لاهوتی (قطعه‌ها و منظومه‌ها)/ما ظفر خواهیم کرد

از ویکی‌نبشته

ما ظفر خواهیم کرد

( قسماّ )

منتخب از چاپ ۱۹۴۶ مسکو توسط اداره نشریات به زبان های خارجی

  … ما مگر قبر لنین را دست دشمن میدهیم؟ یا به ظلم و بند گی بار دگر تن میدهیم؟  
  یابه ملاکان ز کلخوز نیم ارزن میدهیم؟ یا به بورژو کارگاه و راه آهن میدهیم؟  
  ای جهانجو، دور شو، نقش تو بر آب است، آب، اینکه میبینی خیالات است یا خواب است، خواب  
  مانه دیگر آن فقیران غلام و برده ایم، ما به حق زندگانی کاملأ پی برده ایم .  
  حاکمیت را بد ست صنف خود بسپرده ایم. خاک ما و لشگر دشمن ! -- مگر ما مرده ایم ؟  
  "مانمی خواهیم یک مثقالهم از خاک کس، خاک خود را هم بکس ندهیم یک پر مگس".  
  آن زمان کاین ملک در دست ستم تسخیر بود، هدیهٔ مالک به دهقان کنده و زنجیر بود،  
  پاسخ دولت به صنف کارگر شمشیر بود، هر کجا زحمتکشی میدیدی از جان سیر بود.--  
  گر چه در اینجا نبد خاکی که غرق خون نشد، یک دهاتیهم مطیع زور ناپولیون نشد.  
  آنزمان کاین سر زمین اینگونه آبادی نداشت، رنجبر از دست ظالم حق آزادی نداشت،  
  خاندان برزگر آگاهی از شادی نداشت، کارگر مثل ستالین و لنین هادی نداشت،  
  خلق اینجا خانهٔ بد خواه را ویران نمود، خاک را بر لشگر دشمن مزارستان نمود.  
  لیکن این کشور کنون دیگر نه آن ویرانه است . کارگر امروز در این ملک صاحبخانه است،  
  پیشرفت صنعت وی در جهان افسانه است، شمع شورا را نژاد رنجبر پروانه است.  
  آنکه میجنگد آنسان در زمان بند گی، بین چسان جنگد کنون، در دورهٔ تابندگی.  
  اینزمان این مملکت محبوب خلق عالمی است، این وطن تنها عزیز ملت روسیه نیست،  
  گر که تاجیک است و ازبک یا که روس و ارمنی است، ملتش بسیار، اما مسلک آنهایکی است.  
  در دفاع این وطن تنها نه ما کوشیم و بس، تودهٔ روی زمین آن را بود فریادرس.  
  جنگد ار سرمایه، میجنگیم ما جنگی شدید، آنچنان جنگی که این دنیا نظیرش را ندید،  
  آنچنان جنگی که مثلش را نخواهد کس شنید، آنچنان جنگی که تصویر ورا نتوان کشید،--  
  جنگهای بلشویکی ما در آن میدان کنیم، دست اگر از تن بیفتد جنگ با دندان کنیم.  
  ای رفیقان، حاضر یک جبهه گردیدن خطا ست، بین ما و لشگر بیگانه چندین جبهه هاست ،  
  جبهه خیلی مهم میدان استحصال ماست، فتح مخصوصاً در این میدان فقط کار شماست.  
  در تمام جبهه ها باید شما حاضر شوید، بانگاه بلشویکی هر کجاناظر شوید.  
  مرگ بدخواه است هر فابریک برپا میکنیم، ضربه بر خصم است هر چکش به سندان میزنیم،  
  قبرفاشیسم است هر انگشت ازکان میکنیم، ز هر کولاک است هر حاصل زکلخوز میچنیم.  
  ای رفیقان، در نظر آریم این احوا لرا، نغزتر سازیم و افزائیم استحصا لرا!  
  تا که صنف کارگر را دست قوتناک هست، چون سپاه سرخ آن را پاسبان چالاک هست، --"  
  جا در این کشور برای دشمن ناپاک هست، هست و بی حد هست جا، اما بزیر خاک هست.  
  آری، آری، دشمن زحمت بزیر خاک به، روی خاک از این ددان آدمی خور پاک به!  
                  مسکو دسامبر  ۱۹۳۰