لاهوتی (قطعه‌ها و منظومه‌ها)/گورستان فاشیسم

از ویکی‌نبشته
  هیچ می دانی چه گوید هیکل پتر کبیر: «نسل من زنده است -گوید- من نگردم دستگیر.  
  خانهٔ من را مگر روسان به دشمن می دهند؟ کی شنیده لانهٔ گرگان شود نیزار شیر؟  
  دست من را بین چه سان از هر سری بالاتر است! کی شود راضی که اکنون من سر اندازم به زیر؟  
  با پدرهای شما فاتح شدم در هر نبرد، چون رضا گردید اکنون قبر من افتد اسیر؟»  
  نی، نگردد پست هرگز یادگارِ چون تو مرد، خاک را سازیم گورستان به فاشیسم شریر.  
  مرکز الهام پتر و صحنهٔ فتح لنین، جای اقدامات گیروف کی شود خار و حقیر!  
  ای برادرهای روس شوروی، باور کنید: بر لب آمد این سخن ها از دل و جان و ضمیر.  
  نیستم من روس، اما، در جهان از بهر مرد ظلم نامردان به مردان، هست طاقت ناپذیر.  
  نیستم من روس، اما، ملت من دیده است پیش چشم من، ز روس امدادهای بی نظیر.  
  نی فقط تاجیک ها را دست روس آزاد کرد، بلکه از مهرش جوان شد چار یک از شرق پیر.  
  یکدل و جان است از این رو با برادرهای روس شرق شورا زیر فرمان ستالین کبیر.  
  دست خون آلود دشمن شد به سوی ما دراز. پس، به دست ما بود نابودی او ناگزیر.  

تاشکند، اوت ۱۹۴۱