در آن موقعیکه اغلب آقایان میترسیدند، جبن داشتند، ترس داشتند حقایق را نمیگفتند در همان موقع که خود ما در لندن حتی ملاحظه میکردیم، این مرد با یک سماجت و با یک فعالیت خستگی ناپذیر برای حفظ منافع این کشور با کمال شجاعت و رشادت اقدام میکردملت ایران که ما نمایندگان آن هستیم میبایستی نسبت بشهادت و خدمات این مرد آزادیخواه (قطع نظر از خدماتی که در ادوار مختلف مشروطیت باین کشور و آزدای کرد) فعالیت خستگی ناپذیر این مرد را در این اواخر برای حفظ منافع ایران فراموش نکند و حداقل قدردانی و حق شناسی که نسبت باین مرد بزرگ میتوانیم بکنیم این است که موافقت بکنیم که اعتبار نامه ایشان مقدم بر سایرین طرح شود (صحیح است) آقایان شما که ادعای آزادی خواهی دارید (مکی- این مربوط بآزادی نیست) شما در صورتیکه احترام میگذارید بکسانی که خدمات بمشروطیت این مملکت کردهاند و بخواهد کسانیکه خدمت کردهاند نسبت بشما اطمینان داشته باشند پس باید بآنها بگوئید که اگر خادم باشید، اگر خیانت نکنند اگر بر علیه بیگانه پرستان با کمال رشادت اقدام کنید ملت ایران نسبت به شما حق شناسی و قدردانی خواهد نمود پیشنهاد بنده باین جهات بود که عرض کردم ولی یک تذکر هم داشتم تذکر بنده این است که جناب آقای تقی زاده مردی است آزدایخواه بیش از همه کس بآزادی بیان وعقیده علاقمند است و اگر یکنفری پیدا شد اعتراضی نسبت بایشان داشت بنده تصور میکنم برای تأمین نیت و قصد ایشان بهتر است که ما باکمال صبر و حوصله اعتراضات او را بشنویم و بعد هم جواب قانع کنندای باو بدهیم و بعد هم باعتبار نامه جناب آقای تقی زاده با کمال رشادت رأی بدهیم و این وظیفه اجتماعی خودمان را صحیحاً انجام بدهیم. رئیس- آقای امیر تیمور. امیر تیمور- مطابق ماده ۶۳ نظامنامه داخلی مجلس شورای ملی پیشنهاد دهنده بایستی باختصار توضیح دهد البته بیانات آقاد دکتر عبده مورد تأیید بنده بود اما مثل نطق قبل از دستور بود.(صحیح است) مکی- بنده مخالف هستم. رئیس- مگر نمیبینید آقای امیر تیمور مخالف است و دارد حرف میزن بنشینید. امیر تیمور- بنده با بیانات آقای دکتر عبده که راجع باعتبار نامه آقای تقی زاده فرمودند کمال موافقت را دارم وهمه همکاران محترم هم موافق هستند ولی بایستی اعتراف کرد که بیانات ایشان با پیشنهادی که کرده بودند ابداً مربوط نبود البته پروندة انتخابات آقای تقی زاده و مخالفتی که باایشان باید در مجلس مطرح خواهد شد. بنده هم افتخار این را دارم که مدافع این پرونده هستم و در موقع از آن پرونده و از آقای تقی زاده دفاع خواهم کرد ولی بنده عرض میکنم که عمل و رویه مجلس شورای ملی باید برای جمیع کشور سرمشق باشد. مجلس شورای ملی نباید در امور داخلی خودش تبعیض کند، پس و پیش کند بعضیها رامقدم بشمارد، همه در مقابل مجلس شواری ملی یکسان هستند و باید عمل مجلس شورای ملی سرمشق باشد بنابراین من تمنی میکنم آقای دکتر هم موافقت بفرمایند که پروندها بهمان ترتیبی که مخالفت شده یکی بعد از دیگری صحبت بشود پروندة جناب آقای تقی زاده هم بنوبت خودش مطرح خواهد شد، صحبت میشود. دفاع میشود، بنده اطمینان میدهم به آقای دکتر عبده که اتفاق مجلس شورای ملی پرونده آقای تقی زاده را تصویب کند (صحیح است) و این هیچ مربوط باین نیستکه ما از حفظ یک اصلی بخواهیم عدول کنیم و تمنی میکنم احازه بفرمائید پروندهها بترتیب مطرح شود. جمعی از نمایندگان- رأی رئیس- چون پیشنهادی شده و مخالفت شده باید رأی بگیریم بسته برأی مجلس است آقایانیکه با پیشنهاد آقای دکتر عبده موافقت دارند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. رضوی- عرض کنم نباید نظامنامه با رأی مجلس مقابله بشود همیشه نظامنامه مقدم است بنده تصور میکنم از نقطه نظر اینکه نظامنامه خودش حاکی در این موضوع است اساساً محتاج برأی بشود والا اینجا بنده توضیحات مفصل تر عرض میکردم بنابراین بنده چون تصور میکنم نظامنامه مقدم است از این جهت رأی مورد ندارد. رئیس- بنشینید آقا. معتمد دماوندی- تصویب مجلس بالاتر از نظامنامهاست.
رئیس- مجلس در تعیین دستور آزاد است میتوانند هر دستوری بخواهد مطرح کند اینجا هم رأی دادند بیانات آقا مورد نداشت.
حاذقی- عمل انجام یافتهاست.
رئیس- کسی که مخالف بود بااعتبا نامة آقای تقی زاده بیاید.
بعضی از نمایندگان- آقای اسکندری بفرمائید.
عباس اسکندری- قبلا از آقای مدیر روزنامة ستاره همکار محترم و همقلم خودم اظهار تشکر میکنم (بلندتر) از شرحی که در رونامة خود مرقوم فرموده بودند و بمن اظهار محبت کرده بودند آقای ملکی و ضمناً تقاضا کرده بودند که من مخالف خود را استرداد بکنم البته اظهار مهر و ملاطفت هم بآقای تقی زاده کرده بودند. مخالفت بنده با آقای تقی زاده یک مخالفت شخصی نیست بنده چنانکه بعرض خواهم رساند از زمانی که در مدرسه بودم تا مدت زمانی که شروع بروزنامه نگاری کردهام البته بمن آنوقتها پول زیادی هم کسی نمیداد دو تومان سه تومان ۵تومان داشتم وقتی که مدیر روزنامه شدم صاحب مطبعه بودم عایدی مختصری داشتم با سرمایه خودم با روزنامه خودم جزء مدافعین آقای تقی زاده بودم. آقای تقی زاده در ایران نبودند که من اوراق چاپی که الان موجود است در انتخابات مجلس منتشر میکردم و در روزنامه سیاست انتشار مییافت. نوشتم که ۵نفر برای مملکت و هفت نفر برای میل و تقاضا و خواهش مردم. و جزء آن ۵نفر یکی تقی زاده بودآقای مؤتمن الملک بود یکی آقای علاء بود پس مخالفتی که بنده اینجا میکنم روی نظر شخصی نیست تا وقتی که آقای تقی زاده را خدمتگزار ممکلت بخیال و سابقه فکر خودم تشخیص داده بودم با ایشان موافقت کرده بودم البته آقایان ۱۱۴ نفر هستند، بنده هم یک نفر بنده عرایض خودم را میکنم آقایان هم اگر بعد از عرایضی که شد موافقتتان را بدهید ولی من خیال نمیکنم این کار را بکنید. با این مقدمهای که عرض کردم و اظهار امتنان از بعضی از آقایان نمایندگان که به بنده گفتند بطور خصوصی در جلسه، در خارج از جلسه که آقا این کار شما عاقلانه نبود، شما اعتبار نامه تان تصویب نشده، شما میآیید با تقی زاده، تقی زاده که بتی است (محمد مسعودی- دماوندی- تقی زادهای که بت نیست بایشان توهین نکنید) تقی زادهای که طرفدار زیاد دارد در مجلس با این تقی زاده شما مخالفت میکنید از نظر اصول و از نظر عقلائی اینکار شما صحیح نیست. حتی یکی از دوستان من بمن گفت ممکن بود که من که اعتبارنامهام گذشته دلایل خودتان را بمن میدادید و من مخالفت میکردم در جواب گفتم این صندلیها مال ما نیست قبل از ما یک اشخاصی روی اینها نشستند و رفتند، ما هم خواهیم رفت، باید ادای وظیفه کرد اگر قرار شد برای خاطر اینکه من دو سال در روی یک صندلی بنشینم از گفتن حقیقت خودداری کنم این جرم است. از آن آقایان هم تشکر میکنم. بعضی از آقایان باز خواهش کردند که خوب است و رعایت ملایمت را بکنید گفتم این رویه ایست که من همیشه در زندگی داشتهام و حتی اگر کسی محکوم بقتل هم باشد خواهم گفت آقای فلان محکوم شدهاند و من این را در کتاب خودم تذکر دادهام که حتی محکوم هم حق دارد که رعایت ادب نسبت باو بشود. پس البته خارج از نزاکت صحبتی نمیشود و برای اینکه مبادا تحت تأثیری واقع بشوم صحبتهایی که مورد بحث ما است اینها را تنظیم کردم و بعرض نمایندگان محترم مجلس شورای ملی میرسانم ومن شخصا عقیده دارم آقایانیکه اینجا هستند اینها هم نماینده ملت ایران هستند برای اینکه امروز آنها صاحت اعتبار نامه و بالاخره در این صندلیها حق جلوس دارند و دلیلی هم نداریم که تصور کنیم آنها غرض شخصی خودشانرا بر منافع مملکت ترجیح میدهند. حالا میرویم سرموضوع، موضوع مخالفت بنده با اعتبار نامه آقای تقی زاده مربوط بجریان انتخابات آذر بایجاننیست زیرا انتخابات آذربایجان چون سایر قسمتهای ایران قدری بدتر یاکمی بهتر بودهاست و اصولا عقیده بنده بر این است که در کشور ایران مانند حال و گذشته در آینده هم سالیان دراز همین رویه حکم فرماست در سرزمنینکه مردم آن از صدی نود از فرهنگ و دانش بی بهره هستند جز این نمیشود انتظار داشت و تا رأی دهنده معنی حق حاکمیت خود را نداند و نفهمد که او نیز چون دیگران موجودی زنده و دارای حقوق مدنی است جز این طریق راه دیگری را در پیش نخواهد گرفت وتحولات سیاسی نمیتواند در ظلمت دریچههای مغز او تأثیری داشته و از نور و فروغ پرتوی گیرد کور را روشنائی آفتاب و تاریکی شب یلدا یکسان است. پس انتخابات در حکومت مشروطه تابع فهم و شعور افراد است وبا مقدمة معروضه بدیهی است که اعمال نفوذ بوسایل مختلف در این حق عمومی باشکال مختلف با ضعف و قوت راه مییابد و بعقیدة اینجانب مخالفت در طرز جریان آن زیاد با انصاف و حق موافقت ندارد.
مخالفت بنده با آقای تقی زاده در موضوع صلاحیت ایشان است و قبل از آنکه وارد اصل موضوع شوم (چنانکه مقدمه عرض کردم و حالا این موضوع حاجتی بذکر ندارد، میخوانم اشکالی ندارد چون در روزنامة اطلاعات نوشته شده بود که این مخالفت مبنی بر انتخاب هیئت رئیسه مجلس و برای جلوگیری ازموفقیت ایشان بودهاست برای رفع اشتباه نویسندگان نامة اطلاعات باستناد این کتابی که در پنج سال قبل تهیه شده و نظر اینجانب در آن صریح و روشن است رفع اشکال ایشان هم میشود بنده در زمان تحصیل در مدرسه و ایام روزنامهنگاری خود چون آقایان نمایندگان اشتباهاً بآقای تقی زاده عقیده داشته و بشهادت روزنامة سیاست با پول خودم و مطبعة خودم و وسایلی که در دسترس داشتم از روی ایمانی محکم زد و خورد میکردم که روزی پیش آید این سفر کرده از راه دور بیاید و بخت ایرانرا که گره خوردهاست بگشاید (یعنی عقیدة که غالب آقایان داشتند) سالها گذشت و دعای من بهدف استجابت رسید آنگاه بحقیقت این شخص پی بردم که جز پشیمانی سودی نداشت در سایه همین اشتباه من و امثال من بدبختی گریبان ملت ایران را گرفت. من نمیخواهم دوباره تجربه کرده را تجربه نمایم. از ین مختصر بیان و با سند چاپ شدة در چند سال قبل بر هیچکس مجال تفوهی نخواهد بود که تصور کند دسته بندی داخلی مجلس یا خارج مجلس در نظر من مختصر تأثیری داشتهاست. من از روزیکه بر حقیقت آقای تقی زداه پی بردم و پس از فحص کامل و جستجوی بسیار در مدت ده سال اسنادی بدست آوردم که غیر قابل انکار است و در دسترس آقایان نمایندگان گذاشته میشود با خدای خودم عهد نمودم که هر زمان فرصتی مناسب بدست آوردم (در این موقع حالت رقت بیشتری بایشان دست داد) بگوش آن طبقه از ملت ایران که میفهمن و قضاوت میکنند و به نیروی فهم و دانش خود طبیعه تا اندازة بر سایرین نفوق و حکومت دارند برسانم و امروز این عهد خود را وفا میکنم و میگویم- تا بداند مسلم و گبر و یهود کاندر این مردود جز لعنت نبود.
نصرت الله اسکندری- آقای رئیس جلوگیری کنید.
ملک مدنی- شما حق توهین ندارید آقای رئیس باید اخطار کنند.
رئیس- باید اعتراضتان در حدود نزاکت باشد والا اخطار میشود.
عباس اسکندری- آقایان اجازه بفرمائید اولا در این بیان توهین نشدهاست باید لغت عربی را دانست و فهمید مردود یعنی چه؟ یعنی از نظر من رد شده. این لغت عربی است. واز باب مفعول هم هست (خندة نمایندگان) شما بیخود اوقاتتان تلخ میشود چون بعضی از کلمات ممکن است عنوان عاریتی پیدا کرده باشد ولی اصل معنی همین است.
محمد علی مسعودی- اجازه بدهین گریه هایشان را هم بیرون بکنند بعد بخوانند.
عباس اسکندری- با هم گریه میکنیم. عرض کنم که آقایان هر چه میخواهند بفرمایند بنده اوقاتم تلخ نمیشود من یک وظیفه ایرا دارم آنرا انجام میدهم خود آقایان هم که همانطور که عرض کردم ۱۱۳ نفر منهای من ۱۱۲ نفر دیگر همه شام میآیید اینجا میگوئید آقا این مهمل گفت ولی من خیال نمیکنم و بعد از آن اینکار را نخواهید کرد، این اختلاف عقیدهاست پس بدون جهت اوقاتتان تلخ نشود و هر کاری که بنکنید تا بنده عرایضم را نکنم از اینجا پائین نمیروم (خنده نمایندگان) عرض کنم که زندگی سیاسی آقای تقی زاده بسه قسمت میشود:
- ۱- مشروطیت اول و مجلس اول تا انفصال مجلس (اینجا سه دوسیه متمایز است)
- ۲- مجلس دوم تا واقعه قتل سید جلیل القدر بهبهانی که منتهی بخروج ایشان از ایران است.
- ۳- وزارت طرق تقی زاده و داستان لغو امتیاز دارسی و تجدید امتیاز نفت جنوب (ملاحظه میفرماید همه جا رعایت ادب را کردم) برای آنکه از همان راهی که من خود بتحقیق پرداختم آقایان هم آگاهی یابند از آخر شروع میکنیم و باول پیدایش پهلوان داستان خواهیم رسید. اسنادیکه در دسترس من است و از نظر آقایان میگذرد غیر قابل انکار و رد است این یک روزنامهای است که در انگلستان چاپ شدهاست این یک مجلهای است که دومیلیون نسخه منتشر میشود تقریباً مجله نیمرسی انگلستان است ومثل روزنامه تایمز اهمیت دارد (یکی از نمایندگان – اسمش چیست؟) لندن نیوز….
محمد علی مسعودی- دو میلیون چاپ نمیشود یک رونامه چرند مزخرفی است.
عباس اسکندری- خیلی خوب نیست ۱۲ تا منتشر میشود چون ناچار موضوع نفت جنوب در میان میآید لازم است بگویم من همیشه بملت انگلیس با نظر استحسان نگاه کردهام و آرزومند بودهام که ملت ایران و انگلستان در روی اساس سیاست تساوری و احترام متقابل با هم دوست باشند و ملت ایران بتواند از این همسایه سیاسی خودحداکثر استفاده را بنفع کشور خود ببرد و در همان حال هم میگویم که در مدتی قریب ۲۵ سال هیچگاه نشدهاست که بواسطه سوء سیاست زمامداران انگلستان این مقصود حاصل شده باشد این را من نمیگویم وزیر خارجه انگلستان آنتونی ایدن در نطق مشهور خود میگوید که «نباید اشتباهی را که در مدت یکربع قرن در سیاست خود در ایران نمودیم تکرار نمائیم سیاستی که منتهی به تنفر و انزجار عامه ملت ایران شده» شرکت در قراداد ۱۹۰۷ و موافقت با التیماتوم ۱۹۱۱ و تحمیل قرارداد یکجانبی ۱۹۱۹ (امیر تیمور کام قرارداد؟) قرار داد ۱۹۱۹. بعقیده من این قراداد بواسطه وضع سیاسی بر ایران تحمیل شد، و ایجاد حکومت مطلقة ۲۰ ساله که طبق اسناد و نوشتجات موجود هیچکس را یارای انکار نیست و من همیشه با تمجید از مردان و شخصیتهای وطنپرست و خدمتگزاریکه انگلستان برای حفظ امپراطوری خود دارد از مجموعة این سیاست در ایران انتقاد نموده و معارضه کردهام.
دهقان- مأموریتتان را انجام بدهید از قول خودتان صحبت کنید.
عباس اسکندری- بنده قبلاً هم عرض کردم و با اینکه در تماشاخانه و جاهای دیگر فرصتی پیدا نکردهام که صحبتی بکنم معذلک بلدم حرفم را بزنم. (خنده حضار)
رئیس- بنده از آقایان تقاضا میکنم ماده ۱۱۲ را رعایت بفرمایند.
عباس اسکندری- گفتم مبادا خدای نکرده اوقاتشان تلخ بشود و آدمی که اوقاتش تلخ است گوش نمیدهد دلم میخواهد ایشان گوش بدهند.
رئیس- از موضوع خارج نشوید.
عباس اسکندری- بنده هر وقت که جناب رئیس اجازه نفرمایند حرف نخواهم زد.
نمایندگان- بفرمائید، بفرمائید.
عباس اسکندری- اجازه فرمودید؟
رئیس- بفرمائید.
عباس اسکندری- همانطوری که من علاقه دارم عقیده مندم مردان وطنپرستی که دیده شدهاست در طی قرون در انگلستان، خیلی دلم میخواست که اینجا هم یکروزی میآمدند با ایرانیهای خوب ما همکاری میکردند پس با اسامی و عمل آنها مأمورین انگلیس در ایران هیچگونه نظر مخالفی نیست من آن انگلیسی که برای مملکت خودش زحمت میکشد و در تمام مناطق گرمسیر در صورتی که در ۶۰ درجه عرض شمالی است زندگی میکنند این میاید و میرود در بالای یک برج، یک فار در خلیج فارس یا در اقیانوس هند آنجا پاسبانی میکند و هر دو ماه بدو ماه برای او غذا میآورند این آدمی که در آن اجتماع انگلستان هست، آن وسایل و آن زندگی و آن آب هوا، این برای حفظ ممکلت و امپراطوری خودش فداکاری میکند تمجید میکنم. اعمال غیر اینها قابل تصور است ولی متأسفانه من با آنها مخالف هستم برای این که عمل آنها بضرر کشور ما تمام شدهاست ولی موضوعی که اینجا مورد بحث ماست یک موضوع کاملة داخلی است و اگر نامی و صحبتی در اینجا از انگلستان بمیان میآید بنار بر اجبار طرح ادعانامهاست من در یادداشتهای خود راجع بقراداد نفت جنوب نوشتهام که کاش سرجان کدمن مدیر کل کمپانی نفت جنوب و خدمتگزاران دیگر که آن خدمت برزگ را بانگلستان در تجدید قرارداد نفت جنوب نمودند ایرانی بودند در این صورت چه نفع بزرگی در کیسه ملت ایران مینماید زیرا بر من مسلم است هیچکس نمیتواند چنین حساب روشنی را اشتباه نماید و از کیسه مردم فقیر و بدبخت چنین بخششی نماید که در حکایات الف لیل و افسانههای هارون الرشید هم وجود خارجی ندارد تقریباً در ۱۵ سال قبل روزی مردم تهران با ابلاغیة از طرف تقی زاده وزیر دارائی دولت وقت مواجه شدند که در ۳طبقه مردم سه اثر مختلف نمود این اعلامیه حکایت میکرد که امتیاز نفت جنوب معروف به دادرسی از طرف دولت ایران لغو شدهاست. یک قسمت از مردم در خیابانها بهم میرسیدند بیکدیگر تبریک میگفتند این مردم ساده دل سینهها را جلو داده و میگفتند بالاخره باید روزی این حساب تصفیه میشد بلی دربارة حکومت مطلقه و اطرافیهای نادان لان در گذشته برای دو نسل یعنی مدت ۶۰ سال ما را گرفتار نموده بودند بعد دستها را بهم مالیده و میگفتند تکلیف بلوچستان را هم معلوم خواهیم کرد. در ظرف چند روز اول خبر ورود محرمانه عدهای از قوای ایران ببحرین هم زبانزد همه بود (روزنامه هائی هست که راجع ببحرین نوشته بودند) طبقه دوم از مردم از الغای قرارداد یکطرفی خیلی اظهار نگرانی مینمودند آنها میگفتند این اصل حقوقی که باید محترم شمرده شود از طرف دولت ضعیفی چون ایران نسبت بدولتی بزرگ چون انگلستان بسیار مشکل است چنین چیزی واقع شود الحمدالله آقایان حقوقدان خیلی زیادند اینجا و آقایان دیگر هم اگر اشتباهی داشته باشند در موقع مقتضی عرض خواهم کرد دو دولت متساوی القوه هم نمیتوانند ونباید در صورت توانائی مبادرت بچنین امری نمایند حقوقدانها هم رای آنکه فتوائی داده باشند جملة معروف «رس انتیرالیوس اکتا» را برخ ما میکشیدند این عبارت معروف را باید آقای دکتر معظمی و سایر آقایان در سرفرصت بآقایان دیگر توضیح دهند. خلاصه آنکه قرارداد بین الاثنین لازم الاجراست و میگفتند اگر ما جزء ممالک معظم عالم هم بودیم و انگلستان هم کشور ضعیفی بود نباید قرادادی که در مدت ۳۳ سال بآن عمل شدهاست و در جریان ادوار مختلف مجلس شورای ملی وجوه دریافتی از این شرکت بابت حق الامتیاز بحساب جداگانه در بودجه مملکتی ریخته و مورد تصوی مجلس بودن بدون موافقت قبلی ملغی گردد و این Arbitraire (آربیترز) یکطرفی در قرون سالفه بود که هرکس میتوانست بدیگری تحمیل میکرد در صورتیکه قضیه معکوس و ممکنست بقطع روابط سیاسی واقتصادی ایران و انگلستان منتهی بشود. طبقه سوم مردمی بودند که در زیر کاسه الغاء قرارداد دارسی نیمکاسه خطرناکی مشاهده مینمودند هنوز مردم تهران از لذت این موفقیتهای خیالی بدر نیامده و چراغانیها امتداد داشت. بنده خودم غالب آقایان روزنامه نویسها مخصوصاً روزنامة کثیرالانتشار اطلاعات که واقعاً از روی یک حسن نیت و خوشحالی انتشار میداد….
محمد علی مسعودی- همه چراغانی کرده بودند بنده یادم هست شما هم چراغانی کرده بودید حالا این حرفها را میزنید.
عباس اسکندری- چراغانیها امتداد داشت که خبری منتشر شد که دولت انگلستان موضوع را بجامعه ملل مراجعه و شکایت کردهاست با کمال تذلل و خواری و کوچکی. حالا داخل جزئیات نمیشوم وبطور خلاصه با حضور نمانیده ایران در مجمع مزبور اختیار حکمیت بجناب دکتر بنش و نظر متخذه در اینکه موضوع دوستانه حل شود و طرفین بین خود تصفیه کنند آن دربار نادان جاهل از اطرافیهای نفهم پرشده بود نمیفهمیدند. حالا سی و سه سال شمار منفعت بردید حالا شما هم میآیید مردمان – کریم الطبعی هستید بیائید کمک کنید یک لقمه نانی هم توی سفره این مردم بدبخت ایرانی بگذارید که بلکه بتوانند چاک قبای خودشا ن را بدوزند بیست و هفت سالی که باقی مانده یک چیزی بما اضافه بکنید. بدواً اینطور تصور میرفت که برای بقیه مدت بوجه بهتری در قرارداد تعدیلی میرفت که برای بقیه مدت بوجه بهتری در قرارداد تعدیلی در قرادادرارسی خواهد شد ولی چیزی نگذشت که پرده برکنار رفت قرارداد جدیدی برای مدت شصت سال منعقد گردید. اعتراض این جانب در تنظیم این قرارداد مستقیماً متوجه وزیر دارائی وقت آقای تقی زادهاست بحساب مسلم و مقطوع در حداقل در مدت سی و سه سال که بر این قرارداد افزوده شه آقای تقی زاده مبلغ ۱۶۵۰ میلیون لیره انگلیس از جیب مردم بدبخت و سرو پا برهنه ایران در آورده و در طبق اخلاص نهاده و تقدیم کمپانی نفت جنوب نمودند. حالا ممکن است گفته شو این حساب مبنی بر چه پایه است؟ مسخرجه عادی یعنی که مازوت نه بنزین طیاره نه یکنوع بنزین که چند صد نوع نفت آنرا تهیه مکنند عادی چهار شلینگ. در سال گذشته عایدی دولت ایران بابت تنی چهار شلینگ از بابت ۱۸ میلیون مواد مستخرجه و سایر حقوق دریافتی را از نظر بگذرانید و به بیلان کمپانی نفت جنوب و عایدی آن نظر بیندازید و تصور کنید در ۱۹۶۰ یعنی دوازده سال دیگر هم از این مقدار مواد مستخرجه تجاوز ننماید در صورتی که مطابق برنامة نفت جنوب چنانچه گفته میشود در تاریخ ۱۹۶۰ استخراج نفت در جنوب ایران به ۴۰ میلیون تن در سال خواهد رسید(ولی حالا هیجده میلیون تن است ولی ما برای آنکه در روی مقدار معلوم رسیدگی کنیم میگوئیم در ۱۹۶۰ یعنی خاتمة امتیاز دارسی استخراج از بیست میلیون تن تجاوز نکند در هر سال ۵۰ میلیون لیره حداقل عایدات شرکت نفت است در تاریخ مزبور ملت و دولت ایران مالک بالاستحقاق کلیة مؤسسات نفتی و چاههای نفت بوده و طبق قرار داد باید تمام آنها بدولت ایران بلاعوض واگذار شود. فرض کنیم سوء اداره و بی مبالاتی موجب میشد که در حدود ثلث این عایدی هم تفریط میشد باز در مدت سی و سه سال در حدود ۱۲۰۰ میلیون عاید دولت ایران میشد و این مبلغ در هر سال متجاوز از ۳۶ میلیون لیره میشود و بالیرة آزاد ۲۵ تومان امروز نهصد میلیون تومان در هر سال و با لیره رسمی ۴۵۰ میلیون متجاوز عایدی دولت ایران میشد یعنی تقریباً بودجة کشور ما از این محل تأمین میگردید در این حساب قیمت مؤسسات نفتی که در تاریخ انعقاد قرارداد چهل میلیون لیره بوده و اکنون متجاوز از یکصد میلیون لیره میباشد بحساب منظور نشدهاست. آقایان نمایندگان تصدیق میفرمایند که هیچ کشوری که آنقدر بپول نیازمندی دارد، سرزمینی که مجبور است برای تأسیسات کارخانجات و تغییر نوع فلاحت و ایجاد سد بندی و امثال آن با چنان شرایط مشکل درصدد قرضه از خارج برآید، آیا باید بعامل این بدبختی درود فرستد؟ سرجان کدمن و سایر مأمورین انگلیسی که به نفع کشور ود چنین گوی موفقیتی را ربودند موردتمجید این جانب هستند و من همانطور که بر علیه وزیر مالیه ایران اقامة دعوی دارم یقین دارم ملت انگیس از آنها قدردانی خواهد نمود. چنانچه شنیدهام سرجان کدمن مردهاست ولی برای انگلستان او جاوید است و شکی نبود که ما مواد نفتی خود را بانگلستان بقیمت ارزانتر از بازار مکزیک میفروختیم و ادراة این منابع و مؤسسات را هم شاید بخود او واگذار میکردیم هم همسایه خود را راضی کرده بودیم و هم از منافع سرشار آن بهره میبردیم در اینحا آقایان من تمنی میکنم چون یک موضوع مهمی است اگر امروز هم قضاوت صحیح نشود بالاخره چنانکه گفتم روزی ما نیستیم و دیگران هستند و آنها قضاوت صحیح خواهند کرد گوش بکنید ودقت بکنید اینها برای ملت ایران و برای نمایندگان محترم تأثیر دارد تابع احساسات نشوید حرف میزنیم میگذاریم سند میگذاریم….
امیرتیمور- خوب آقا تمام شد؟
عباس اسکندری- اجازه بفرمائید اینجا یک محکمة قضاوت است باید آقایان قضات را متوجه بکنم اهمیت موضوع را خاطر نشان کنم آنها هم با علم تمام و قطعی نظر خودشانرا اظها میکنند البته آنهم یک مطلبی است که در موقع میفرمائید ما هم هستیم من که تقاضا از آقایان نکردم که اجازه بفرمائید الان من حرف بزنم. مجلس رأی داد رأی مجلس لازم الاتباع بود. دستور فرمودید که باید این موضوع مطرح شود بنده هم دارم میگویم باور بفرمائید که من نسبت به هیچکس غرض ورزی ندارم….
ابوالقاسم امینی- باید باشد خود آقای تقی زاده تشریف داشته باشند.
دکتر اعتبار- آقای امینی ما دفاع میکنیم از آقای تقی زاده.
عباس اسکندری- در اینجا من لازم میدانم که هر عذر و بهانة که از طرف آقای تقی زاده وزیر مالیه عنوان شود که بنابر اجاره و دستور مقام بالاتر این قرارداد را تنظیم نمودم و مردود است اما سر این مردود دیگر دعوا نکنید یعنی که قبول نمیشود (خنده نمایندگان) زیرا صریح اصل ۶۴ متمم قانون اساسی مینویسد «وزراء نمیتوانند احکام شفاهی یا کتبی پادشاه را مستمسک قرار داده سلب مسئولیت از خودشان بنمایند و صریح اصل ۴۴ متمم قانون اساسی تصریح دارد «شخص پادشاه از مسئولیت مبری است و وزراء دولت در هر گونه امور مسئول مجلسین هستند» هیچ مفری نیست این برو برگرد ندارد بنده یقین دارم در کشوری که برای مأمور دولتی چند صد ریال اختلاس جرم است وانفصال موقت و ابد از خدمات دولتی و حبس و محرومیت از حقوق مدنی دارد بآسانی اجازه داد که آقای تقی زاده دوباره در مرکزامری قرار گیرند و بجای آنهمه خسارت که امروز یا روز دیگری ملت ایران باید حساب آنرا واریز کند موفق شوند که حاتم بخشی دیگری از کیسه فقیر ملت ایران بنماید.
وکلای کرمان و سایر نقاط ایران باید وضعیت نان ذرت خورهای کرمان و سایر نقاط را در نظر بگیرند و آنگاه از روی وجدان پاک و آرام رأی خود را برای قضاوت ملت ایران اظهار دارند. برای آنکه ما نمایندگان در این کرسیها بنشینیم در مدت دو سال متجاوز از بیست میلیون ریال ببودجه کشور تحمیل میشویم وهمه میدانیم که این ریالهای کوچک بچه شکلی بنام مالیات از مردم بیچارة خانه بدوش گرفته میشود. بودجة هفتصد میلیون تا دو هزار میلیون تومان از مردم گرفته نشود بخزانة دولت واصل نمیکردد آنوقت بآسانی چنین رقم درشتی را بنام حسن خدمت باچراغانی و دف و چنگ در طبق اخلاص گذاشته و بخشش مینمائیم از کیسه کی میبخشیم و برای چه چنین حاتم بخشی میشود باید برای فهمیدن آن بصفحات تاریخ گذشته رجوع کنیم باید صفحات تاریخ گذشته را ورق بزنیم و در زوایای تاریخ علت حقیقی آنرا جستجو کرد من این کار را نمودهام. پس از اینکه این قرارداد منعقد شد و سالی متوسطاً سی و شش میلیون لیره بکمپانی نفت جنوب تقدیم گردید من بتألیف کتاب آرزو پرداختم این کتاب در ۵سال قبل شروع بطبع آن شد اسنادیکه بدست من آمد و بمن نشانداد این چیزی نیست که دیروز در این مجلس یا ده روز قبل تهیه شده باشد و کسی بگوید دولت وقت چه نظر داشت یا خارج و داخل، در روزی تهیه شده که من و شما در خانه نشسته بودیم این آقای مهندس رضوی که عضو دموکرات هستند بمن اعتراض میکنند بسیار خوب، اسنادیکه بدست من آمد بمن نشانداد که آقای تقی زاده چه تعهداتی برای انجام این خدمت اخلاقاً داشتهاند. ایشان برای چنین روزی ذخیره شده بودند تا در سایة نیکنامی موفق بچنین شاهکاری بشوند و از روز اول قرعة وزارت مالیه بنام ایشان زده شده بود چون ایشان وقتیکه مراجعت کردند بایران اول وزیر طرق و شوراع شدند یکی دو ماه آنجا بودند و آنوقت آمدند وزارت دارائی.
یکنفر از نمایندگان- والی خراسان هم شدند.
عباس اسکندری- والی خراسان شدن بعد از وزارت دارائیشان بود.
رئیس- از موضوع خارج نشوید.
عباس اسکندری- بایشان اجازه ندهید. دستور بفرمائید بدون اجازه حرف نزنند بعلاوه مجلس باید قضاوت کند در این خصوص.
یک نفر از نمایندگان- عده کافی نیست.
رئیس- برای مذاکره کافی است.
عباس اسکندری- پس از اینکه کار خود را تمام نمودند برای استراحت ممتدی باروپا رفتند و اکنون باید من خود را حاضر نمایم که دوباره پی ببرم برای چه کاری بایران مراجعت کنند.
حاذقی- ملت ایران او را وکیل کردهاست.
عباس اسکندری- هر صبح عید اول سال که پادشاه ایران درود بملت ایران بوسیله رادیو میفرستادند عصر آنروز صدای ناهنجاری از سواحل رودخانة تایمز بگوش مردم میرسید بچه عنوان و بچه سمت مردم را یاد آوری میکرد و چه میگفت هر کس شاید ملتفت نمشد ولی من بخوبی درک مینمودم اما یک وزیر مختاری بعد از شاه صحبت کردن مورد ندارد ولی من بخوبی درک کردم میگفت هنوز مأموریت من باتمام نرسیده خواهم آمد وآنراتکمیل خواهم نمود. اگر چنین بدبختی روزی دامنگیر مردم شد آنگاه ملت ایران خواهند دانست کسی که خود را تالی مقام سلطنت ایران دانسته و بخود این حق را میداد یا باو آن حق اعطاء میشد چه نان تازة برای مردم سیاه روز ایران پختهاست ولی باید دانسته شود که همانطور که امروز من این ادعانامه را در حضور نمایندگان مجلس شورای ملی مینمایم و ساکنین خلیج فارس تا سواحل رود ارس آنرا میشوند روز دیگری هم ملت ایران باین امر و نظایر آن رسیدگی خواهد کرد. صفحات تاریخ ادعانامه آنروز را تنظیم خواهد کرد من باین وسیله اعلام میکنم که دستهای من از این آلودگی مبری است من بخوبی واقف بر این مانورهای سیاسی هستم و سلطنت ایران هم چنین تالی مقام سلطنت لازم ندارد. ملت ایران از نمایندگان خود میخواهد که با ورقههای کبود خود اثبات کنند که در مقام اجبار چنینی غبنی فاحش را پذیرفتهاست و من تضمین میکنم که با چنین قضاوتی کمپانی نفت جنوب در ۱۹۶۰ که خاتمه امتیاز اولیه دارسی است خود بدولت ایران پیشنهاد جدیدی خواهد داد که لااقل صدس پنجاه از آنچه از دست ماه رفتهاست دوباره برگشت نماید و تصریح میکنم که ملت ایران همیشه ب دوستی و حسن رابطه با ملت انگلیس علاقمند است و همواره از سوء سیاستی که درگذشته دولت انگلستان اعمال نموده باستناد اعتراف وزیر امور خارجه انگلیس آقای آنتونی ادن گله مند بودهاست و تعدیل آنرا میخواهد و یکی از موارد تعدیل این سیاست تجدید ظر در همین قرارداد است و من یقین دارم زمامداری انگلستان این تجدید نظر را خواهند نمود. ایران قوی برای انگلستان بهتر از ایران ضعیف وناتوان است مردمیکه بواسطه نداشتن فرهنگ و بهداشت بچنین تیره روزی گرفتار هستند بهتر آنست که با پول خود آنها مردمی قوی و روشنفکر بوجود آید. حالا میرویم بر سر اسناد در وزارت خارجه ایران موجود است و وزارت خارجه انگلیس هم آنها را تصدیق مینماید. آقای تقی زاده پسر سید محمد تقی تاجر تبریزی در بدو اعطاء هدیه مشروطیت بملت ایران در صحنه سیاست بوجود آمد (دکتر مجتهدی – این یکی ا مدارکتان هم مثل زندگانی تقی زاده است؟) اجازه بفرمائید هیچ چیزی بر خلاف ادب و بی احترامی نشدهاست اگر یک جا آقایش حذف شد بفرمائید. جناب توی مجلس مناسب نیست میفرمائید جنابشرا هم بگذاریم….
رئیس- بفرمائید.
اسکندری- آقای تقی زاده پسر سید محمد تقی تاجر تبریزی در بدو مشروطیت ایران در صحنه سیاست بوجود آمد (دکتر عبده- سند از کجاست؟) سند از روی اعتبارنامة آقای تقی زاده در دفتر راکد مجلس شورای ملی است که آقای تقی زاده….
رئیس- بآقای ناطق تذکر میدهم که اگر خارج از موضوع صحبت کنند اخطار میکنم. از آقایان هم تمنا میکنم بین الاثنین صحبت نکنند.
اسکندری- بنده از آقای رئیس تمنا میکنم که باقایان اخطار بکنند. یک مرتبه، دو مرتبه، دفعه سوم هم آنها ر ا خارج کنند مثل آقای مؤتمن الملک….
رئیس- تأمل کنید ماده مربوط به تماشاچیان خوانده شود آقایان تماشاچیها دقت کنند.
(ماده ۱۴۳ و ۱۴۴ بوسیله آقای دماوندی منشی بشرح زیر قرائت شد:
- ماده ۱۴۳- مخبرین جراید و تماشاچیان باید ساکت بندشینند و اگر ار طرف یکی از آنها علامت تکذیب یا تصدیق مشاهده شود فوراً اخراج خواهد شد.
- ماده ۱۴۴- هر تماشاچی که باعث اغتشاش مذاکرات یا اختلال نظم شود فورا بمحاکم مرجع جلب میشود.
رئیس- آقای اسکندری بفرمائید.
اسکندری- … در صحنه سیاست ایران بوجود آمد و با طرفیت یا دربار ایران که سیاست تعادل وموازنه را درسیاست خارجی از دست داده بود و وجود شابشال معلم روسی محمد علیشاه و قزاقخانه بریاست صاحبمنصبان روسی موجبات نگرانی همسایة دیگر را فراهم نموده بود پهلوان داستان مشروطیت ایران شد. پس از اینکه مجلس شورای ملی که الان ما در او هستیم بوسیله قوه قهریه منفصل گردید در شب ۱۷ ژوئن ۱۹۰۸ از سفارت انگلیس تقاضا کرد که او را تحت حمایت مستقیم خود قرار دهند پس از آنکه رسماً در تحت حمایت و لوای پرچم انگلستان قرار گرفت بموجب سند موجود که از نظر نمایندگان محترم میگذرد موجب شد که قائم مقام وزیر مختار انگلیس مستر مارلینک با اجازه از سراد وارد گری وزیر امور خارجه انگلستان بدولت ایران یادداشت بی مدتی بفرستد و دولت ایران را الزام نماید که از دولت انگلیس عذزخواهی رسمی نمایند و این اقدام بموجب سند موجود منتهی شد باعلام دولت انگلیس بوزارت خارجة ایران در طی یادداشتی محتوی ۵ماده که یکی از مواد آن حفظ آقای تقی زادهاست و تصریح شد که اگر در مدت کوتاهی دولت ایران آنرا انجام ندهد باید منتظر عواقب وخیم آن باشد و بعداَ قائم مقام مزبور بدولت ایران بموجب سند موجود پیغام داد که اگر موافقت با یادداشت مزبور نشود که یک ماده دیگر آن راه دادن بآقای تقی زاده برای خروج از ایران در تحت حمایت و لوا دولت انگلستان بود دولت انگلستان یکی از بنادر جنبوب ایرانرا اشغال خواهد کرد و بعدها هم اشغال شد و دولت بدبخت ایران بواسطه ناجوانمردی اولاد نیک نام و خلف خود در تاریخ نهم ۱۹۰۸ نامهای بامضای آقای علاءالسلطنه وزیر خارجه بسفارت انگلیس فرستاد و یادداشت مزبور را تعهد نمود و این پیرمرد محترم (اینجا با شما است آقای امیر اشرف) پدر همین آقای علاء سفیر کبیر ایران در واشنگتن که همه میشناسند با تفاق سلطان علیخان وزیر افخم وزیر دریار ایران پدر جنابعالی با سرافکنده بسفارت انگلیس رفتند و عذرخواهی از گناه ناکرده نمودند. گناه ایران در آن زمان مثل امروز ضعف و بی زوری او بود. و دراثر همین قبولی دولت ایران در تاریخ ۱۸ و ۱۹ ژوئیه آقای تقی زاده کالسکهای از سفارت انگلیس با پرچم دولت انگلیس و همراهی غلام سفارت انگلیس ونماینده رسمی آن دولت بروشنائی چشم کسانی که او را پدر ملت ایران میدانند با ورقة امضاء شده سفارت انگلیس و تحت الحمایدگی رسمی آن دولت از خاک ایران خراج شدند اثر سیاسی این شکست و ناتوانی دولت و قبول یادداشت را در اسناد وزارت خارجه ایران جستجو میکنیم. متن توشته سفارت انگلیس بتحت الحمایگان هم باطلاع وزیر خارجه ایران رسانده شد. پس ار آنکه ملت ایران موفق شد که هدیه گرانبهای مشروطیت دوم را اخذ نماید و مجلس دوم باز شد آقای تقی زاده بایران آمدند و پس از واقعة قتل اسف آور مرحوم سید عبد الله بهبهانی که این مجلس شورای ملی آرشیو کامل او و قضایای آن و موضوع ترک ایشان را از ایران دارد و کسانی که البته سنشان باید خیلی از بنده بیشتر باشد چون بنده گشتم و آنها را پیدا کردم وآنها دیدهاند و پسر والا تبار ایشان اینجا حضور دارند و من خیال میکنم همانطوریکه من عقیده دارم که شاید دیگران هم این اعتقاد راداشته باشند و ایشان هم دارند الان روح سید عبدالله بهبهانی از من شاد است و اینک خلاصه ادعانامة من (یکی از نمایندگان عین اسناد کجاست) آقایان خوب شد فرمودید الان دارم نشان میدهم آقایان اینک متن اسناد را میخوانم این اسناد موجود است. دولت انگلیس صحت آنرا تصدیق دارد. در آرشیو وزارت خارجه ایران آنها یافت میشود و خلاصه ادعانامه من بقرار ذیل است:
- اول – آقی تقی زاده تحتم حمایت دولت انگلستان قرار گرفته و حمایت نامه کتبی گرفتهاست.
- دوم- تحت حمایت مأمورین انگلیس از ایران خارج شدهاست.
- سوم- ازکسانی است که موجب شدهاست یادداشت محتوی ۵ ماده بدولت ایران از طرف دولت انگلیس داده شود.
- چهارم – در نامههای رسمی قائم مقام وزیر مختار انگلیس مورد تمجی قرار گرفته که با مستر اسمارت همکاری و کمک مستقیم نمودهاست.
- پنجم- در اثر این یادداشت و اقدام او دولت ایران تهدید شد که یکی از بنادر جنوب او در خلیج فارس اشغال خواهد شد و بعدها هم بندر بوشهر اشغال شد.
- ششم- لغو امتیاز دارسی و بی احترامی بامضای دولت ایران که بعقیده من خودش خیلی اهمیت دارد.
- هفتم- حقشناسی متمادی او موجب افزودن ۳۳ سال بر امتیاز قرارداد نفت جنوب و اهداء هزار و ششصد و پنجاه لیره انگلیسی در مدت ۳۳ سال به کمپانی نفت جنوب.
در خاتمه مجلس شورایملی که اینجانب یقین دارد باتفاق تام با رد اعتبارنامة مشارالیه اثبات خواهند نمود که هیچکدام از این اقدامات مورد قبول ملت ایران نبودهاست. آقایان نمایندگان این صندلیها که بر آن نشستهاید، هیچکدام از آن ما بصیغه مالیکت نیست دیروز دیگران بر آن نشسته فردا هم دیگران آن را اشغال خواهند نمود. سعی نمائید نیکنام باشید و چند روزی که امکان خدمت برای شماها هست از آن استفاده نمائید.
اینک شما و تاریخ آینده. گناهکاران بالاخره در برابر قضاوت ملت ایران واقع خواهند شد. اگر باین زودی نباشدبآن دیری هم که آنها گمان میکنند نخواهد بود حالا اسناد.
بنده دلیل دیگری در رد اعتبارنامه آقای تقی زاده داشتم ولی از نظر من چون من با این قانون اصولاً موافق نبودم اصلاً عنوان نکردم میل هم ندارم مجلس روی این نظر بدهد مطابق قانون آقای تقی زاده ۷۳ سال دارند از ۷۰ سالگی بیشتر نمیتوانند وکیل بشوند ایشان که بقول شما آدم درستی هم هستند، ایشان در دورة اول محلس در ۱۳۲۴ وکیل بودهاند حالا ۱۳۶۶ است این میشود ۴۲ سال ۳۰ سال هم داشتهاند این میشود ۷۲ سال شمسی اش را هم حساب بکنیم میشود قریب ۷۱ سال اما این را میگذاریم کنار و بنظر بنده کوچکتر از این بود که گفته شود در صورتی که در همان مجلس اول آقای دکتر مصدق السلطنه هم رد شدند زیرا سنشان بحد بلوع محلس نرسیده بود و سنشان کافی نبود ولی بنظر بنده این قانون جبر است آقای امیر اشرف یا دیگران تاهروقت فکرشان کافی است و اقتضاء میکند بایستی بیایند و بدرد مردم بخورند (خنده نمایندگان) (زنگ مجلس) عرض کنم موضوع دیگری که در اینجا هست و تقدیم ریاست محترم مجلس میشود و برای ملاحظة عموم آقایان نمایندگان حاضر خواهد بود شرحی است که در مجلة لندن نیوز نوشته شده من استناد نکردم اینجا از برای اینکه با تمام اهمیتش در برابر این ادعانامه چیز کوچکی است سرجان سیمون وزیر امور خارجه انگلیس طبق شرحی که در اینجا نوشته شدهاست میگوید در تجدید قرارداد نفت ایران و انگلیس ۳میلیون لیره دولت انگلیس داد(امیر تیمور چقدر؟) بله سه میلیون لیره. بکی داد؟ کجاداد؟ بکدام دفتر آمد این سه میلیون لیرهای که کمپانی نفت جنوب پرداخته موضوع کوچکی نیست هفتاد و پنج میلیون تومان از یکطرف به لیره آزاد چهل میلیون تومان از یکطرف به نرخ رسمی ولی اهمیت ادعا نامه بقدری بود و بحدی اهمیت داشت که من این سه میلیون لیره را هم نگفتم برای آقایان نمایندگان بسیار بموقع است که روی این موضوع از نظر اصول تصمیم بگیرند که این سه میلیون لیره بکی داده شد؟بکدام حساب رفت؟ در کدام دفتر نوشته شده؟ این مجلة لندن نیوز است و این روزنامه ستاره و اقدام نیست که فرصتی برای تکذیب داشته باشید که فردا بگویند بله آقا بیخود نوشتهاند. این روزنامة انگلیسی است و دیلی هرالد امریکا هم نوشته این را تقدیم مقام ریاست میکنم اما سایر اسناد: این چیزهائی که عرض کردم تمام اینها با تاریخ و نمره بود واینها قابل تکذیب وانکارنیست و چاپ شدهاست و قسمتی از آنهم در وزارت خارجه هم هست آقایان اجازه میفرمایند خوانده شود. خوب بله الان عرض کنم اینک مراسله مستر مارلینگ به سرادوارد گری مورخه پانزدهم ژوئیه ۱۹۰۸ از قلهک راجع بتلگراف ۲۹ ماه گذشته من افتخار دارم از راپرت اینکه در ساعت ۷ شب ۲۳ ماه گذشته ماژور استوکس بتوسط کاغذی بمن اطلاع داد که هر چند اثری نیست ولی جمعی قصد آمدن بسفارت انگلیس دارند تقریباً در ساعت ۹ پیغامی از طرف تقی زاده (اینجا آقا ندارد منهم نمیگویم) از طرف تقی زاده برای ماژور استوکس رسید که او و سه نفر از رفقایش مایلند بسفارت متحصن بشوند چونکه قشون در تجسس آنها است و هر دقیقه ممکن است که آنها دستگیر شوند و درصورتیکه در سفارت پذیرفته نشوند حتماً کشته خواهند شد. ماژواراستوکس بر وفق دستورالعمل مقرره جوابداد و چندی نگذشت که تقی زاده و شش نفر دیگر که سه نفر آنها مدیر حبل المتین و نایب مدیر روزنامه مساوات وصوراسرافیل بودند وارد در معمولة سفارت انگلیس شدند، این را در پرانتز میگذارد که میگوید هیچ جای تردید نیست که اگر بآنها اجازه تحصن داده نمیشد سه و شایدبیشتر از سه نفر آنها بعاقبت جهانگیر خان و ملک المتکلمین گرفتار میشدند. تقریباً نزدیک صبح زود روز دوشنبه مرتضی قلیخان وکیل اصفهان و ۷ نفر دیگر بهمین ترتیب اجازه دخول بآنها داده شد غیر از اینکه آنها بدواً از فصد خود بسفارت اطلاعی ندادند این جا بعضی حرفها است که مربوط بآقای تقی زاده نیست این برای ورود ایشان بسفارت انگلیس است.
امیر تیمور- این کتاب چیست؟
اسکندری- این کتاب آرزو است که من یقین دارم روزی ملت ایران این رابرای خودش سرمشق قرار میدهد یعنی اصل مجازات و مکافات را در این مملکت برقرار خواهد کرد این امید بندهاست مکتوب مستر مارلینگ بسرادوارد گری – قلهاک ۱۷ ژوئیه ۱۹۰۸ آقا چنانچه در تلگراف ۱۱ شهر جاری خود را پورت دادهام علاءالسلطنه وزیر امور خارجه از طرف دولت ایران و وزیر افخم وزیر دربار از طرف اعلیحضرت شاه روز شنبه ۱۱ شهر جاری برای جبران بی احترامیهایی که اخیراً نسبت بسفارت اعلیحضرتی واقع شده بطور رسمی ترضیه خواستند مراسم ترضیه بطور مختصر در اطاق پذیرایی سفارت تهران بعمل آمده یک یک مصمون با البسه با لباس رسمی حضور داشتند وزراء هم با البسه رسمی فاخره خود آمده یک یک مضمون ترضیه را قرائت نموده مستر چرچیل ترجمه مینمود وزیر دربار سپس وثیقة شاه را برای حفظ جان و اموال شخص پناهندگان بمن تسلیم نمود من در جواب اظهار داشتم که من شرح ایز اظهار تأسف دولت ایران را باطلاع دولت متبوعه خود رسانیده وتا اندازهای که باین قسمت تقاضاهای دولت اعلیحضرتی مربوط است این حادثه ممکن است خاتمه یافته تصور نمود ولی ایشان را متنبه نمودم که هرگاه شاه بخواهد از عهود خود در باب تأمین پناهندگان و اموال آنها تجاوز نماید این مقدمه دوباره از نوشروع خواهد سپس وزیر دربار اظهار داشت که شاه پیغام شفاهی توسط او برای من فرستاده و بموجب آن شاه مکرراً در باب ایفای بعهود خود اطمینان میدهد. مراسلهای که مسترمارلینگ مینویسد حضرت اشرفت مضامین تلگراف ۲۹ شهر ماضی را که حضرت اشرف شما بر حسب امراعلیحضرت شاه مخابره نموده از بی احترامیهائیکه در عرض چند روز نسبت بسفارت اعلیحضرت پادشاه بریتانیای عظمی بوقوع رسیده بود اظها تأسف نموده بودید بدولت متبوعة خود مخابره نمودم بموجب تعلیماتی که از وزیر امور خارجه امروز برای من رسیده بحضرت اشرف اطلاع میدهم که نظر به بی احترامی هائی که بدفعات مکرره نسبت بسفارت اعلیحضرتی باوجود پروتستهای رسمی من از طرف پلیس و عساکر بعمل آمده دولت اعلیحضرتی پس از مداقه در اهمیت موقعی که تولید گردیده تقاضاهای ذیل را ترتیب دادهاند.
اول- عساکر و پلیس از معابر سفارت برداشته شده و تبعه و نوکرها را مزاحم نشوند. دوم- وزیر دربار از طرف اعلیحضرت پادشاه و وزیر امور خارجه از طرف دولت ایران هر دور با لباس تمام رسمی درسفارت انگلیس تهران آمده در حضور من ترضیة کامل بطور رسمی بخواهند قبل از وقت اطلاعات لازمه از بابت آمدن خود بدهند. سوم – تمام اشخاصی را که اخیراً در موقع ورود بسفارت یا خروج از آن دستگیر نمودهاند (امیر تیمور- مربوط به آقای تقی زاده نیست) بله بله حالا عرض میکنم که مربوط بآقای تقی زادهاست و برای کارهای عادی خود ایاب و ذهاب نمودهاند فوراً مستخلص سازند. چهارم- وثیقهً ممضی از طرف اعلیحضرت شاه برای جان و اشخاص و اموال و پناهندگانی که فعلا در سفارت هستند بمن داده شود. پنجم- در صورتیکه در جزو پناهندگان کسانی باشند که متهم بجنایتی شده و خطای پلتیکی که برای آن عفو عمومی داده شده نداشته باشند از آنها از روی انصاف محاکمه خواهد شد ویکی از اعضای سفارت در موقع محاکمه آنها حضور خواهد داشت اینها اتباع ایران هستند معذلک مطابق کاپیتولاسیون مثل موقعی که اتباع خارجه باشند با اینها رفتار میشود. در پیشنهاد نمودن این تقاضاها بحضرت اشرف من بنا بر تعلیمی که دارم عرض میکنم که در صورتی که این تقاضاها فوراً قبول نشده و با دقت تمام انجام نشود دولت اعلیحضرتی مجبور خواهند گردید که اقدامات لازمه برای تحصیل جبرانی که تصور میکنند باید بآنها بشود بنمایند. تلگراف مستر مارلینگ به سرادوارد گری ۲۹ ژوئن تاریخ اصلش ۲۸ ژوئن ۱۹۰۸ عساکر امروز بعد از ظهر در واقع سفارت را محاصره نمودند و بعضیها برای آنکه ببینند درون باغ چه خبر است بالای درختهای دور سفارت رفته بودند. مستر چرچیل فوراً حضور شاه رفت که او را از مضمون تلگراف ۲۵ شهر جاری شما مستحضر سازد و نیز اظهار دارد که اقدامی که سفارت درمسئله قبول متحصنین نموده خالصاً از روی نوع پرستی و انسانیت بودهاست منشی شخص وزیر امور خارجه در این حین بملاقات من آمده باو آشکارا اظهار داشتم که هرگاه این بی احترامیها دوام پیدا کند من یقین دارم که دولت اعلیحضرتی بندری در خلیج فارس تصرف خواهند نمود منشی مذکور عذری نداشت ارائه نمایند.
قبول دولت ایران است یادداشتی که دادهاست مکتوب علاءالسلطنهاست بمستر مارلینگ تهران ۹ ژوئیه ۱۹۰۸- آقا از مضامین مراسلة دوم ژوئیه شما مشعر بر شرایط پنجگانه که از قراری که مرقوم داشتهاند برحسب تعلیماتی که از دولت متبوعه خود برای شما رسیده بدولت ایران پیشنهاد میفرمائید مستحضر شدم و مسئله را بعرض اعلیحضرت پادشاهی رسانیدم نظر به نیات مقدسه آن اعلیحضرت در بذل توجه مخصوص بحفظ واستقرار مبانی مودت و اتحاد ما بین دولتین و محض اثبات مقاصد خالصانة خود آن اعلیحضرت تقاضای مذکوره را قبول و مرا مأمور نمودهاند شما را از قبول شرایط مندرجة مراسلة خود مستحضر دارم در خصوص ماده سوم:
من استدعا میکنم از آقایان نمایندگان دقت بفرمایند زیرا این یک موضوع حیاتی است برای ملت ایران (یکنفر ازنمایندگان- این کتابی است که خود آقا نوشته اید؟) نمیتوانم جواب بدهم چون آقای رئیس اجازه نمیفرمایند. عرض کنم که اینها اسنادی است از وزارت خارجة ایران اصل این مراسله در وزارت خارجه ایرانست آنچه که ممکن بودهاست از اسناد وزارت امور خارجة ایران تهیه شدهاست و اسنادی بودهاست که دولت انگلیس در موارد مختلف و اسامی مختلف آنها را چاپ میکند و در معرض افکار عمومی میگذارند برای اینکه بعمال خودشان نشان بدهند که چه کردهاند و خدمات خودشانرا نشان بدهند از آنها آنچه که من توانستم تهیه کنم تهیه کردهام و در دسترس هست و بعرض آقایان محترم میرسانم ولی آنچه که مسلم است امضای اعلیحضرت محمد علی شاه جعل نیست مراسله در وزارت خارجه موجود است امضاء سرادوارد گری و مستر مارلینگ هم محل حرف نیست کتابشان را منتشر نمودهاند بانگلیسی آنهم محل حرف نیست نمره دارد، تاریخ دارد خیال نمیکنم آقای تقی زاده هم خودشان تکذیب بکنند، اگر بکنند بنده قبول دارم. در خصوص ماده سوم- شما البته دولت ایران را از اشخاصیکه خواستهاید مستخلص شوند مطلع خواهید ساخت تا آنکه اوامر لازمه داده شود. در باب ماده چهارم برای جان و مال شخص پناهندگان در سفارت تأمینات داده خواهد شد.
اسدالله ممقانی- میخواستند یک ایرانیرا بکشند آقای رئیس که ایشان اینجا قصه میگویند.
عباس مسعودی- باید همة مجلس روی آقای تقی زاده صحبت کنند من جواب میدهم.
بعضی از نمایندگان- صحیح است البته جواب داده خواهد شد.
رئیس- بفرمائید.
عباس اسکندری- ولی چنانچه شفاهاً اظهار داشتهام دولت انگلیس هم آگاه میباشد من شما را از این مسئله متذک مینمایم که لازم است پناهندگان سفارت انگلیس تا مدتی بخارج مسافرت نمایند زیرا که حضور ایشان باعث مفسده میشود و مفارقت آنها باعث آرامی که مملکت آنقدر بآن محتاج است خواهدبود. اوامر لازمه برای اجرای شرایط فوق الذکر صادر شده و واضح است که این حادثه را خاتمه یافته و مسکوت تصور خواهید نمود امید است که این حادثه را خاتمه یافته و مسکوت تصور خواهید نمود امید است همینطوریکه دولت انگلیس موافقت نماید آن دولت هم از حسن نیت دولت ایران نسبت بخود قدردانی خواهد نمود. مکتوب مسترمالینگ است که نتیجه عمل خودشان را برای ادوارد گری مینویسد. تاریخ اول اوت. آقا در تلگرافات خود بطور اختصار راپورت اشکالاتی را که ترغیب عدهای از بستیهای سفارت و بترک آنجا حتی پس از وصول دستخط شاه مبنی بر تأمین مال و جان آنها که بآن برخوردهام دادهام عده کمی که قبل از این خارج شدند در واقع بستی نبودند بلکه اشخاصی بودند که در موقع تعیین عساکر دور سفارت برای کار آمده قصد دیگری نداشتن همینکه دستخط شاه بمن رسید مستر اسمارت آنرا برای بستیها قرائت نموده و اکثر آنها راضی شدند که فوراً خارج شوند ولی قریب ۲۰ نفر آنها بنای اشکال تراشی را گذاشتند ابتدا از رفتن اشهار بی میلی نمودد باین علت که مگر آنکه سفات بآنها نوشته بدهد باین مضمون که این اشخاص از جملة کسانی هستند که دستخط در مورد آنها صادر شده بقول شاه اعتماد نتوانند کرد البته برای این عنوان بهانهای داشتند چرا که با وجودیکه اعلان عفو عمومی داده شده بود عدهای رابجهات دیگر دستگیر نموده بودند بالاخره من مصمم شدم که بآن اشخاصی که واقعاً خود را در خطر میپنداشتند چنین نوشتهای بدهند عبارت این نوشته را بطور دقت نوشتم باین مضمون که حامل باین اسم و شغل و محل سکونت…. صحیح جزء نمایندگان سفارت است قبل از اینکه این نوشته را بدهم با وزیر امور خارجه در این باب صحبت کردم و او اظهار داشت که چنین نوشتهای باین ترتیب مورد اعتراض واقع نخواهد شد این اعلام اگر چه فوراً نتیجة از آن بروز نکرد ولی بالاخره منتج ثمری گردید و روز شانزدهم فقط از بستیها ده نفر بیشتر در سفارت نبودند یعنی همان شش نفریکه شاه میخواست از مملکت خارج شوند و چهار نفر دیگریکه میبایستی بآذربایجان معاودت کنند، اما از بابت شش نفر اولی ابتدا شاه درخواست نمود که تقی زاده بایستی در مدت دهسال و دیگری پنج سال ویکی از مدیران حراید هفت سال از ایران خارج شوند و سپس بقرار زیر تخفیف داده شد تقی زاده یکسال و نیم آنچه که راجع بدیگران است من کاری ندارم بمن راجع نیست.
از شرح مذاکرات مطول تکدرآمیزی که منتهی بحرکت باقی پناهندگان در تاریخ هیجدهم و نوزدهم ژوئیه در کالسکههای دولتی برای انزلی شد بشما زحمت بدهم لازم بود که برای مخارج مسافرت و سایر مخارج آنها ترتیب پولی داده شود که شاه بآنها بدهد و ترتیب این کار هم آخرالامر داده شد پناهندگان دوباره از حق خود تجاوز کردند و بعضی از آنها درخواست نمودند که شاه باید در مدت غیبت خود از ایران بآنها کمک خرج هم بدهد، اگر در مورد تقی زاده ازانصاف نگذریم لازم است بنویسیم که این شخص در تمام مدت توقف خود در سفارت با اشتیاق تمام با پوششهای مستر سمارت در حرکت دادن بستیها همراهی نمود، بستیها بالاخره دو دسته شده در ۱۸ و ۱۹ ژوئیه حرکت کردند و یک مأمور از طرف وزارت خارجه و یک غلام سفارت به هر دسته همراه شدند، همراهی مستر اسمارت در تمام مدت بسیار ذیقیمت است، اینجا شندیم یکی از آقایان محترم فرمودند که جشن در خطر بوده در حقیقت یک مجوز حتمی برای اشخاص به هر عنوان باشد قائل میشوند، مثل اینکه گفته میشود که اگر تصور شود خطری متوجه میشود حق دارد زیر پرچم خارجی برود من رد میکنم اینرا و هرکسی که چنین بگویند من خیال میکنم که به ضرر ملت ایران صحبت میکند ایرانی ممکن است بمیرد، کشته شود ولی به زیر لوا و پرچم خارجی و یک نفر هندی با پرچم نباید از خاک ایران برود. کسی که میگوید(حائری زاده- مدخلی- محمد علی میرزا که نباید در مجلس دفاع بکند) (محمد علی مسعودی – احسنت آقای حائری زاده) چنانچه عرض کردم بنده خود از طرفداران آقا تقی زاده بوده و پس از اینکه این قرارداد بسته شد (اسدالله ممقانی- حضرتعالی که وطن پرست بودید، چرا آن موقع اسناد را ندیدید) برای پی بردن به حقیقت امر بنده دوندگیها کردم اقدامات کردم، من خیال میکنم که آقا بهتراز همه میداند قبل از ۱۳۲۰ نمیشد این اسناد را ارائه داد در مقابل این خیانتی که آقای تقی زاده کرده بود بنده تصور میکنم این موضوع بزرگتر از آن است که با صرف حرف بشود تغییر و تبدیلی در ماهیت آن داد، ما مردم در مملکتی زندگی میکنیم که همه عامه ناس را میشناسیم طرز زندگی مردم، خانوادههای چند نفری که با ۱۰ریال و ۲۰ ریال زندگی میکنند خبر داریم و مستحضریم همه شما در ولایات و ایالات ایران بودهاید و از وضع زندگی آنها مستحضرید، این موضوع نفت جنوب ۱۶۵۰ میلیون لیره انگلیسی که به تصویب رسید در مدت ۳۳ سال یک موضوع باین آسانی و کوچکی نیست اعتراض به این قرارداد تنها از نظر ایران نیست بلکه خود کسانی که با آنها این موهبت شدهاست خود آنها هم با یک نظر تأمل به آن مینگرند ما البته احترام امضائی را که مجلس شورای ملی هم در آن ایام رأی دادهاست میکنیم و باید هم احترام امضای مجلسها بشود ولی من تصور میکنم از نظر انگلستان بهتر است که در ایران ملتی باشد که این ادعای غبن را نداشته باشد و همیشه در ادوار مختلف تکرار نکند (نمایندگان- صحیح است) بهتر این است که این قسمت را در سال ۱۹۶۰ کمپانی نفت جنوب به میل خود تعدیل کند. (دکتر طباء- فوراً بکنید). بنده میگویم تا ۱۹۶۰ قرارداد اولیه دادرسی موجود است از ۱۹۶۰ تا مدت ۳۳ سال متأسفانه ما ملتزم و متعهد شدهایم (بهار- ما نشدهایم آقا) (مهندس رضوی- دیکتاتوری بوده) بالاخره مجلس شورای ملی در آن زمان اینکار را کردهاست. (یکی از نمایندگان- فوراً بایستی تعدیل شود) بسته به نظر آقایان نمایندگان است، بنده هم دلم اینطور میخواهد.(حائری زاده- مربوط به تقی زاده نیست) اگر عقیده ندارید که از این وجوه چیزی برگشت کند آن را هم نمیگویم بنده خیال میکنم بد نیست که برای کمک به بودجه اتان سالی و ۳۶ میلیون لیره به شما بدهند نمیخواهید خیلی خوب، شما مردمی متمول هستید الحمد الله تمام مردم این مملکت از سلامت مزاج زیر هوای آزاد تابستان و زمستان میخوابند، هیچ حاجت به خانه هم ندارند، هیچ حاجت به زندگی هم ندارند، بسته به میل خودتان است، بنده خیال میکنم که ما برویم روی یک قضاوت عادلانه و به فکر اینکه گوینده عباس اسکندری است و طرف آقای تقی زادهاست نباشیم، من اشخاص شرافتمندی در این مجلس میبینم و عقیده دارم همه آنها شرافتمند هستند حتی از مختصر جملهای که بنا بر حرفی که گفته شد به آقای دهقان هم گفتم همان را هم ناراضی هستند من میل ندارم در صحبتی که موضوع عمومی است صحبت خصوصی را داخل کنم من قصد دارم از این مذاکرهای که اینجا میشود محلس شورای ملی ایران با نظر اینکه اگرچه در آن زمان دیکتاتوری هم بودهاست بالاخره و به هر صورت نارضایتی خودش را نسبت به این حقی که از او قصب شدهاست اظهار بدارد، من شخصاً به شما میگویم و تضمین میکنم دولت انگلیس و کمپانی نفت جنوب در ۱۹۶۰ با دولت ایران قرارداد عادلانه تری منعقد خواهد کرد و این نیکنامی برای شما آقایان نمایندگان به یادگار خواهد ماند بگذارید با این وجوه که به ما حقاً باید همه آنها میرسید و حالا قسمتی از آن به ما برسد بگذارید سدهایی در خوزستان و درسایر نقاط مملکت ساخته شود و بالاخره عمران و آبادی این فقر و بدبختی و بیچارگی را از این مملکت ببرد این اقدامی است که در این عمل امروز اینجا مطرح مذاکرهاست و قضاوت میشود خواهد شد اگر آقایان روی دوستیها قضاوت کردید که خیر این اهمیت نداشت این چیر خیلی کوچکی بود همگی تصدیق کردید که شما تعدیلی قائل نیستید، عملاً گفتهاید که شما این حق را برای ملت ایران قائل نیستید من تصور میکنم شما باید با رأی و قضاوت خودتان اعلام کنید که تعدیل میخواهید و این تعدیل به شما داده خواهدشد مجسمه تمام این نمایندگانیکه این رأی را خواهند داد در اقطار این مملکت هر جا سد ساخته شود، هر جا جاده ساخته شود گذاشته خواهد شد میگویند این حاصل عمل آن شخص و آن قضاوتی است که کردهاست، آقایان در امور مملکتی احساس را از دست ندهند، رعایت جانبداری نکنید در مجلس دوم در فراکسیون دمکرات ایران با اینکه آنها عده معدودی بودند و همینطور هیئت موتلفه و حزب اعتدال اینها عمل میکردند با نیکنامی و سربلندی اقدام میکردند، یکنفر سلیمان میرزا وکیل اراک شده بود راجع به طرز جریان انتخاب او رفقای خودش آمدند گفتند آقا ما با شما رفیق هستیم این درست است ولی میخواهیم حفظ قواعد را بکنیم او از آنجا رد شد بعد هم از تبریز انتخاب شد و به مجلس آمد. اصول را رعایت کردند رفاقت بازی حد دارد هر چیزی را باید اندازهای برای او قائل شد این یک موضوعی است که اگر شما آمدید قضاوت صحیح کردید با این قضاوت خودتان ایران را احیاء کردهاید خود صاحبان امر حیرت دارند و با تأمل و تردید به آن مینگرند من در این ادعانامه راجع به این ۳ میلیون لیره کلمه ننوشتم ملاحظه بفرمائید این را رسیدگی باید کرد که چه شده ۳ میلیون لیره چه شده است؟ به کی داده شده؟ کجا ضبط شده؟ وبه کدام حساب و دفتر آمده است؟ به حساب دولتی آمده است؟ به حساب غیر دولتی آمده است؟ اینک ضرر ندارد اگرنیست تکذیب میکنند، برمیدارند میگویند چیزی که در فلان تاریخ گفته شدهاست تکذیب میشود و دروغ بودهاست دولت ایران تکذیب میکند، نه تا این زمان کمپانی نفت جنوب تکذیب کرد و نه آقای تقی زاده تکذیب کرد و نه دولت ایران. درهرحال بنده به خیال خودم در اینجا جهاد نمودم من علم داشتم که در این مجلس آقای تقی زاده دوستانی دارند به خوبی واقفم ولی اهمیت موضوع من را نگذاشت منحرف بشوم. دوست بسیار گرامی من آقای امیر تیمور از من خواهش کردند به من تذکردادند راه به من نشان دادند خیلی هم از ایشان تشکر کردم گفتم آقا بنده در اینجا نیامدهام بنشینم برای اینکه دو سال یک صندلی را اشغال بکنم و حقوق بگیرم. ما بیائیم یک سال از این دو سال را، نمیگویم در گذشته بد کردند سایرین هم خوب کردهاند بیاییم و ما امتحان کنیم یک سال از تمام عمر را وقف مملکت بکنیم اگر این کشور عوض نشد شما تصور میکنید که سایر مردم دنیا، آنها شش تا چشم دارند آمریکا که امروز اینهمه موفقیت یافته و پیشرفت کرده در تمام دنیا ۱۵۰ سال است بوجود آمدهاست.(رئیس- مربوط به موضوع نیست) باید سعی کرد و عمل کرد و تنها راه عمل این است که باید تشویق کرد خادم را و مجازات کرد خائن را (صحیح است) هر کس باشد، شما عقب این اصل بروید مسلماً رستگار میشوید. (یکی از نمایندگان – تقی زاده خادم است) آن دیگر به هیئت محترم مجلس شورای ملی است خود میدانند و ملت ایران، با بنده نیست، بنده عرایضم تمام شد. رئیس- عدهای از آقایان اجازه خواستند عده پیشنهاد هم رسیدهاست، مطابق ترتیب قرائت میشود. امیر تیمور مخبر شعبه ۱- بنده ابتدا ناچارم حال فعلی و مزاجی خودم را به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم که چون روزه هستم و شبهای ماه رمضان را هم معمولاً بنده تمام شب بیدارم و دیشب هم بیدار بودم و از صبح هم به احترام مجلس آمدهام و بنابراین بی اندازه الان که در حضور شما شرف حضور دارم خسته و ناتوان هستم قوه ایستادن و حرف زدن ندارم مخصوصاً با ضعف و مزاج و حال روزه و صحبت کردن و مخصوصاً که هردقیقه گلوی انسان خشک میشود ببینید کار بسیار مشکلی را بعهده بنده آقای اسکندری محول فرمودند آقای اسکندری با فراغت خاطرو آسایش تمام در منزل خودشان نشستهاند و آنچه ایشان خواستهاست چندین کتاب و چندین مجله بصورت تحریر درآوردهاند اینجا بعرض آقایان نمایندگان محترم رساندهاند (محمود محمود- حالا اگر اجازه بدهید بنده دو کلمه…) رئیس- آقا دارند حرف میزنند. امیر تیمور- و اگر یک چنین مجالی هم نصیب بنده بشود و یک چنین فرصتی هم داده بشود بنده تعهدمیکنم آنچه را که آقای اسکندری در اینجا فرمودند با اینکه از بدو امر خارج از موضوع بود دو برابر آن را تهیه کنم و بعرض مجلس شورای ملی برسانم ما متأسفانه این فرصت نیست اصولاً نظامنامه داخلی مجلس و قوانین دیگر معین کرده و رئیس مجلس شورای ملی که حافظ و مجری نظامنامه هستند باید متوجه این نکته باشند تامجلس و نمایندهای و یک فردی، یک مخبری مانند بنده در این موقع دچار اشکال نشود آقای نماینده محترم ضمن بیاناتشان اظهار داشتند که اعتراض ایشان باعتبار نامه آقای تقی زاده از نظر جریان انتخابات نیست بلکه از نظر صلاحیت منتخب است صلاحیت منتخب راماده ۱۳ انتخابات معلوم میکند و من میخوانم و میبایست همان وهله اول رئیس محترم توحه میداشتند و به اقای اسکندری اخطار میکردند که بحث شما خارج از موضوع است وبه او اجازه صحبت نمیدادند و نمیگذاشتند از نظرانصاف و مروت و جوانمرد یک مردی که غایب است در غیاب او این اندازه نسبت به او اهانت بشود این ماده ۱۳ است:
ماده سیزدهم قانون انتخابات اشخاصی که از انتخاب شدن محرومند:
- ۱- شاهزادگان بلافصل (ابناء و اخوان اعمام پادشاه)
- ۲- نسوان.
- ۳- تبعه خارجه
- ۴- مستخدمین امنیه ونظمیه و اهل نظام بری وبحری باستثناء صاحب منصبان افتخاری
- ۵- حکم کل و جزء و معاونین ایشان در قلمرو مأموریت خود.
- ۶- مامورین مالیه در قلمرو و مأموریت خود.
تبصره- سایر مستخدمین دولتی قابل انتخاب هستند بشرط آنکه پس از انتخاب برای مدت نمایندگی از شغل خود استعفا دهند.
- ۷- ورشکستگان به تقصیر
- ۸- مرتکبین قتل و سرقت وسایر مقصرین که مستوجب حدود قانونی اسلامی شدهاند
- ۹- متجاهلین به فسق و اشخاصیکه فساد عقیده دینی و خروجشان از دین حنیف اسلام در نزد یکی از حکام شرع جامع الشرایط ثابت و یا به شیاء رسیده باشد.
- ۱۰- مقصرین سیاسی که بر ضد اساس حکومت ملی و استقلال مملکت قیام و اقدام کردهاند.
این مواردی است که ماده ۱۳ اجازه میدهد که در صلاحیت (مهندس رضوی- هیچ ارتباطی ندارد) بعرض آقایان میرسانم که بحث نماینده محترم با کدام یک از مواد مربوط است تصور میکنم همه آقایان باتفاق با بنده موافقت بکنند که به هیچوجه قرمایشان ایشان مربوط بموضوع نبود و از بحث خارج بود. آقای اسکندری هم بهتر بود از راه حق و از راه جوانمردی تأمل میکردند آقای تقی زاده میآمدند و احضارات خودشان در حضور آقای تقی زاده میکردند نه اینکه تنها به قاضی میرفتند(مهندس رضوی- یک پیشنهادی شده) اگر ایشان اعتراض داشتند حق بود احظارات خودشان را خلاصه میکردند راجع به جریان انتخابات همانطور که قانون قائل شده و خارج از آن دراینجا حق بحث نداشتند اما در قسمت اتهاماتی که به تقی زاده وارد کردند به طورکلی…
رئیس- اینک فرمودید بنده مطابق ماده ۱۳ اجازه نطق نباید میدادم در دورههای گذشته آقای دکتر مصدق راجع به آقای سید ضیاءالدین روی همین صلاحیتها مذاکره کرده اند(صحیح است) مخالفت آقای مدرس هم با مرحوم نصرت الدوله همین طور بود این مادهای که قرائت کردید هیچ مربوط نیست.
امیر تیمور- اعتقاد بنده این است. بنده تذکر دادم اگر در دوره گذشته یک رئیس وظیفه خودش را برای رعایت آئین نامه عمل نکرده یا در تمام ادوارگذشته عمل نشده باشد…
رئیس- حتی آقای مؤتمن الملک؟
امیر تیمور- بله.
رئیس- پس دیگر بحثی نداریم
امیر تیمور- این دلیل نیست که جنابعالی هم رعایت نفرمایید جنابعای مکلف هستید که نظامنامه را رعایت بفرمائید وقتی که آن صندلی را قبول فرمودید مجری نظامنامه هستید قبول کردید که تمام این نظامنامه را اجرا کنید.
مهندس رضوی- متأسفانه باید عرض کنم سفسطهاست
امیر تیمور- آقای رضوی استدعا میکنم جنابعالی هم فرصت دارید و تشریف بیاورید اینجا و صحبت کنید بنده بحثی با جنابعالی و هیچکس ندارم به آقای حکمت هم خیلی خیلی ارادت دارم و تصور میکنم که ایشان هم آنقدر سعه صدر داشته باشند که اگریک اعتراض واردی به عرضشان برسد قبول بفرمایند – خلاصه اتهاماتی که نماینده محترم نسبت به آقای تقی زاده وارد کردند باید گذاشت خود جناب آقای تقی زاده بیایند و جواب آقا را خواهند داد آنچه را بنده میتوانم عرض کنم من تقی زاده را یکی از فرزندان پاک وشریف ایران میدانم (صحیح است) که در تمام مدت عمر خودش تقی زاده قدمی جز بر صلاح ایران برنداشته و عمرو زندگی و وقت خودش را صرف خدمت و صرف عظمت و صرف ترقی و تعالی ملت ایران کردهاست و در نتیجه راجع به نفت هم که حضرت والا اینهمه بحث در آن کردند خودشان هم احضار داشتند که مطالب به حکمیت ارجاع شد بجامعه ملل، ولی تقی زاده البته از حیث القای امتیاز نفت من با آقایان موافق هستم القای امتیاز نفت به امضای آقای تقی زاده بودهاست یعنی پس از آنکه هیئت دولت تصویب کرد که باید امتیاز القا بشود و از طرف دولت القای امتیاز اخطار بشود در آن تاریخ آقای تقی زاده البته به رعایت احترام تصویب نامه هیئت دولت القای امتیاز را به کمپانی اخطار کرد ولی همانطوریکه فرمودید چون این القا یکطرفه بود و چون طرف هم زیر بار نمیرفت طرف ناگزیر شد که از طریق مسالمت قضیه را تمام کند این بود که به محمع اتفاق ملل برده شد، مجمع اتفاق ملل هم این قضیه را به حکمیت مراجعه کرد و آقای دکتر بنش رئیس فعلی جمهوری چکسلواکی سر حکم بودند، و این قضیه را خاتمه دادند و بعد از آن که دولت ایران قبول حکمیت در جامعة ملل کرد ناچار بود از آن قراری که جامعه ملل و دکتر بنش رأی داده بودند قبول بکند چنانچه به فرمایش خودشان مجلس شورای ملی ایران هم تصویب کرد(مهندس رضوی- حق ایران باقی است) (صحیح است) والبته آقای تقی زاده هم خواهند آمد و بطور تفصیل جواب ایرادات شما را خواهند داد و حالا بطور خلاصه من تقی زاده را یکی از فرزندان بسیار پاک ایران و یکی از سرمایه های این کشور میدانم اینجا بطوریکه عرض کردم مجدداً هم عرض میکنم که در تمام مدت زندگی تقی زاده قدمی جز بصلاح ایران برنداشته عمر و زندگی خودش را با تقوی و مناعت و درستی و پاکی برای عظمت ایران و منافع ایران و استقلال ایران گذرانده (صحیح است) سفارت انگلیس را هم که حضرت والا فرمودند همانطور که خودشان فرمودند که عمر حضرت والا کافی نبوده متأسفانه عمر بنده هم کافی نبوده که بخاطر بیاورم در ابتدای مشروطیت ملیون ایران در مقابل یک پادشاه مستبدی چون مرحوم محمد علیشاه قرار گرفته بودند و هر روز عده ای از ملیون را محمد علی شاه اعدام میکرد، تیرباران میکرد، بدار میکشید ناچار شدند برای اینکه از شر این پادشاه در امان باشند و پناهی بجویند شاید یکی از مواردی که تقی زاده جانبازی نموده و خدمت کرده و در اثر آن جانبازی و خدمت توانسته اند مشروطیت ایران را بوجود بیاورند همین مورد بوده است که حالا حضرت والا آنرا با بیان سفسطه آمیزی وارونه جلوه داده اند (صحیح است) در هر حال چون دفاع از اینموضوع هم باز از وظیفه بنده خارج است و این یک موضوعی است که بایستی شخص آقای تقی زاده دفاع بکند البته موقعیکه تشریف بیاورند تمام این مطالب را در مقام جواب برخواهند آمد و خاطر آقایان را اطمینان خواهند داد که بیانات حضرت والا جز سفسطه چیز دیگری نبوده و چون ایشان نسبت بجریان انتخاب آقای تقی زاده اعتراض نداشتند بیش از این بسط مقال را جایز نمیدانم ابتدای امر در نظر داشت اعتبار نامه آقای تقی زاده را با اتفاق تصویب بکنند(جمعی از نمایندگان رأی – رأی)(جمعی دیگر- پیشنهاد مقدم است و باید خوانده شود.) اردلان- پیشنهادات قرائت شود. حاذقی- پیشنهاد کفایت مذاکرات مقدم است. رئیس- پیشنهاداتیکه رسید قرائت میشود. پیشنهاد آقای مکی، ریاست محترم مجلس شورایملی چون آقای تقی زاده فعلا غایب هستند و ما نمایندگان باید دفاع ایشان را بشنویم آنگاه رأی بدهیم استدعا دارم موضوع از دستور خارج شود. حسین مکی. ارباب مهدی یزدی- عده کافی نیست. رئیس- برای مذاکره کافی است بنده خودم متوجه هستم آقای مکی توضیح خودتانرا بدهید. حسین مکی- عرض کنم موضوعی که اینجا مطرح است موضوعی است وجدانی و بنده بشخصیت آقای تقی زاده احترام میگذارم و تاریخ بیست ساله را که نوشته ام همیشه اسم جناب آقای تقی زاده را با احترام ذکر کرده ام مخصوصاً در مطلبی که مخالف با ماده واحده است مخصوصاً من با احترام از ایشان یاد کرده ام ولی نطقی را که آقای عباس اسکندری کرده اند نطقی است که بنده وارد هستم و نمیخواهم بگویم که سفسطه کرده اند تمامش اسنادی است که وزارت خارجه انگلستان در کتابهای آبی که در کتابهای دیگرمنتشر کرده است البته آقای تقی زاده خودشان بیایند از این دفاع کنند و دفاع آقای تقی زاده برای ما حجت است واگر خود آقای تقی زاده دفاع کنند بنده خیال میکنم که مجلس با یک دقت بیشتری بشخص ایشان رأی بدهد(یکی از نمایندگن – خیر آقا) اگر خود جناب آقای تقی زاده که یکی از رجال برجسته و سیاستمداران این کشور هستند پشت تریبون قرار بگیرند و از خودشان دفاع کنند بنده خیال میکنم تاریخ آینده مملکت دربارة آقای تقی زاده بهتر بتواند قضاوت کند ولی اگر ما بخواهیم ترور عقیده بکنیم، قضاوت نمیتوانیم بکنیم و چو.ن شخصیت آقای تقی زاده را ما احترام میکنیم و چون ما اینجا شک و تردید میکنیم از دستور خارج شودواز طرفی استدعامیکنم برای اینکه شخصیت آقای تقی زاده محفوظ بماند این را موکول بکنیم آقای تقی زاده مراجعت بکنند( صحیح است) ولی در غیر اینصورت بنده خیال میکنم که لطمه ای بشخصیت آقای تقی زاده واردکرده ایم. رئیس- آقای عباس مسعودی بااین پیشنهاد مخالفید؟ عباس مسعودی- بنده با این پیشنهاد مخالفم. بنده از صبح امروز با تغییر دستور مجلس مخالف بودم و رأی هم ندادم و همین را هم میدانستم که اگر پرونده آقای تقی زاده را جلو بگذاریم و پرونده های دیگر را عقب بگذاریم و از دستور و ترتیب مجلس خارج بشویم این اساساً خوب نبود برای مجلس شایسته نبود که این کار را بکند بخصوص همین نظری که امروز گفته شد ممکن است چند روز مذاکره در اعتبار نامه ها جریان داشت ایشان هم ممکن بود خودشان حضور میداشتند و از خودشان دفاع میکردند. چون شنیدم که حرکت کرده اند، ولی بنده خودم شخصاً اطلاعاتی دارم که باید بعرض مجلس برسانم بنابراین ایشان که میفرمایند ترور عقیده، همین است، آقای عباس اسکندری فرمایشاتشانرا فرمودند و ما هم میخواهیم دفاع کنیم از آقای تقی زاده چرا نمیگذارید ایشان که حرفشانرا زده اند اسنادشان را خوانده اند دیگران را اجاره بدهید که حرفشان را بزنند(صحیح است). رئیس- بپیشنهاد آقای مکی رأی میگیریم. مسترد میدارید یا رأی بگیریم. محمد علی مسعودی- خودشان نیستند مسترد شده تلقی میشود. رئیس- عده برای رأی کافی نیست بگوئید تعطیل بکنید. یمین اسفندیاری-جلسه ر بعنوان تنفس تعطیل کنید. مهندس رضوی- بنده توضیحات لازمی دارم. یمین اسفندیاری- تا تکلیف این پیشنهاد معلوم نشود نمیشود.
- ختم جلسه بعنوان تنفس
[ویرایش]۵- ختم جلسه بعنوان تنفس
رئیس- چند دقیقه تنفس داده میشود.
(نیمساعت بعد از ظهر مجلس بعنوان تنفس تعطیل و دیگر تشکیل نگردید)
رئیس مجلس شواری ملی - رضاحکمت